Home

Titleفیس‌بوک و جنبش مصر

الف مثل انتقام؛ روی ديگر جنبش جوانان مصر

13 Jun 2011

■ لیندا هره‌را
Font Size + | - Reset

زير اين نقاب چيزی است بيش از گوشت و پوست. زير اين نقاب، انديشه‌ای هست [...] و انديشه‌های رويين‌تن‌اند» – از فيلم «الف مثل انتقام»

در تابستان سال ۲۰۱۰، جوانان فيس‌بوک (شباب الفيس بوک)، حرکتی را در دفاع از نافرمانی مدنی از طريق صفحه‌ی هواداران «ما همه خالد سعيد هستيم» در فيس‌بوک به راه انداختند. موفقيت «مواضع خاموش» آن‌ها در سراسر کشور، به جوانان چهره‌ای رسانه‌دوست به عنوان گروهی داد که مروج صورت‌های غيرخشن و صلح‌آميز نافرمانی مدنی برای مبارزه با ظلم و استبداد هستند. سرمشق و الگوی الهام بخش صلح‌طلب جنبش از منابع مختلف و متضادی برگرفته شده بود. تحليل‌گرانی که در مطبوعات غربی می‌نوشتند تمایل داشتند که به تأثیر چهره‌های مشهور و نام‌آور غيرخشنی مانند گاندی،‌ مارتين لوتر کينگ، جين شارپ و جهت‌گيری حقوق بشری اين حرکت اشاره کنند. اشتهار جوانان به مهارت و استادی در نافرمانی مدنی غيرخشن به راستی به‌حق بود و مواضع خاموش آن‌ها دست‌آورد همبستگی گروهی، کنش‌گرای خودجوش جوانان و هنر بسيج‌گرای آنلاين و آفلاين آن‌ها بود.. اما در واقعيت، جنبش جوانان در جبهه‌های متعددی پيش رفته و از راهبردهای متنوعی بهره‌ جسته است. خودِ صفحه‌ی مزبور بين استفاده از زبان و تصاويری ستيزه‌جو هنگام سخن گفتن از موضوع خشم‌شان – مثلاً نسبت به پليس يا وزارت کشور – و توصيه‌ی جامعه به راهبردهای غيرخشن صلح‌آميز در نوسان است. اين دو رهيافت رابطه‌ی همزيستیِ درهم‌تنيده‌ای دارند. روی ديگر هر نقاب صلح، اغلب نقابی از خطر هست.

 

نقاب گای فوکْس که از سلسله‌ی کتاب کميک و فيلم «الف مثل انتقام» گرفته شده است، از همان ابتدا به اين صفحه و اين جنبش ضميمه شده است. «الف مثل انتقام» در ميان بخش‌های خاصی از شباب الفيس بوک، جايگاهی آيينی پيدا کرده است و اين گروه ذيل عناوين مختلفی چون چپ‌گرا، آنارشيست، مدافعان محمد البرداعی، اسلام‌گراها و پسااسلام‌گرايان قرار دارند – که به هيچ وجه مقوله‌بندی‌هايی کاملاً مستقل از يکديگر نيستند. تصويرگری‌های قدرت‌مند و عبارات و جملات برجسته‌ای که از فيلم نقل می‌شوند در صدر صفحات فردی فیس‌بوک و صفحه‌ی هواداران «ما همه خالد سعيد هستيم» به صورت پُست، سلسله‌ی گفت‌وگوها، کارتون‌ها، لينک‌های ويديویی و عکس‌های ديوار فيس‌بوک قرار دارند.

 

[کارتونی که در صفحه‌ی عربی «ما همه خالد سعيد هستيم» در روز ۲۹ جولای ۲۰۱۰ در ديوار اين صفحه آمده است. متن بالا اين است: «در برابر شقاوت از خدا ياری می‌جوييم»]

