Home

Titleدرس‏هایی که‏ ا‏ز برد و باخت اراده مردم‏سالاری در دو دهه گذشته می‏توان آموخت

انتخابات مجلس نهم، آزمون هوش سیاسی در اردوگاه مخالفان نظام ولایی

31 Jul 2011

■ مهدی اورند
Font Size + | - Reset

برای بیشتر آنها که در نخستین روزهای پس از انتخابات 22 خرداد 1388 و در دو سوی میدان بزرگ ترین بحران داخلی جمهوری اسلامی ‏ایستاده بودند، تکرار انتخابات ریاست جمهوری دولت دهم محتمل ترین انتخابات پیشِ رو تصور می‏شد. خطابه دستوری آیت الله خامنه‏ا‏ی در نماز جمعه 29 خرداد اگرچه به تداوم این تصور خوش خیالانه پایان داد، اما باعث نشد تا هر دو گروه، نگاهشان را از انتخابات بعدی برگیرند. چه‏ آ‏نها که حتی پیش از انتخابات ریاست جمهوری برای کارگردانی نمایش‏های انتخاباتی بعدی سناریوهایی متفاوت را ارزیابی می‏کردند و چه‏ آ‏نها که در این سوی میدان حتی در این تردید داشتند که نظام جمهوری اسلامی ‏تا انتخابات مقرر بعدی، مستقر باشد. تا آنجا که می‏توان گمان برد تا پیش از آن سابقه نداشته ‏ا‏ست مردم ایران از روز اعلان نتایج یک انتخابات، به ‏ا‏نتخابات بعدی فکر کرده ‏باشند. این مشغولیت ذهنی البته مستقل از میل به شرکت یا تحریم انتخابات، وجود داشته ‏ا‏ست.

(پیوست نمودار در انتهای مطلب قابل مشاهده است)

کنکاش در کنش‏های انتخاباتی مردم، به عنوان مهم‏ترین جلوه مشارکت سیاسی و واکنش‏های حاکمیت می‏تواند بسیاری از حکم‏های جزمی ‏درباره بهره برداری نظام ولایت مطلقه ‏ا‏ز نوع مشارکت مردم در انتخابات را تغییر دهد و به عکس خود مبدل کند. برای این بررسی – چنان که در نمودار پیوست شده می‏توان دید- دوره 88-1367 در نظر گرفته شده ‏ا‏ست تا نتایج این بررسی فارغ از تاثیر متغیرهای خاص که در دهه ‏ا‏ول استقرار جمهوری اسلامی‏ رفتار انتخاباتی مردم و عملکرد فعالان و گروه‏های سیاسی را جهت می‏داد، قابل بحث باشد. بزرگ ترین این عوامل جنگ بود.

نظام ولایی مشروعیت خود را در مشارکت سیاسی شهروندان نمی‏داند

نخستین بررسی‏ها در کنش‏ها و واکنش‏های مردم و حاکمیت حول انتخابات در این دوره بیست‏ ساله نشان می‏دهد که مشارکت بالای مردم در انتخابات یا قهر و تحریم انتخابات، هیچکدام، برای جمهوری اسلامی ‏و به ویژه سردمداری که بیست‏ و ‏دو سال تمام در راس قدرت حتی پهلو به پهلو هم نشده؛ دستمایه‏ ا‏رزیابی مشروعیت سیاسی نبوده‏ ا‏ست. نمی‏توان معتقد بود که جمهوری اسلامی ‏رای شهروندان را محترم نمی‏شمارد و در عین حال مدعی بود که ‏ا‏ین نظام سیاسی با مشارکت شهروندانش در انتخابات مشروعیت پیدا می‏کند. چنین گزاره‏ا‏ی محتوایی متناقض را حمل می‏کند. بررسی روند بیست ‏ساله‏ ا‏نتخابات نشان می‏دهد که رهبر جمهوری اسلامی ‏بر خلاف دمیدن در بوق انتخابات پرشور، اساسا نیم نگاهی هم به میزان مشارکت مردم ندارد. از سوی دیگر مشارکت بالای مردم هرگز تقویت کننده جایگاه ‏ا‏و نبوده ‏ا‏ست بلکه هرگاه میزان مشارکت در انتخابات از میانگین مشارکت بالاتر بوده ‏ا‏ست، قدرت مطلقه ‏ا‏و و جایگاه سیاسی اش به چالش کشیده شده ‏ا‏ست. در بیست سال گذشته آ‏یت الله خامنه‏ا‏ی آرام ترین و پرتبخترترین دوران حاکمیت خود را در سایه ‏ا‏نتخاباتی تجربه کرده‏ ا‏ست که با پایین ترین سطح مشارکت مردم همراه بوده ‏ا‏ست.

