فریبرز سروش
متولد مهرماه 1350 و فارغالتحصیل رشته مهندسی از دانشگاه آزاد است. کار مطبوعاتی را از سال 1370 آغاز کرده و تا زمان توقیف مطبوعات اصلاحطلب در حوادث تیرماه 78 کوی دانشگاه در بیشتر روزنامههای اصلاحطلب و منتقد در نقش خبرنگار و نویسنده فعالیت داشته است. وی طی ده سال اخیر کار در رسانههایی مانند رادیو آزادی، رادیو دویچهوله آلمان و رادیو فردا و نیز برخی سایتهای دیگر را در کارنامه خود به ثبت رسانده و هماکنون مقیم پاریس است.
دوست و همکار گرامی فریبرز سروش دروود بر شما.
مطلب شما درباره تشکیل حزب دمکران ک ا دارای کاستیهای اساسی است. گذشته از اشتباه بودن تاریخ تشکیل حزب و زمان سفر قاضی محمد به شوروی ، تکرار اشباه نحوه تشکیل حزب د ک ا با حزب دمکرات آذربایجان (پیشه وری) است. اسناد زیادی از دست نوشته های قاضی محمد گرفته تا اطلاعات کا گا ب در آنزمان (امنیت) درباره جریان جمهوری مهاباد ، اکنون در عراق موجود است که بطورکامل نوشته شما را زیر سوال میبرد. گذشته از آن تشکیل و فعالیت کومله بطور عینی از سال ۱۳۵۷ بوده و پیش از آن رفقایی که شما از آنها نام برده اید ، کمونیستهایی بودند که بحث کرد بودن و مساله ملی را زاییده افکار بورژوازی میدانستد چه رسد به فعالیت برای آن، جدا از برادران معینی که کمیته انقلابی (تندرو) حزب دمکرات ک ا بودند نه کومله. در آمار کشته های جمهوری اسلامی درجنگ کردستان به آقای رفسنجانی استناد کردید ، ولی اسامی افرادیکه کشته شده اند و اکنون در اسناد کومله و دمکرات ( محرمانه) موجود است رقمی فراتر از ۵۰ هزار نفر است که دولت ایران اکثر آنها را “شهدای جنگ تحمیلی نامیده”. جان باختگان کرد پیشمرگه ها از هر دو حزب که بیشترین وابسته به ح د ک است ، بیش از هشت هزار تن است که اسامی و اکثر عکسها در سلسله کتابهای “شهدای کردستان” و “جنگ در کردستان” موجود است.
میخواستم نقدی بر مقاله شما داشته باشم ، ولی به دلیل اشتباهات زیاد و کمبود و کاستی در اطلاعات درج شده ، منصرف شدم. زیرا در چنین صورتی خدای نکرده شاید خواننده آنرا در جهت ضربه به جنابعالی تلقی کند و این بر خلاف میل بنده است. به نظر من در اینگونه مقاله ها به اسناد یک گروه یا نویسندگان همسو بسنده نفرمایید و دقت بیشتری به خرج دهید. چرا که شما روزنامه نگاری لایق و خوشنام هستید.
ارادتمند ، علی جوانمردی
۸/۶/۲۰۲۰٫
واشنگتن ، آمریکا.
ضمن دستخوشی از زحمات آقای سروش برای آمادە کردن همچنین مطلبی در رابطه با مقطعی از جنبش صد سالە کردستان ایران، من هم تایید انتقادهای دوستمان آقای جوانمردی را وارد میبینم و امیدوار است جنابعالی و سایتتان بیشتر در رابطه با کردستان و جنبشش مطالب آمادە کردە و تحقیق دقیق و چندجانبە انجام دهید.
شریف بهروز
واشنگتن
دوست من جناب آقای شریف بهروز
در جوابیه ای که برای آثای جوانمردی عزیز فلمی کردم به این نکته که به دلیل تعصب های موجود هرگز نمی توان چشم آنداز روشتی از آنچه که در طی حداقل یک قرن گذشته بر مردم شریف کردستان رفته را به دست آورد، دلیل این مدعا نیز برخی ناملایماتی است که مانع از دسترسی فرد بی طرفی هم چون من به آرشیو احزاب عمده ی کردی همچون حزب دموکرات کردستان ایران و شاخه ی انشعابی آن حزب دموکرات کردستان و نیز کومله ی زحمت کشان و کومله ی شورشگران و یا حزب روزگاری و اتحادیه دموکراتیک کردستان ایران دسترسی نداشته باشیم و یا اگر فرصت مطالعه ای هم پیش آمد؛ آنچنان که برای من در حزب کومله زحمتکشان پیش آمد دیگر احزاب ، به ویژه احزاب موازی و انشعابی این فرصت را دریغ بدارند.
به هر تقدیر من که یک بختیاری هستم اگر چنانچه در مورد کردستان بنویسم را باید نشانه ی قدر شناسی من تلقی کرد و نه جانبداری و تحریف، چرا که هم اینک کردهای خود فروخته ای هستند که شامشان را با دبیر مجمع تشخیص مصلحت می خورند و داعیه کرد شناسی و تحلیل تاریخ پر فراز و نشیب کردستان و آنچه که بر همنوعان و هم وطنان ما رفته را دارند. من هرگز مدعی نبوده ام که در مسایل کردستان صاحب نظرم، اما به عنوان یک حرفه کار نسبتا قدیمی مطبوعات به خود این اجازه را می دهم که برداشت های خودم را از آنچه که شاهدش بودم در عین بی طرفی منعکس کنم، نمونه ی کاری که در افغانستان نیز انجام دادم.
پیروز و پایدار باشید
نقدهای شما را به جان می خرم و امیدوارم که من را از لطف خود بی نصیب نفرمایید
فریبرز سروش
پاریس
۲۲/۰۶/۲۰۱۰