عصای ناقصی دارم …

December 13, 2012
■ محمود فرجامی
آپولون درجا شیفتهی چنگ شد و با صدایی که میلرزید گفت «من… عصای ناقصی دارم… مسئولیت پیامرسانی ناقابلی دارم… حاضرم اینها را با آن چنگ عوض کنم…».
من اعلام پیامبری میکنم

December 2, 2012
■ علیرضا رضایی
من حامل پیام مهمی از طرف خداوند برای شما هستم و با اینکه بر خلاف همگیتان از مسئولیتهای بزرگ خیلی بدم میآید؛ ولی مجبورم در این لحظه اعلام پیامبری بکنم.
هرمس، موسیقی و گاوها

November 21, 2012
■ محمود فرجامی
ساتورها به تماشای ردپاها ایستاده بودند که ناگهان صدای عجیبی از کوه برخاست. این صدای موسیقی بود که برای اولین بار در جهان طنینانداز میشد.
ده فرمان مهم من

November 13, 2012
■ علیرضا رضایی
من تصمیم گرفتم که ده فرمان خیلی مهم به شما بدهم ولی چون فکر نمیکنم که این جهان ارزش بیشتر از سه چهار فرمان را داشته باشد بنابراین وقت با ارزش خودم را برای ساختن دهتا فرمان نمیگیرم.
انصار معبد آپولون

November 8, 2012
■ محمود فرجامی
آپولون شیر مادرش را نخورد و تِمیس او را با شیرهی گیاهان بزرگ کرد. او چهار روزه بود که برای ساختن پرستشگاهی راهی پارناس شد.
قهرمان زنده، مردهی قهرمان

November 2, 2012
■ علیرضا رضایی
ممکن است با این همه مشغلهای که برای قهرمانتان درست کردهاید آن بدبخت دیگر وقت نکند که نمیرد و یا بیخودی زنده بماند یا بیخودی بیفتد بمیرد.
پرومتئوس، خواص بیبصیرت

October 17, 2012
■ محمود فرجامی
پرومتئوس سالها در زنجیر بود و جگرش را عقاب میدرید تا فریادهایش به همگان یادآوری کند که رد کردن پیشنهادهای خیرخواهانهی بزرگان کار خوبی نیست.
کمی از اسرار من و خدا

October 7, 2012
■ علیرضا رضایی
عالمان دینی و مبلغان مذهبی هم شغل شریفشان این است که از تمام بدیهیات عالم رمز و راز بسازند تا مردم به آنها فکر بکنند.
پرومتئوس و آتنا در دنیا حسنه!

October 3, 2012
■ محمود فرجامی
یک رسمی از قدیم و ندیم بین خداها وجود داشت که تا کارها میخواست بر وفق مراد شود برای خودشان و دیگران دردسر درست میکردند.
رازهائی که نمیگویم

September 19, 2012
■ علیرضا رضایی
من از الآن که اینها را بگویم تا دو هفتهی دیگر نمیخواهم اینجا حرف بزنم و این یک رازی است که شما باید برای دانستنش خودتان تلاش کنید.
ولایت مطلقهی زئوس

September 13, 2012
■ محمود فرجامی
زئوس خدای خدایان شد و چون خدای نانرسانی بود تقریبا برای هر چیزی که فکرش را بکنید خدایی قرار داد.
تواضع من تا کجا؟

September 5, 2012
■ علیرضا رضایی
من تصمیم گرفتهام به جای اینکه حرفهائی بزنم که بعداً بقیه مجبور بشوند به من جایزه نوبل بدهند، خودم را وقف جامعه کنم و از همین جا معلوم میشود که من آدم بزرگی هستم.
سرنگونی کرونوس

August 27, 2012
■ محمود فرجامی
زئوس گفت “گذشت از بزرگان است” اما شما که گذشتهای بزرگان را زیاد دیدهاید متوجه منظور اصلی شدید.
من و خودم

August 21, 2012
■ علیرضا رضایی
من سه هفته بود داشتم در مورد اینکه چطوری آدم با خودش فکر میکند با خودم فکر میکردم.
کرونوس فرزندخوار

August 11, 2012
■ محمود فرجامی
رئا، زن کرونوس پنج شکم زائید و هر پنجتا را کرونوس نوش جان کرد.
شوتینگ ذهن من

August 1, 2012
■ علیرضا رضایی
اصلاً تمام بدبختیهای من و شما از وقتی شروع شد که بعد از چند سال، خلاف کردن شبانه را کنار گذاشتم .
آغاز جهان

July 31, 2012
■ محمود فرجامی
برای شناختن فرهنگ و درک بهتر از هنر و ادبیات غرب، آشنایی با اساطیر یونان و روم بسیار مهم است.