ایستادن ما به قدر قامت ماست

October 25, 2011
■ مهدی اورند
حالا گویا کم کم صدای رسانه های تازه که در دو سال اخیر تاسیس شده بودند دارد فروکش می کند. به نظر می رسد آنچه امروز ضرورت دارد پرسش به پاسخ هایی از این دست است. آیا این رسانه ها، رسانه هایی مقطعی بوده اند شبیه بولتن هایی که در دوره ای خاص و در جشنواره ها و با کارکرد پوشش خبری و تحلیلی رویدادی خاص تولید می شوند و عمرشان به درازای عمر همان رویداد است و آیا نگاه پشتیبانان آنها نیز همین بوده است؟
دشمنخوانی، کلیدیترین ابزار مدیریت خطر در راس هرم قدرت

September 24, 2011
■ مهدی اورند
بیست و دو سال است که آیت الله خامنه ای با هر قدمی که در کوبیدن راه برمی دارد، زمین اطراف خود را به میدان مین تبدیل می کند. او با کاشتن یک دشمن فرضی، مناطق خطرخیز را علامت گذاری می کند و به این ترتیب تلاش می کند این مفهوم را القا کند که سر از این مهلکه به سلامت بردن در گرو پا بر جای پای او گذاشتن است.
دو دهه زمامداری زیر سایه متهم ناشناخته

September 8, 2011
■ مهدی اورند
رهبر جمهوری اسلامی، خیاط داستان «هانس کریستیان آندرسن» است و لباسی که او بیست و دو سال است می دوزد و می شکافد و باز به الگوی تازه ای تکه پاره هایش را به هم کوک می زند، کلمه «دشمن» است. هرکس این طرح پوسیده را انکار کند، دشمن است کسی هم نمی تواند به درستی آن را توصیف کند. خیاط اما می داند چه می کند. کار او «تیر به تاریکی انداختن نیست».
انتخابات مجلس نهم، آزمون هوش سیاسی در اردوگاه مخالفان نظام ولایی

July 31, 2011
■ مهدی اورند
حکومتی که هر بار در اوج مشارکت سیاسیِ شهروندانش، ناگزیر شده «دست چدنی» اش را از «دستکش مخملی» بیرون بیاورد و چهره واقعی اش را بنماید، هزینه بپردازد و راه کشیدن سرخوردگانی را از اردوگاهش به اردوگاه مخالفان تماشا کند، از حضور مردم در عرصههای سیاسی استقبال نمیکند؛ هر چند ناگزیرست چیزی وانماید که نمیخواهد.
چشمهامان را با خرده شیشههایی زیر پلک، در تهران جا گذاشتهایم

June 3, 2011
■ مهدی اورند
هر چند دشوار و ناممکن به نظر می رسد اما باید به شیوه هایی برای کسب داده های موثق از متن جامعه دست پیدا کنیم و نیز باید به راه هایی بیاندیشیم که جریان اطلاع رسانی منحصر به گلوگاه هایی نباشد که کنترل آن در اختیار جمهوری اسلامی ست.
جنبش سبز و تاوان فقر

April 1, 2011
■ مهدی اورند
چرا در جنبش سبز پس آزاد شدن این انرژی تازه تلاش برای کشف شیوه های مهار و هدایت بهینه آن طرح شد و تلاش ها برای سازماندهی و ارتباط دادن گروه های متفرق و ناآشنای شرکت کننده در آن آغاز شد؟ آیا این دلیل روشنی نیست که ما در لحظه ای که فرصت تاریخی بازارهای عرضه مطالبات مان را بر ما گشود دستمان خالی بود و نتوانستیم چیزی برداریم؟ آیا ما فقیر نبودیم و هنوز هم نیستیم؟
فروکاستن ارزشهای صد سال مبارزه برای تحقق مطالبات شهری و تاویل بهرای خیابان

March 8, 2011
■ مهدی اورند
نگیزه شکل گیری جنبش اعتراضی یا لااقل یکی از مهمترین انگیزهها این است که دولت در خانه مردم نفوذ کرده و تکلیف تعیین می کند. او هیچ جا خود را نامحرم نمی شمارد. این مردم هستند که همواره نامحرماند. آن هم در برابر حکومتی که همه حیات شهروندان را در دستگاه اشعه X تحت مراقبت دارد. از اینجاست که جان مردم به ستوه آمده است
ناکارآمدی مرجعیت دینی در دین دولتی

March 1, 2011
■ مهدی اورند
عوت کنندگان از علمای حوزه های علمیه و آنها که به همپایی هرچند دیرهنگام حوزه های علمیه با جنبش اعتراضی مردم امید بسته اند، در برابر این پرسش قرار دارند که با چه منطقی و بر اساس چه شواهدی امیدوارند جماعتی که با حاکمیت همسفرهاند، ضیافت هنوز تمام نشده غوغا کنند و کنار بکشند؟
بوی تلخ کتابسوزی در راهروهای دولت دهم

January 14, 2011
■ مهدی اورند
چندی پیش سایت «دیگربان» از انتشار جزوه ای با عنوان «زمزمه های رنگی» و با نام فرعی «واکاوی براندازی نرم در حوزه نشر» خبر داد. این جزوه از سوی «اندیشکده راهبردی امنیت نرم» منتشر شده و در دسترس عموم قرار گرفته است. بررسیها نشان می دهد این جزوه که حاصل پژوهشی غرض مند در حوزه فعالیت ناشران مستقل است پیش از سال 1388 تهیه شده است.
به طرف اردوگاه جندالله

December 21, 2010
■ مهدی اورند
نخستین پیامد سیاست محو هویت مذهبی اهل سنت، بهرهبرداری گروه تروریستی جندالله در تبدیل مبارزهای سیاسی با گرایش مسلحانه به خشونتورزی مقدس با استفاده از اثر انگیزشی شعارهای اعاده هویت مذهبی است. به همین دلیل است که در یک سال گذشته عملیات تروریستی این گروه با باورهای مذهبی بیشتر گره خورده و کاملا به عملیات استشهادی (انتحاری) تبدیل شده است.
بیرون پریدن در صف مردگان*

November 23, 2010
■ مهدی اورند
دوم آذر سالروز مرگ کسی است که زندگی و مرگش به سرنوشت حرفهای که او دلبسته آن بود، بسیار شباهت دارد. ادبیات معاصر فارسی و جریان روشنفکری ادبی برای یادآوری این شباهتها قربانی کم نداده است و دکتر غلامحسین ساعدی (گوهر مراد) نویسنده نام آشنا، بزرگترین نمونه از خیل کسانی است که با زندگی خود، تصویری مختصر از سرنوشت ادبیات معاصر فارسی و جریان روشنفکری وابسته به آن به دست میدهند.