مجری من از تو، قطعی تو از من!

February 6, 2014
■ علیرضا رضایی
در جریان برنامه ویژه خبری رئیس جمهور، عزت الله ضرغامی شخصاً با حسن روحانی بر سر اینکه کی از بقیه مجریتره دعواش شد. این دعوا در حالی رخ نمود که روحانی به تازگی از رفع ادامه مطلب…
نخست وزیر رو دزدیدن!

October 21, 2013
■ علیرضا رضایی
پنج ـ البته نخستوزیر لیبی که دزدیده شده بود، آزاد شده ولی اصل خبر خیلی باحاله. حساب کن در مملکتی که همین بهتازگی از زیر یوغ دیکتاتوری به رهائی رفته (دقیقاً رفته ها)، یارو داره ادامه مطلب…
آقا بنیامین؛ شما بگیر بشین لطفاً!

October 1, 2013
■ علیرضا رضایی
پنج ـ آنشبی که حسن گول در سازمان ملل رفت پشت تریبون و به همه یادآوری کرد که رئیسجمور قبلی ایران احمدینژاد بوده، بنیامین مربوطه که ایندفعه نقاشیاش را با خودش نبرده بود و به ادامه مطلب…
موانع آلمان برای برخورد با سوریه برداشته شد!

September 26, 2013
■ علیرضا رضایی
پنج ـ یک ماه پیش در سوریه یک مقدار جنایت علیه بشریت اتفاق افتاد که متأسفانه چون آلمان در آستانهی انتخابات قرار داشت نتوانست مثل امریکا و انگلیس و خصوصاً فرانسه، پاسخ کوبندهای به بشار ادامه مطلب…
برای آزمایش صداقت ایران «بیبی چک» بگیرید!

September 19, 2013
■ علیرضا رضایی
پنج ـ باراک اوباما فرموده است «رئیس جمهور جدید ایران قصد آغاز مذاکره با ایالات متحده را دارد و من میخواهم این موضوع را آزمایش کنم». ما از اینکه ایشان پنج سال بعد از آغاز ادامه مطلب…
بهونه بدیم حمله کنی؟!

September 9, 2013
■ علیرضا رضایی
سه ـ هفتهی گذشته یکی از نشریات مهم امریکا از شنود مذاکرات «مقامات ایرانی» با «تروریستهای عراق» خبر داد که طی آن گفته شده بود چنانچه امریکا به سوریه عمل کرد شما هم به سفارت ادامه مطلب…
کسی حمله بکن نیست، بکش بره!

September 3, 2013
■ علیرضا رضایی
پنج ـ حکومت سوریه برای مقابله با معترضان از بمب شیمیائی استفاده کرد. قرار شد این اقدام پاسخ سختی داشته باشد و حکومت سوریه تنبیه بشود. بشار اسد احتمالاً با خودش گفت حالا که قراره ادامه مطلب…
خوشبختانه سوریه پاسخ سختی گرفت

August 30, 2013
■ علیرضا رضایی
ده روز قبل: یک حملهی شیمیائی گسترده در اطراف دمشق پایتخت سوریه اتفاق افتاد که طی آن حدود سه هزار نفر کشته و مصدوم شدند. حکومت بر حق سوریه اعلام کرد کار من نبوده و ادامه مطلب…
توبه کردم که دگر می نخورم در همه عمر

August 26, 2013
■ علیرضا رضایی
چند روز بعد از فتوحاتم در اداره ارشاد رفتم فرمانداری. بدون هیچ دعوتی و قراری. این که بعد از آن جنگ و جدلها و شاخ و شانههائی که من کشیده بودم سر و کلهام دوباره ادامه مطلب…
من وزیر ارشادم، خودم میدونم!

