چالشهای زنان ایران و آمریکا در گفتوگو با الیزابت ام. بوکار
شیعه و کاتولیسیسم، ضد زن نیستند
16 May 2011
■ احسان عابدی
دکتر الیزابت م.بوکار، استادیار دانشگاه نورث کارولینا در رشته مطالعات ادیان، به تازگی کتابی منتشر کرده که در جریان آن به مقایسه فمینیسم در آمریکا کاتولیک و ایران شیعه پرداختهاست. این مقایسه شاید در نگاه اول عجیب و چالشبرانگیز به نظر برسد، اما چالشبرانگیزتر از موضوع کتاب، دیدگاههای بوکار درباره فمینیسم و ماهیت شیعه و کاتولیسیسم است. بوکار معتقد است که شیعه و کاتولیسیسم گرچه در عمل به اقتدار پدرسالارانه یاری رساندهاند، اما در اصل ضد زن نیستند. این گفته برخلاف نظر بسیاری از محققان فمینیسم است و رویکرد دیگری را به این دو مذهب نشان میدهد.
کتاب الیزابت بوکار “تطابق خلاقانه: سیاستهای فمینیستی زنان کاتولیک آمریکا و شبعه ایران” نام دارد که مارچ 2011 توسط انتشارات دانشگاه جورج تاون چاپ شدهاست.
درباره این کتاب و همچنین مسائل و مصائبی که زنان در دو جامعه شیعی ایران و کاتولیک آمریکا با آن مواجه هستند، گفتوگویی با او انجام دادهایم که میخوانید.
مقایسه جنبشهای فمینیستی در دو جهان کاتولیک و شیعه شاید تا حدی دور از ذهن به نظر برسد. چه شباهتهایی میان این جنبشها در ایران و جامعهای چون آمریکا وجود دارد؟
من فکر میکنم که همین دور از ذهن بودن یا منحصر بهفرد بودن موضوع است که در اصل مرا به سمت مطالعه آن کشاند. گرچه آثار پژوهشی بسیاری درباره سیاستهای فمینیستی در این دو جهان نوشته شده، [با این حال] من اعتقاد راسخ دارم که مقایسه دقیق بین سنتها و اعمال مذهبی متفاوت و مقابله اصولی آنها با یکدیگر میتواند به درک ما از آنها یاری برساند. منظور من از این که میگویم شباهتهایی میان این دو گروه وجود دارد، این نیست که زنان در هر دو این جوامع در پی یک چیز هستند، بلکه من پارهای شباهتها را در رابطه با تعهدات آنها به سنتهای مذهبی مخصوص خود، تشخیص دادهام، بهخصوص شیوهای که آنها به احکام روحانیون و تعاریف آنها از زن خوب کاتولیک و شیعه، واکنش نشان میدهند. برای مثال، زنان در هر دو بافت اجتماعی با استفاده از تجربیات خود به عنوان مادر، مباحثی را طرح میکنند که در عمل با برخی از جنبههای آموزش دینی متعارض است و آن را نفی میکند؛ چه آنانی که به خاطر حق حضانت فرزند برای زنان پس از طلاق مبارزه میکنند (در مورد زنان شیعه) و چه آنانی که بحث نگرشی کلیتر درباره اخلاق جنسی را مطرح میکنند و این را که باید به این موضوع فراتر از قضیه تولید مثل نیز نگاه شود (در مورد زنان کاتولیک).
به نظر میرسد شما این دیدگاه را نفی میکنید که دو مذهب کاتولیک و شیعه به طور ذاتی خصم فمینیسم هستند. دلایل شما چیست؟
این سوال بسیار خوبی است و درست به اصل مطلبی اشاره کردهاید که من سعی دارم درباره آن بحث و گفتوگو کنم. اول، ساده بگویم که نه اعتقادی دارم به این ادعا که “فمینیسم” فقط همان چیزی است که زنان غربی، لیبرال یا سکولار فکر میکنند که هست و نه شاهدی برای اثبات آن سراغ دارم. پژوهشگران دیگری به خطرات برنامههای فمینیست غربی اشاره کردهاند که در طلب نجات زنان مسلمان یا کاتولیک از مردان و مذهبشان است و اینکه چطور فرضیات حاکم را درباره برتری برخی شکلهای زندگی سکولار بر دیگر شکلها توجیه میکند.