اين فيلم که توسط اندی و لری واکوفسکی نوشته و کارگردانی شده است و از شخصيت‌های کتابِ کميک آلن مور و ديويد لويد اقتباس شده است، در آينده‌ای تاريک و نگون‌بخت در بريتانيایی تماميت‌گرا اتفاق می‌افتد. داستان هشداری است به دولت‌ها که زياد به مردم‌شان فشار نياورند و به مردم يادآوری می‌کند که اگر ياد بگيرند چگونه قدرت‌شان را مهار کنند، نيروهايی مهيب و عظيم دارند. حرف «الف» (1) که تا به حال، به جای انتقام، انتقام‌جويی، قربانی، اهريمن، پيروزی، خشونت و «نشان صدای مردم» به کار می‌رفت، هم‌چنين نشان‌دهنده‌ی «راستی» و صداقت نيز هست. الف از دشواری‌های اسارت و شکنجه جان به در می‌برد و زندگی‌اش را وقف انتقام گرفتن از به اسارت‌گيرندگان خود و بيدار کردن همشهريان‌اش در برابر ستم آن‌ها می‌کند. او از سيستم رسانه‌ای سراسری، دستگاه تبليغاتی دولتی، برای فرستادن پيام‌اش استفاده می‌کند. او اعلام می‌کند که:

«واقعيت اين است که در اين کشور، چيزی بدجوری می‌لنگد؛ نه؟ ستم و بی‌عدالتی … بی‌تحملی و ظلم. بر عکس زمانی که آزادی امتناع کردن، انديشيدن و سخن گفتن به هر شکلی که مناسب می‌ديديد، داشتيد؛ اکنون سانسور داريد و سيستمی برای نظارت، تحکم، سازگاری شما با نظام و انقياد و تسليم طلبيدن از شما. چطور اين اتفاق افتاد؟ مقصر کیست؟ خوب، يقيناً کسانی هستند که از بقيه مسؤول‌ترند و آن‌ها پاسخگو خواهند بود. اما باز هم، راست‌اش را بخواهيد … اگر در پی مقصر می‌گرديد، فقط کافی است نگاهی به آينه بکنيد».

اين سخنرانی ادامه پيدا می‌کند:

«می‌دانم چرا اين کار را کرديد. می‌دانم که می‌ترسيد. هر کس ديگری جای شما بود، این کار را نمی‌کرد؟ جنگ، وحشت، بيماری؛ مشکلات عديده‌ای دست به دست هم دادند تا خرد شما را تباه کنند و عقل سليم را از شما بربايند. ترس بر شما غلبه کرد و در وحشتی که بر شما مستولی شده بود، به صدر اعظم بزرگ فعلی آدام ساتلر روی کرديد. او به شما وعده‌ی نظم داد. او به شما وعده‌ی صلح داد و در ازای آن فقط از شما سکوت و رضايتِ مطيعانه خواست. ديشب، در پی شکستن اين سکوت بر آمدم. ديشب، اولد بيلی را نابود کردم تا به اين کشور آن‌چه را از ياد برده بود، يادآوری کنم. بيش از ۴۰۰ سال پيش، شهروندی بزرگ [گای فوکْس] خواست که چهارم نوامبر برای هميشه در حافظه‌ی ما ثبت شود اميد او اين بود که دنيا يادآوری کند که انصاف، عدالت و آزادی چيزهايی هستند بيش از کلماتِ محض – اين‌ها منظرها و چشم‌اندازهايی برای ما هستند».

الف نه تنها درباره‌ی همدستی افراد در استمرار اين نظام راست می‌گويد، بلکه آن‌ها را آگاه می‌کند که آن‌ها قدرت سرنگون کردنِ آن را هم دارند. او به همشهريان‌اش يادآوری می‌کند:

«شما هر کدام‌تان يک فرد بيشتر نيستيد. چطور می‌شود کمترين تأثيری در اين وضعيت بگذاريد؟ افراد در اين جهان مدرن هيچ قدرتی ندارند. اين همان چيزی است که به شما ياد داده‌اند چون اين چيزی‌ست که نیاز دارند شما به آن باور داشته باشيد. اما اين سخن درستی نيست. اما به همين دليل است که آن‌ها هراس دارند و به همین دليل است که من اين‌جا هستم: که به شما يادآوری کنم که هميشه اين افراد هستند که قدرت دارند. قدرت واقعی. افرادی مانند من و افرادی مانند شما.»