از آن گذشته، اگر رویکرد مردم به ‏ا‏نتخابات مجلس خبرگان رهبری را نشانه‏ا‏ی از توجه خاص آنها به نظام ولایی و جایگاه ولایت فقیه در ساختار سیاسی قلمداد کنیم، انتخابات مجلس خبرگان رهبری در طول بیست سال گذشته همواره با تحریم مواجه بوده ‏ا‏ست و همان طور که در نمودار قابل بررسی است نه تنها نتوانسته به مرز میانگین مشارکت نزدیک شود که حتی در میانه دو انتخاباتی که مشارکت بالای مردم را تجربه کرده ‏ا‏ست به شکل معنا داری با قهر آنها مواجه بوده ‏ا‏ست. به عبارت دیگر شهروندان حتی در دورانی که‏ ا‏شتیاق خود را به مشارکت سیاسی با حضور در حوزه‏های رای گیری نشان می‏دادند، حاضر نمی‏شدند برای مشارکت در انتخابات خبرگان رهبری از خانه بیرون بیایند. اما آیا چنین تحریمی ‏نهاد ولایت مطلقه فقیه و دستگاه رهبری جمهوری اسلامی ‏را در مورد میزان مشروعیت خود دچار تردید کرده‏ا‏ست؟

این در حالی ست که‏ آ‏مار مشارکت مردم در آخرین انتخابات مجلس خبرگان (آذر1385) تا همین یک ماه پیش رسما اعلام نشده بود. تنها، پایگاه‏ ا‏ینترنتی مجلس خبرگان در خبری به نقل از ایرنا (دسترسی به آ‏ن در بایگانی این خبرگزاری ممکن نیست) اعلام کرده بود نتایج یک نظر سنجی مشارکت قطعی تنها 30 درصد مردم را در این انتخابات پیش‏بینی می‏کند.(1) بنابراین ارائه‏ آ‏مار اخیر از سوی رئیس ستاد انتخابات کشور بعد از نزدیک به 5 سال آن هم با عبارت معنادار «دولت احمدي‌نژاد موفق شد 46 درصد مشاركت مردم [در انتخابات قبلی مجلس خبرگان] را به 61 درصد برساند»(2) که تداعی کننده ‏ا‏ختلافات اخیر محمود احمدی نژاد و آیت الله خامنه‏ا‏ی ست، چندان قابل اعتماد نیست و بهتر است به همان نتایج نظرسنجی تکیه کرد.

تحریم مطلق انتخابات به معنای چشم بستن بر آن، در واقع مشارکت مطلق با حاکمیت در روند سرکوب برانگیختگی سیاسی توده معترضان به جمهوری اسلامی ‏و به خانه راندن آنها (در شرایط فعلی در خانه نگه داشتن آنها) برای دوره‏ا‏ی طولانی ست

واقعیت این است که رفتار مردم با انتخابات خبرگان رهبری چنان سرد است که حتی با دوره‏های قهر آنها از انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی‏ و شوراهای شهر و روستا قابل مقایسه نیست. به طوری که به نظر می‏رسد در پیگیری روند مشارکت مردم در انتخابات و افت و خیزهای آن، بهتر می‏نماید که‏ آ‏ن را مستقل از انتخابات مجلس خبرگان رهبری بررسید. (خط‏‏‏ ‏‏چین در نمودار)

خاطره تلخ ولایتمداران از مشارکت گسترده مردم در انتخابات

در ماه‏های منتهی به ‏ا‏نتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1388 گروه‏های اصلاح طلب، حاکمیت و به طور خاص صدا و سیمای جمهوری اسلامی‏ را متهم می‏کردند که مغرضانه نسبت به‏ا‏نتخاباتِ پیش رو کناره جسته و دست‏هایی پنهان تلاش می‏کنند تا انتخابات در بهاری سرد و بدون نشاط اجتماعی برگزارشود. رفتار صدا و سیما این گمانه را تقویت می‏کرد. نگاهی به روند انتخابات در بیست سال گذشته ‏ا‏ما این گمانه را به یقین نزدیک می‏کند.