August 16, 2013
■ علیرضا رضایی
اتفاق بد آنروز در مواجهه با فرستادهی فرمانداری، برای من ناخواسته تبدیل شد به بهترین اتفاقی که میتوانست بیفتد. دوشنبهی همان هفته در جلسه شورای اداری که در فرمانداری تشکیل میشد و چند وقتی بود ادامه مطلب…
باد کاشتند، طوفان درو کردیم

August 4, 2013
■ علیرضا رضایی
خسته بودم، تنها بودم، بر خلاف سابق هيچ چيزى و هيچ كارى نه تنها مرتب نبود، بلكه از شدت آشفتگى خودم را به ياد روزهاى اول ورودم به ارشاد مىانداخت. به اين مدت رئيس اداره ادامه مطلب…
به خدای کعبه داشتم رستگار میشدم!

July 22, 2013
■ عليرضا رضايي
دولت اصلاحات کمکم مدیرانش را سر کار میآورد. یک فرماندار جدید آمد که خیلی زود با هم رفیق شدیم. او جوانترین فرماندار کشور بود منهم جوانترین رئیس انجمن نمایش کشور. برای شروع خوب بود. کشته ادامه مطلب…
کله خیسها مدیرکل میشوند!

July 1, 2013
■ علیرضا رضایی
رئیس اداره دوباره دعوت به جلسه کرد. ایندفعه چنان فریادی سرش کشیدم که خودم هم ترسیدم. مرتیکه ول کن نبود. خزید پشت میزش. در راه بهسمت اتاق کارم هم توی سالن اصلی اداره داد زدم: ادامه مطلب…
خواب دیدیم، زیاد خیر نبود!

June 17, 2013
■ علیرضا رضایی
من خیلی شاخ و در برابر چشمهای بهتزدهی رئیس اداره، به ارشاد برگشتم: ـ چیه؟ من هنوز رئیس انجمن نمایش هستم. ـ ولی شما استعفا دادید. ـ بله، ولی کسی هم استعفای من را قبول ادامه مطلب…
نباید برگردی نفهم! اینو بفهم!

June 9, 2013
■ علیرضا رضایی
هیچکس با استعفای من موافقت نکرد. البته کسی هم مخالفت نکرد، ولی از نظر قانونی همین که با استعفا موافقت نشده بود یعنی هنوز تمام اختیارات قانونی انجمن نمایش متعلق به من بود. توجهی نکردم ادامه مطلب…
رئیس باکفایت، استعفا استعفا!

May 29, 2013
■ علیرضا رضایی
آن برادر سپاهى به همين راحتى بركنار شد. از طريق اين و آن هم پيغام فرستاده بود كه حالا در اين شهر هستيم در خدمت همديگر. مهم نبود. اجرای دومم بى سر خر برگزار شد ادامه مطلب…
این کتانیها آخر شر میشود!

May 18, 2013
■ علیرضا رضایی
چند وقت بعد یک روز تصادفاً سر ساعت هشت به اداره رفتم. کمتر پیش میآمد که از این فداکاریها بکنم و اول وقت اداره باشم. از در و دیوار ریختند که از ادارهکل زنگ زدهاند ادامه مطلب…
شاه رفت، خیلی صادقانه!

May 10, 2013
■ علیرضا رضایی
فردای آنروز من از طریق فونت «شاه رفت» یک روزنامه محلی در صفحه فرهنگیاش متوجه شدم که «صلاحیت بیش از شصت درصد اعضا تحت بررسی مجدد قرار گرفت». نمیدانستم کی صلاحیت کی را رد کرده ادامه مطلب…
قدرت شلوار یک رئیس انجمن

May 6, 2013
■ علیرضا رضایی
با این پیشفرضها من به استقبال اجرای دوم میرفتم. اولین اجرا برای خودم و گروهم آنقدر اعتبار جمع کرده بود که دو ماهه انجمن نمایش را بگیریم. نمیخواستم بین آن اجرا تا کار بعدی فاصله ادامه مطلب…
انتفاضه فرهنگی، مشت و لگد هنری

April 26, 2013
■ علیرضا رضایی
آنشب کتکاریمان که تمام شد تازه برگشتیم سالن که به ادامهی اجرا برسیم. همانموقع میخواستند دستگیر بکنند و بردارند ببرند که یکپا ایستادم که تا برنامه تمام نشود هیچجا نمیآیم. تازه بعد از آنهمه کتککاری ادامه مطلب…