روز ۱۴ ژوئن ۲۰۱۰، هشت روز پس از قتل خالد سعيد به دست دو مأمور، فيلم کوتاه «خالد مثل انتقام» روی يوتيوب آپلود شد و لينک آن در صفحه‌ی فيس‌بوک قرار داده شد. فيلم دوم «خالد انتقام» به دنبال آن در ۲۹ جولای ۲۰۱۰ ظاهر شد. فيلم پنج دقيقه‌ای «خالد مثل انتقام»، که محمد علم الهدی (استوديوی ماتريس ۲۰۰۸) آن را نوشته و کارگردانی کرده است، با مهارت و زبردستی مشابهت‌های ميان جامعه‌ی تماميت‌گرای «الف مثل انتقام» و جامعه‌ی مصر دوره‌ی قانون شرايط اضطراری (2) را تصویر می‌کند.

YouTube Preview Image

فيلم با موسيقی شومی از فيلم «الف مثل انتقام» آغاز می‌شود و سپس تصوير خالد روی پس‌زمينه‌ای سياه ظاهر شده و محو می‌شود. در تصوير، برشی از جلسه‌ی مجلس الشعب در تاريخ ۱۱ می ۲۰۱۰ ظاهر می‌شود که در آن نخست‌وزير، احمد نظيف، تجديد قانون شرايط اضطراری را به مدت دو سال ديگر اعلام می‌کند. او می‌گويد که اين قانون تنها برای مبارزه با مواد مخدر و تروريسم به کار خواهد رفت. اعضای مجلس تشويق می‌کنند. کلمات «مواد مخدر و تروريسم» بارها و بارها تکرار می‌شوند.

الف اولين قطعه‌ی دومينو را زمين می‌زند.

صحنه‌ی بعدی با فيلمی خانگی از خالد آغاز می‌شود که در اتاق خواب‌اش است و لبخندی به لب دارد، و به دنبال آن، عکس مشهوری از او با چهره‌ای درهم‌شکسته در سردخانه ظاهر می‌شود. به روايت يک متن، خالد سعيد به دست دو مأمور پليس با لباس شخصی که زير پوشش قانون شرايط اضطراری کار می‌کردند، مضروب شده است.

مردِ نقاب‌دار، قطعات ديگری از دومينو را روی هم می‌چيند.

تصوير به صحنه‌ای ديگر از فيلم اصلی می‌رود، گفت‌وگويی ميان دو مفتش پليس که می‌گويند همه چيز به هم ربط دارد:

فينچ: ناگهان حس کردم که همه چيز به هم مرتبط است. انگار کل ماجرا را داشتم می‌ديدم؛ سلسله‌ای دراز از اتفاقات را که به عقب کشيده می‌شدند [...]. انگار هر چه را اتفاق افتاده بود و هر چه را قرار بود اتفاق بيفتد، می‌توانستم ببينم. مثل الگوی کاملی بود که جلوی من باز شده بود و فهميدم که همه‌ی ما بخشی از آن هستيم و همه در آن به دام افتاده‌ايم.

دومينيک: پس می‌دانی که چه اتفاقی قرار است بيفتد؟

فينچ: نه. فقط حس من بود. ولی می‌توانم حدس بزنم. با اين همه آشوب و هرج و مرج ممکن است کسی کار احمقانه‌ای بکند. و موقعی که چنين اتفاقی بيفتد، اوضاع خيلی بی‌ريخت می‌شود. و آن وقت، ساتلر [رهبر] مجبور می‌شود تنها کاری را که بلد است انجام دهد. در اين لحظه، الف تنها کافی است سر حرف‌اش بايستد. و آن وقت …

در همين حال، الف مشغول طراحی الگوی پيچيده‌ای از دومينوها به شکل يک الف دايره‌وار است. او اولين قطعه‌ی دومينو را می‌اندازد و صحنه‌هايی از خشونت، آشوب، ويرانی، آتش‌سوزی، اعتراض‌ها، فرياد و هرج و مرج آغاز می‌شود.

فيلم با دو تصوير پايان می‌گيرد. نخستينِ آن‌ها، تصويرِ شمارِ بی‌تناسب و زيادی از افراد پليس است که گروهی اندک از تظاهرکنندگان را محاصره کرده‌اند. تصوير پايانی، جمله‌ی مشهور فيلم را منتقل می‌کند: «مردم نبايد از دولت‌هاشان بترسند. اين دولت‌ها هستند که بايد از مردم‌شان هراس داشته باشند».

در ژوئن سال ۲۰۱۰، پس از اين‌که فيلم آپلود شد، تعدادی از بينندگان، نظرهايی فرستادند که حکايت از جنبشی درون اين جنبش داشت.