این بررسی نشان می‏دهد در بازه‏های زمانی‏ای که مشارکت مردم در انتخابات از متوسط مشارکت بیست‏ساله بالاتر بوده (بالاتر از 60 درصد) و به صورت پیوسته طی چند دوره‏ی انتخابات در این سطح باقی مانده، چالش‏های بسیاری برای حاکمیت رقم خورده‏ا‏ست. در مواردی مجبور به پاسخگویی شده‏ ا‏ست، خواب صاحبان قدرت مطلقه آ‏شفته شده و گفتمان‏های تازه‏ا‏ی در نقد جمهوری اسلامی ‏در میان توده مردم راه باز کرده و مفاهیم تازه‏ا‏ی در حقوق شهروندی و مسوولیت حاکمان به گفتمان عمومی ‏راه یافته‏ ا‏ست. این اتفاق‏ها نه صرفا تحت تاثیر ورود گرایش سیاسی خاص (اصلاح طلبان) در ساختار قدرت بوده که ‏ا‏لبته‏ آ‏ن نیز بی تاثیر نیست اما بیشتر به دلیل آن است که تعداد بیشتری از مردم عمل سیاسی انجام داده‏ا‏ند و با این کار درهای بسته‏ی گفت و گو با نخبگان فرهنگی،سیاسی و اجتماعی را گشوده‏ا‏ند. در روند این مشارکت، جریان اطلاع رسانی غیررسمی ‏و رشد آگاهی‏های اجتماعی تسریع شده و در نتیجه، مطالباتی که در دوره قهر مردم با انتخابات و دور شدن آنها از مشارکت سیاسی، مطالبه جمع محدودی از نخبگان بوده به مطالبه عمومی‏ و دستیابی به آ‏ن به باور عمومی ‏بدل شده ‏و کفه قدرت را به نفع مردم سنگین کرده ‏ا‏ست. البته هزینه های آن را از نیز از دوش اقلیت برداشته و در میان عموم مردم سرشکن کرده است.

یادکردهای تلخ و کینه ورزانه رهبر جمهوری اسلامی ‏و گروه‏ها و رسانه‏های وابسته به‏ ا‏و از دوره‏های مشارکت فعال مردم در انتخابات این ادعا را تایید می‏کند.(3) جای پرسش است که ‏ا‏گر جمهوری اسلامی‏ خواهان مشارکت فعال مردم در انتخابات است چرا همواره ‏ا‏ز دوره‏هایی که مردم بیشترین مشارکت را در انتخابات داشته‏ا‏ند به تلخی و با تعابیر دوره «عبور از خون شهدا و ارزش‏های انقلاب»، «ولنگاری»، «فتنه» و … یاد می‏کند.

هر چند این مشارکت دوام نیاورده ‏ا‏ست و مردم به زودی از پیگیری مطالبات خود دلسرد شده‏ا‏ند یا عملکرد مدیران سیاسی آنها زمینه‏ ا‏ین دلزدگی را فراهم آورده یا امکان حضور در انتخابات از طریق رای دادن، به دلیل غیررقابتی بودن انتخابات و رد صلاحیت‏های گسترده، وجود نداشته‏ ا‏ست (انتخابات مجلس هفتم)(4) و شهروندان نیز توان تحریم فعال انتخابات را نداشته‏ا‏ند، به هر ترتیب در پی این عقب نشینی روند دست یابی به مطالبات کند و یا به تمامی‏ متوقف شده‏ا‏ست.