دوم، بر اساس دریافت من، سیاستهای فمینیستی، ایدئولوژیهایی را که زن و تجربیات زنانه را بد جلوه میدهد، به چالش میکشد. برخی از آنها ریشه در گفتمان دینی دارند و برخی هم نه. من تعمدا نگفتم که منظور من از “بد جلوه دادن” چیست، چرا که تعریفِ آن به چشمانداز و بافت جامعهای که زنان در آن زندگی میکنند، بستگی دارد.
در نهایت، اگر به آنچه که زنان کاتولیک و شیعه واقعا دارند انجام میدهند، نگاه کنیم، با تلاشهای مبتکرانه و شگفتانگیزی در جهت حمایت از زنان در مقابل چیزی مواجه میشویم که از دید ناظر بیرونی ممکن است مشکلی بر طرف نشدنی به نظر بیاید. هر کنش فمینستی در داخل یک متن رخ میدهد: کاتولیسیسم و اسلام شیعی به واقع نمونههایی هستند که در آن اقتدار مردانه به تقویت آموزههای پدرسالاری یاری رساندهاست، اما خود این سنتها ضد زن یا متضاد با پیشرفت زنان نیست.
آیا میتوان از شیعه و کاتولیک تفسیرهایی در جهت برابری جنسیتی و آزادی زنان به دست داد؟
بله، هر دو سنت تعالیمی دارند که نظریه برابری زنان با مردان را تایید میکند. آنها به مانند هم معتقد به مکمل بودن جنسیتها هستند، بدین مفهوم که مردان و زنان وظایف و حقوق متفاوتی دارند، اما صاحب منزلت انسانی و استعداد معنوی یکسانی هستند.
هر کنش فمینستی در داخل یک متن رخ میدهد: کاتولیسیسم و اسلام شیعی به واقع نمونههایی هستند که در آن اقتدار مردانه به تقویت آموزههای پدرسالاری یاری رساندهاست، اما خود این سنتها ضد زن یا متضاد با پیشرفت زنان نیست
مسئلهای چون آزادی حجاب یا سقط جنین را در چارچوب اصول شیعه و کاتولیسیسم چگونه میتوان توضیح داد؟ آیا میتوان شیعه یا کاتولیک ماند و در عین حال به این دو مسئله نیز باور داشت؟
شما به دو مسئله بسیار حساس در هر دو سنت اشاره کردهاید: سقط جنین در کلیسای کاتولیک و حجاب در جمهوری اسلامی ایران. در هر دو مورد، موضع رسمی لزوما مورد حمایت جامعه نیست. در مورد سقط جنین، نظرسنجیهایی داریم که به وضوح نشان میدهد تقریبا هیچ تفاوتی میان تعداد کاتولیکهای آمریکایی و کاتولیکهای غیرآمریکایی در رابطه با پذیرش اخلاقی سقط جنین وجود ندارد. به بیانی دیگر، علیرغم محکومیت سقط جنین توسط واتیکان، بسیاری از کاتولیکهای آمریکا (تقریبا 40%) معتقدند که این انتخاب زن است. حجاب در ایران اجباری است و اگر زنان “بد حجاب” باشند، این امکان وجود دارد که با مجازاتهای قانونی مواجه شوند (مانند جرایم مالی). بدین خاطر، کمتر گزارش میشود که کسی به مقابله با نظام پوششی اسلامی برای زنان برخاسته باشد. این یعنی که بسیای از زنان به شکلی شخصی و نه عمومی، فقط با غر زدن درباره این قوانین، خود را راضی میکنند و در عین حال، منظور من فقط زنانی نیست که خود را “سکولار” یا “غربگرا” فرض میکنند. حتی زنانی که میگویند در صورت تغییر قانون نیز حجاب خود را حفظ خواهند کرد، از نوع اجباری حجاب بیزارند، چرا که به انحاء گوناگون صلاحیت زنان برای “انتخاب” حجاب از سر دینداری را زیر سئوال میبرد.