«يک فيلم عالی … شايد دکتر البرادعی اين‌جا در مصر «الف» ما باشد و ما را نجات دهد … اين فيلم را به همه توصيه می‌کنم، انگار آينه‌ای است از وضعيت فعلی ما در مصر … خدا عوض‌تان بدهد»

«زير اين نقاب چيزی است بيش از گوشت و پوست. زير اين نقاب، انديشه‌ای هست،‌ آقای عدلی و انديشه‌های رويين‌تن‌اند»

«اشک‌ام را در آورد. به چشم می‌بينم که ان شاء الله همه‌ی اين‌ها اتفاق می‌افتد. ديگر اين خالد مثل انتقام نيست … اين مصر مثل انتقام است. ممنون محمد به خاطر اين ويديوی عالی».

با سقوط زين العابدين بن علی، رييس جمهور تونس در ۱۴ ژانويه ۲۰۱۱، يکی از عکس‌هايی که به سرعت در فيس‌بوک منتشر شد، تصوير مردی نقاب‌دار بود که در پس‌زمينه‌اش پرچم تونس ديده می‌شد. با آغاز انقلاب مصری‌ها، تصوير ساده‌ای الف نقاب‌دار دست به دست می‌شد.

 

پديدار شدن اين نقاب نشانه‌ی اين بود که جوانان فيس‌بوک ناآرام و بی‌قرار شده بودند. راهبرد سکوت آن‌ها، حتی سکوت کرکننده‌شان، ديگر برای دستيابی به آن تغيير سياسی که با تشويش خواهان آن بودند،‌کافی نبود. و آن‌ها به تغيير دست يافتند.

در اين دوره‌ی پسا انقلابی، پسا-مبارک، نقاب و روحيه‌ی الف کمابيش خفته باقی ماند. اگر اوضاع از اين که هست بدتر شود، اگر سرکوب نيروهای نظام غيرقابل تحمل شود يا يک ضد-انقلاب مخوف رخ دهد، الف بار ديگر ممکن است ظاهر شود. اما فعلاً چنين امری نامحتمل می‌نمايد چون جوانان ائتلافی ساخته‌اند برای تدوين راهبردهای سياسی مدنی برای پاسخ‌گويی به اوضاع تغيير. آن‌ها راه‌هايی را برای پيگيری تغيير دموکراتيک، و تحقق جامعه‌ای که به مردم عزت و کرامت و معاشِ درخورِ آن‌ها را بدهد، دنبال می‌کنند. اما هم‌چنان خيلی چيزها مبهم‌اند. آن‌چه که محرز است اينکه انديشه‌ی تغيير به قوت ريشه دوانيده است و نمی‌توان آن را ريشه‌کن کرد. بالاخره، انديشه‌ها، چنان‌که الف می‌گويد، رويين‌‌تن‌اند. مبارزه هم‌چنان ادامه دارد.

 

———————————

 

پانویس‌ها:

(1) عبارت «الف مثل انتقام» در این متن، ترجمه عبارت V for Vendetta است و هر جا که از «الف» استفاده شده به مفهوم استفاده از نماد V به نشانه پیروزی است.

(2) قانون شرایط اضطراری (شماره 162) مصوب سال 1958 است که از سال 1967 و زمان ریاست جمهوری جمال عبدالناصر به اجرا درآمد. بر اساس این قانون، فعالیت احزاب مخالف، ممنوع است و هرگونه مخالفتی بلافاصله با سرکوب مواجه می‌شود. انور سادات در سال 1980 این قانون را لغو کرد، اما لغو آن تنها 18 ماه دوام آورد و بلافاصله بعد از ترور سادات، حسنی مبارک آن را بار دیگر به اجرا درآورده و تا زمان سقوط دولتش در زمستان 2011 به اجرای آن ادامه داد.

 
Tehran Review
کلیدواژه ها: , , , , | Print | نشر مطلب Print | نشر مطلب


What do you think | نظر شما چیست؟

Search
Most Viewed
Last articles
Tags
  • RSS iran – Google News

    • 'Syrian conflict is a war targeting Iran' - RT
    • Mich. family fights for man's release from Iran prison - USA Today - USA TODAY
    • Iran's carpet weavers return to the loom - Financial Times
    • Iran electoral watchdog hints at Rafsanjani rejection - Reuters
    • Iran unveils its 'hostility' towards Bahrain in unprecedented verbal salvo - Middle East Online