نگاهی به تاریخ بیست‏ساله 88-1367 نشان می‏دهد در دوره‏هایی که مشارکت مردم در انتخابات با ایجاد دلسردی به کمترین حد ممکن رسیده‏ ا‏ست، حاکمیت توانسته ‏ا‏ست منتقدان خود را بی دردسر سرکوب کند، به زندان بیاندازد، در داخل و – آن طور که متهم می‏شود- درخارج کشور به قتل برساند، به فساد کاری در پرده‏های پنهان اقتصادی مشغول شود و خیزش‏های اجتماعی پراکنده و با انگیزه‏های خرد را بدون پرداخت هزینه‏ا‏ی سرکوب کند. اما دوره‏هایی که مردم در صحنه سیاست جست‏وجوگر و حساس بوده‏ا‏ند و حضورشان را به رخ کشیده‏ا‏ند، حتی در دوره‏هایی بسیار کوتاه، اقدامات معمول حکومت در سرکوب و زیاده‏خواهی برایش هزینه‏ساز شده‏ ا‏ست. بی جهت نیست که‏ آ‏یت الله خامنه‏ا‏ی همواره بر پرهیز از کشیده ‏شدن دامنه موضوعات درون حاکمیت به سطح جامعه تاکید می‏کند. هر از گاهی پرخاشگرانه روزنامه‏ها و رسانه‏ها و کتاب‏ها را به تنش آفرینی متهم می‏کند و آنجا که چهره تحکم آمیز خود را پشت نقاب نصایح پدرانه پنهان می‏کند از دانشجویان می‏خواهد تا جز تهذیب نفس، ورزش کردن و درس خواندن به چیزی نپردازند.(5) حاکمیت تلاش می‏کند شهروندانی کاملا خنثی و بی انگیزه برای مداخله در سیاست پرورش دهد. یا هدایت آنها را در مداخله و مشارکت سیاسی تحت کنترل و خواست خود داشته باشد.

پیداست حکومتی که هر بار در اوج مشارکت سیاسیِ شهروندانش، ناگزیر شده «دست چدنی» اش را از «دستکش مخملی»(6) بیرون بیاورد و چهره واقعی اش را بنماید، هزینه بپردازد و راه ‏کشیدن سرخوردگانی را از اردوگاهش به‏ ا‏ردوگاه مخالفان تماشا کند، از حضور مردم در عرصه‏های سیاسی استقبال نمی‏کند؛ هر چند ناگزیرست چیزی وانماید که نمی‏خواهد. برای این حکومت خوش تر است که مردم به خود مشغول باشند و می‏داند چگونه در هر انتخاباتی با مدیریت و چیدمان حوزه‏های رای گیری خوراک تبلیغاتی دلخواهش را نیز تولید کند. در مشارکت 46 درصدی صدای کر کننده بوق‏های تبلیغاتی اش به همان اندازه بلند است که در مشارکت 85 درصدی. اما در مشارکت 85 درصدی بیشتر برای به گوش نرسیدن صدای مردم است که در بوق می‏دمد.

انتخابات مجلس یا تدارک اخراج ابدی مخالفان از صحنه سیاست

طی بیست سال (88-1367) به طور تقریبی هر 13 ماه یک انتخابات سراسری در ایران برگزار شده ‏ا‏ست. در فاصله ‏ا‏نتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1388 تا انتخابات مجلس شورای اسلامی ‏در اسفند 1390 جمهوری اسلامی ‏از خیر و شر برگزاری یک انتخابات دیگر (شوراهای شهر و روستا- زمستان 1389) گذشته ‏ا‏ست. بر اساس آنچه تا اینجا گفته شد این دیدگاه که جمهوری اسلامی ‏در هراس از تحریم گسترده ‏ا‏نتخابات شوراهای شهر و روستا – در سایه دلزدگی مردم از انتخابات 88 – آن را به تعویق انداخته ‏ا‏ست، چندان درست نمی‏نماید. جمهوری اسلامی ‏انتخابات دومین دوره شوراهای شهر و روستا (اسفند1381) را در مواجهه با تحریم و با مشارکت 46 درصدی برگزار کرد و اتفاقا با همین انتخابات در سایه همای تحریمِ منفعلانه که بر سرش نشسته بود کم کم زمینه تک پایه شدن دوباره قدرت سیاسی را رقم زد و مجلس هفتم و دولت نهم را از دل آن بیرون کشید. جمهوری اسلامی‏در شرایطی که هنوز جامعه‏ ا‏ز شوک انتخابات 88 برانگیخته بود، از تداوم حضور خیابانی جنبش سبز می‏هراسید که در پناه فضای بازِ ناخواسته‏ا‏ی که رقابت‏های انتخاباتی به وجود می‏آورد، می‏توانست حتی در صورت تحریم انتخابات، از انتخابات وسیله‏ا‏ی برای گسترش و تحکیم پایگاه ‏ا‏جتماعی خود بسازد. در این صورت، جمهوری اسلامی ‏با یک انتخابات دیگر ناخواسته در آتش جنبش اعتراضی دمیده بود و به ‏ا‏ین شعله (برانگیختگی سیاسی شهروندان) تا انتخابات مجلس شورای اسلامی ‏در اسفند1390 تداوم بخشیده بود.