برخی میگویند پارهای قوانین که در جهت محدود کردن زنان به تصویب میرسد، بار اخلاقی دارند و نه مذهبی. مرز اخلاق و مذهب کجاست؟
این سوال در رابطه با موقعیت اخیر ایران بسیار اهمیت دارد. ما میتوانیم از جوانب مختلفی به آن بپردازیم. از یک طرف در ایران هیچ خط ممیزهای نه میان مذهب و اخلاق وجود دارد و نه همچنین، میان سیاست و مذهب. برای مثال، در قانون اساسی ایران این مسائل مبهم گذاشته شده و مقامات اخیر حکومت ایران نیز که اغلب به مخالفان سیاسی خود اتهاماتی اخلاقی را نسبت میدهند، این مسائل را همچنان در ابهام نگه میدارند.
از طرف دیگر، من فکر میکنم که سوال شما گویای سطحی از ناامیدی در ایران است از آن رو که همه قوانین بهطور فرضی اسلامی هستند و همین امر نیز اصلاح آنها را دشوار میکند. برای مثال، زنانی که برای اصلاح قوانین تبعیضآمیز جنسی در ایران تلاش میکنند، اغلب این بحث را پیش میکشند که این قوانین ریشه در فرهنگ پدرسالارانه دارد تا آنکه بر اساس فقه یا عقاید شرعی اسلامی باشد. به بیانی دیگر، اصلاحات توجیهپذیر است، چرا که این قوانین بر پایه شریعت بنا نشدهاند. آنها این بحث را مطرح میکنند که قوانین محدودکننده آزادی زنان، دقیقا در مغایرت با اصول شرعی و اخلاقی اسلام است و به نظرم اغلب هم درست میگویند.
با توجه به تحقیقاتتان، به گمان شما جنبش زنان ایران اکنون در چه مرحلهای قرار دارد؟ و چه دورنمایی را برای آن متصور هستید؟
این سوال با توجه به وضعیت اخیر سیاست ایران، دشوار به نظر میرسد. ظاهراً زمان ایجاد تغییر در ایران فرا رسیده، اما برای من بسیار سخت است که پیشبینی کنم این تغییر ممکن است به چه چیزی بیانجامد. بگذارید اینگونه بگویم که به عنوان یک آمریکایی، مسلماً در چنین جایگاه ممتازی قرار نگرفتهام که بتوانم یا اجازه داشته باشم دیگر جنبشهای فمینیستی را مورد قضاوت قرار دهم. آمریکا مشکلات خودش را دارد و در پارهای موارد، زنان ایرانی از حقوق بسیار بهتری برخوردارند. برای مثال من اغلب به دانشجویانم، قوانین سخاوتمندانه ایران در مورد زایمان و اشتغال را یادآور میشوم، قوانینی که برای مادران شیرده حق مرخصی قائل است. در دانشگاه خود من، به هنگام مرخصی زایمان، هیچ حقوقی پرداخت نمیشود. من سه ماه پس از تولد دخترم برگشته بودم سر کلاس و یک دوره کامل و سنگین را تدریس میکردم. عادت بدی که آمریکاییها دارند این است که درباره دیگران به بدترین شکل ممکن قضاوت میکنند، بهخصوص درباره زنان دیگر و بهخصوص درباره زنان مسلمان. مسائل به این سادگیها هم نیست.