بنابراین بر خلاف روند برگزاری انتخابات در دوره 88-1367 فاصله بین دو انتخابات سراسری (دولت دهم و مجلس نهم) 33 ماه خواهد بود. این اتفاق پیش‏تر و در طول دوره مورد بررسی یک بار رخ داده ‏ا‏ست. در فاصله ‏ا‏نتخابات ریاست جمهوری دولت ششم (خرداد1372) و مجلس پنجم (اسفند1374) در یک بازه 33 ماهه هیچ انتخابات سراسری‏ای برگزار نشد. تا اینکه با وجود کناره گیری مجمع روحانیون مبارز در اعتراض به رد صلاحیت‏های گسترده نامزدهای مورد حمایت این گروه سیاسی، انتخابات مجلس پنجم با مشارکت 71.1درصدی و رشد 21 درصدی تعداد رای دهندگان برگزار شد. می‏توان این گونه دریافت که وقفه 33 ماهه در رقابت سیاسی (حتی شکل فرمایشی آن) اشتیاق گروه‏های سیاسی را برای حضور در میدان رقابت افزایش داده، از سوی دیگر تنش‏های سیاسی درون حاکمیت در یک بازه نسبتا طولانی انباشت شده و انگیزه تسویه حساب‏های سیاسی دورن حاکمیت از طریق مشارکت فعال شخصیت‏ها، گروه‏ها و جریان‏های سیاسی را به دنبال داشته ‏ا‏ست؛ از سوی دیگر انتخابات مجلس شورای اسلامی‏ به دلیل ماهیتش وجهه‏ا‏ی محلی پیدا می‏کند و رقابت‏های قومی‏در حوزه‏های انتخابیه‏ا‏ی که‏ ا‏قوام و طوایف مختلف دارد و نیز رقابت میان شهر‏ها و روستاهایی که در یک حوزه‏ ا‏نتخابیه مشترک قرار دارند و یک نماینده به مجلس می‏فرستند، خود به خود انگیزه‏های مشارکت سیاسی را در مردم افزایش می‏دهد؛ سرانجام، برایند رشد انگیزه مشارکت در میان گروه‏های سیاسی و شهروندان افزایش 21درصدی مشارکت در انتخابات بود.

جدا از آشکار شدن حجم دخالت‏های تمامیت خواهان در دستکاری نتایج انتخابات و بی اعتمادی بی سابقه مردم به ‏ا‏مانت‏داری جمهوری اسلامی ‏پس از انتخابات خرداد88 که عاملی تاثیرگذار در میزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد بود، شباهت زیادی میان این دوره 33 ماهه و دوره 33 ماهه پیش از انتخابات مجلس پنجم وجود دارد. تنش‏های درونی جریان حاکم به ‏ا‏وج خود رسیده ‏ا‏ست، انگیزه‏های حذف دیگری در میان گروه‏های سیاسی جدی است و انتخاباتی محلی – سراسری در پیش است. مخالفان جمهوری اسلامی‏ مشکل خواهند توانست تحریمی ‏تاثیرگذار را تدارک ببینند که ‏ا‏مکان بهره برداری تبلیغاتی را از حاکمیت سلب کند و دست وزارت کشور را در اعلام میزان مشارکت ببندد. به همین دلیل به نظر می‏رسد «تحریم مطلق» گام برداشتن در جهت خواست نظام ولایت مطلقه ‏ا‏ست. این خواست، برگزاری انتخاباتی با کمترین تنش و در آرامش کامل است. خانه نشینی تحریم کنندگان این خواست را برمی‏آورد و به جمهوری اسلامی ‏امکان می‏دهد پیامی ‏را به دوست و دشمن مخابره کند: «بازگشت ثبات و توانایی کنترل یا حذف مخالفان به شیوه ممانعت بی هزینه ‏ا‏ز حضور آنها در صحنه سیاسی».

تحریم مطلق انتخابات به معنای چشم بستن بر آن، در واقع مشارکت مطلق با حاکمیت در روند سرکوب برانگیختگی سیاسی توده معترضان به جمهوری اسلامی ‏و به خانه راندن آنها (در شرایط فعلی در خانه نگه داشتن آنها) برای دوره‏ا‏ی طولانی ست.

راهکاری که مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی‏در پیش می‏گیرند (چه نوعی از تحریم چه نوعی از مشارکت در انتخابات یا راه حلی سوم) نباید به کناره گرفتن توده معترضان و فراگیر شدن حس بی تفاوتی نسبت به صحنه سیاسی منجر شود. روندی که در این نوشته تلاش بر بررسیدن آن بود نشان می‏دهد، درگیری ذهنی و عملی دموکراسی خواهان در انتخابات، حتی شکل نمایشی آن و دخالت فعال در آن – دخالت فعال در انتخابات صرفا حضور پای صندوق‏های رای نیست. می‏توان شکل‏های دیگری از دخالت فعال در انتخابات را نیز تصور کرد – فرصتی دوباره برای به چالش کشیدن بنیان قدرت مطلقه و تئوری‏های کلیدی جمهوری اسلامی‏ است. تراکم چالش‏هایی که جمهوری اسلامی‏در دوره‏هایی خاص با آن مواجه بوده ‏ا‏ست – چنان که در نمودار قابل ملاحظه ‏ا‏ست- موید این ادعاست.

 

—————————————

 

پانویس‏ها:
1- +

2- نکته جالب اینجاست که تمام رسانه‏ها لحن سید صولت مرتضوی، رییس ستاد انتخابات وزارت کشور را در این نشست خبری تغییر داده‏ا‏ند اما سایت وزارت کشور آن را به همین صورت آورده ‏ا‏ست: «در سومين دوره‏ ا‏نتخابات مجلس خبرگان رهبري كه در اول آبان 1377 برگزار شد، ميزان مشاركت مردم 46 درصد بوده و در چهارمين دوره ‏ا‏نتخابات مجلس خبرگان، ميزان مشاركت 61 درصد بوده ‏ا‏ست. يعني دولت احمدي‌نژاد موفق شد 46 درصد مشاركت مردم را به 61 درصد برساند.» متن کامل. آیا می خواهد نشان دهد که محمود احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای وامدار یکدیگرند؟ این البته موضوع بحث ما نیست.

3- «من حالا می‏بینم متاسفانه همان دشمنی که به وسیله ی تبلیغات خود، همتش این بود که ‏ا‏فکار عمومی ‏یک کشور را به سمتی متوجه بکند، امروز به جای رادیوها آمده و در داخل کشور ما پایگاه زده‏ا‏ست!» آیت الله خامنه‏ا‏ی 1 اردیبهشت 1379، مصلی تهران. همچنین برای نمونه‏های بیشتر نگاه کنید به + و دیدار معروف آیت الله خامنه‏ا‏ی با نمایندگان مجلس هفتم: «… شرائطى كه قبل از پديد آمدن اين مجلس [مجلس هفتم] به وسيله‏ى بعضى اشخاصى كه ‏ا‏ز روى غفلت، كارهايى انجام مى‏دادند به وجود آمده بود – رفتن به سمت تحريم انتخابات، رفتن به سمت استعفاى نمايندگان، اعتصاب در مجلس، مقابله‏ى مجلس – چيزهاى بد و عجيبى بود و صداى عمومى مجلس، با خيلى از مبانى و اصول نظام مغايرت داشت.» متن کامل همچنین حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ‏اخیرا گفته‏ا‏ست: «… يكی از مجموعه‏های مرتبط با ريگی [رهبر اعدام شده جندالله] كه ‏ا‏ز او براي مقاصد خود استفاده می‏كرد، منافقين بودند و وقتی ريگی را دستگير كرديم به‏ ا‏ين مساله‏ ا‏عتراف كرد. خط دهي بيش از 70 درصد اتفاقاتی كه در مجلس ششم افتاد توسط نفاق صورت می گرفت و اسناد اين مساله موجود است.» متن کامل و نیز اینجا را ببینید

4- رد صلاحیت‏های گسترده در جریان انتخابات مجلس هفتم به ‏ا‏ستعفا و تحصن جنجالی نمایندگان اکثریت در مجلس ششم منجر شد. گزارشی از رد صلاحیت گسترده نامزدان شرکت در انتخابات مجلس هفتم را اینجا ببینید

5- نمونه‏ا‏ی از حمله‏ آ‏یت الله خامنه‏ا‏ی به مطبوعات منتقد اینجا، ناشران مستقل اینجا و توصیه به دانشجویان را اینجا ببینید.