استراتژی موثر جنبش زنان در مقابله با بنیادگرایی شیعی یا کاتولیک چه میتواند باشد؟
مسلماً تطابق خلاقانه! منظورم از این عبارت این است که مؤثرترین تاکتیکها در مقابله با بنیادگرایی، آنهایی هستند که در عین وفاداری به سنت (مطابقت)، آن سنت را به سمت سویههایی جدید میبرند (خلاقیت). در کتابم، پنج تاکتیک بیانی خاص را مطرح کردهام که عبارتند از نمادگرایی، زایش، هرمنوتیک، تجسم و چیزی که من نامش را “تجدید انتشار” میگذارم. این تاکتیکها با در نظر گرفتن جنبههای بنیادین سنت، نشان میدهد که تجربیات زنان (به طور مثال، به عنوان مادر) چگونه میتواند بینشی را در مورد معنای زن شیعه یا کاتولیکِ خوب ایجاد کند؛ بینشی که مردان روحانی احتمالا نمیتوانند از آن شناختی داشته باشند.

کلیدواژه ها: آمریکا, احسان عابدی, الیزابت بوکار, ایران, زنان, شیعه, کاتولیک |

زنان ومردان وظایف و حقوق متفاوتی دارند که خود این تفاوت جلوه هائی زیبا از حیات انسانی است . ولی هر دو انها دارای منزلت انسانی و استعدادهای برجسته ای برای نقش افرینی هستند
»»»»»»»»»»»»»»
باید فرصت انتخاب اگاهانه را بر اساس واقعیت های درست در عالم هستی فراهم کرد .
در این صورت حتی رقابت حضور بین زنان و مردان میتواند جلوه هائی زیبا و غیرمنتظره را ایجاد نماید.
5 تاکتیک خانم بوکار در راستای تطابق خلاقانه میتواند جالب و مفید باشد
in khanom chi mikhad bege.?bande chun dar bare e ye dastorate akhlagi, dar amozeha ye dini ye catulic daghighchizi nemidanam ,suhbat dar in mured ra b khude catulicha misparam. amma dar murede maslake Shi e ke dasturate akhlaghi ye on dar murede zanan , ke murede bahs mibashad,bar gerefte az quran ast..ke nemishavad ba khalaghiyat va ya era e ye nazare shakhsi on ra taghir dad., dasturati ast ke dar khude quran amade ke baraye hamishe dar hame zaman ke niyaze shuma ra bar avarde mikunad.khanome Elizabet ya amdan ya sahvan b on tavaju nakarde and.man in dasturat ra bar mishumaram va on ra ba niyazha ye zanan mughyese mikunam ta mushakhas shavad ke a ya mishavadba hefze on va enjame on b keramate ensani resid.?va manzelate ensani ye khud ra dar in zamane b unvane yek zan ke mitavanad yek madar ham bashad hefz kard .? ta zamani ke ezdevaj nakardeheim tahte kefalat va sarparasti ye pedare khud hasteim. agar bekhaheim ezdevaj kunei bayad rezayatte pedar bashad, zamani ke hamsarre mardi shudim haghe talagh nadarim, haghghe negahdariye farzandan ra bad az payane shidehi nadarim, haghe entekhabe har no shughli ra nadarim ,nesffe mardan ers mibarim , khunbahaye ma nesffe mardan ast.. ba in dasturat dar murede ma mitavanien estedadhaye madi va mavaviye khud ra shukofa kunim.? bahs bar sare pedar ya madar salari nist bahs bar sare hughoghe barabare ensanist. che ra on ghadr maghlate mikunand emsale in khanum.? tamame adiyan taghriban dasturate mushabehi darand.mushgel zamani eijad mishavad ke in dasturat b surate ghanunne yek keshvar mibayest az tarafe mardum ejra shavad.
[...] She discusses how Shii and Catholicism are not anti-women. You can read the interview in both Persian and English. As an added treat, we’ve posted the preface so that you can learn more. [...]