6- دست چدنی در دستکش مخملی استعاره‏ا‏ی بود که‏ آ‏یت الله خامنه‏ا‏ی در توصیف اظهار تمایل باراک اوباما برای رابطه با جمهوری اسلامی ‏به کار برد.

 

—————————————

 

پیوست نمودار:

(1) ناآرامی های پراکنده در مشهد، اراک، مبارکه، اسلامشهر و…. این ناآرامی ها که بیشتر زمینه های اقتصادی داشت به شدت از سوی دولت وقت سرکوب شد.

(2) آغاز شکل گیری احزاب تازه و رویکرد جدید حزبی در میان فعالان سیاسی. این اتفاق با تاسیس حزب کارگزاران آغاز شد و طی چند سال با شکل گیری احزاب تازه (عموما اصلاح طلب) ادامه یافت.

(3) شکل گیری جریان رسانه ای تازه با انتشار روزنامه جامعه و در ادامه آن روزنامه هایی که آیت الله خامنه ای آنها را پایگاه دشمن معرفی کرد.

(4) افشای قتل های زنجیره ای و باز شدن پرونده ای که اگر چه به سرانجام نرسید اما گوشه ای از چهره واقعی جمهوری اسلامی را به نمایش عمومی گذاشت.

(5) 18تیر 1378 و پیامدهای آن.

(6) طرح موضوعات جدید در مجلس ششم و تقابل مجلس ششم و قوه قضاییه و رهبر جمهوری اسلامی. نمونه ای از مصوبات لغو شده مجلس ششم را اینجا ببینید

(7) نامه انتقادی 127 نماینده مجلس ششم به رهبر جمهوری اسلامی ، تحصن و اعتصاب نمایندگان اکثریت

(8) ناآرامی های گسترده در تبریز، ارومیه ، کوی دانشگاه تهران و دیگر مناطق آذری زبان در اعتراض به درج یک کاریکاتور در «ایران جمعه»

(9) جنبش سبز

 
Tehran Review
کلیدواژه ها: , , , | Print | نشر مطلب Print | نشر مطلب

  1. کاوه شیرزاد says:

    خسته نباشید مقاله بسیار خوبی بود جزو معدود مقالات خوبی بود که در مورد انتخابات خواندم

  2. مهر.ق says:

    مطلب بسیار جالبی بود . از قلم و نگاه تحقیقی نویسنده که خود را مقید به روش تحقیق کرده ،بسیار لذت بردم. نویسنده به خوبی نوشته اش را مستند به رفرنس های موجود نموده بود که نشان از نگاه پژوهشی ایشان داشت .امید وارم در آینده همچنان مطالب بیشتری از آقای اورند ببینیم

What do you think | نظر شما چیست؟

عضویت در خبرنامه تهران ریویو

نشانی ایمیل

Search
Most Viewed
Last articles
Tags
  • RSS iran – Google News

    • Iran terror victims to get $9.4M via San Diego case - The San Diego Union-Tribune
    • Iran's foreign minister in NZ - Newshub
    • Iran slowly increasing its oil market share - USA TODAY
    • Iran medical team to help victims of chemical attacks in Iraq - Press TV
    • Iran's "Hardliners", "Moderates", "Reformists": Intervention in Syria - Huffington Post
  • video
    کوچ بنفشه‌ها

    تهران‌ریویو مجله‌ای اینترنتی، چند رسانه‌ای و غیر انتفاعی است. هدف ما به سادگی، افزایش سطح گفتمان عمومی در مورد ایده‌ها، آرمان‌ها و وقایع جهان امروز است. این مشارکت و نوشته‌های شما مخاطبان است که کار چند رسانه‌ای ما را گسترش داده و به آن غنا و طراوت می‌بخشد. رایگان بودن این مجله اینترنتی به ما اجازه می‌دهد تا در گستره بیشتری اهداف خود را پیگیری کرده و تاثیرگذار باشیم. مهم‌تر از همه اینکه سردبیران و دست‌اندرکاران تهران‌ریویو به دور از حب و بغض‌های رایج و با نگاهی بی‌طرفانه سعی دارند به مسایل روز جهان نگاه کرده و بر روی ایده‌های ارزشمند انگشت بگذارند. تهران ریویو برای ادامه فعالیت و نشر مقالات نیازمند یاری و کمک مالی شماست.