عدم خشونت؛ هم استراتژی، هم تاکتیک؟ ـ گفتگو میان رامین جهانبگلو و روبرتو توسکانی ـ پنج
عدم خشونت به مثابهی تکليفی راهبردی
6 Apr 2011
■ رامین جهانبگلو ـ روبرتو توسکانی
بیست و پنجم مارس سال جاری، کریم سجادپور از موسسه کارنگی میزبان گفتگویی میان رامین جهانبگلو استاد دانشگاه و نظریهپرداز سیاسی ایرانی و روبرتو توسکانی سفیر سابق ایتالیا در تهران بود. جهانبگلو و توسکانی معتقدند که برغم تمایل رژیم ایران به سرکوب خشونتآمیز معترضان، عدم خشونت بهترین گزینه راهبردی برای مخالفان است. متنی که در ادامه مشاهده میکنید؛ ترجمه خلاصهای از برجستهترین نکات مطرح شده در این میزگرد است.
خشونت دموکراسی نمیآورد: جهانبگلو میگويد انقلاب خشن مجال آن نوع از آشتی و گفتوگویی را که برای ساختن يک دموکراسی لازم است نمیدهد. ميانهروها با پذیرفتن خشونت رژیم تازه پس از انقلاب در ماجرای اعدام مخالفان اشتباه کردند چون اين کار زمينه را برای استفادهی رژيم از سرکوب در آينده فراهم کرد. توسکانو افزود که معترض بودن از انقلابی بودن بهتر است. معترضان هميشه اتوريته را زیر سؤال میبرند در حالی که انقلابيون آخر کار ناگزير به دفاع از وضعِ موجودِ تازه میشوند.
خشونت جواب نمیدهد: توسکانو میگويد جنبشهای عدم خشونت به طور تاریخی کارنامهی موفقتری نسبت به جنبشهای خشن دارند. به گفتهی جهانبگلو، در ايران، تنشهای خشن میتواند به سود رژیم تمام شده و مايهی تقويت آن شود. رژيم سلاحهای بيشتری دارد و در استفاده از خشونت از مخالفان که قویترین مزیتشان سرمايهی اخلاقی است بهتر عمل میکند.
پيشرفت مخالفان در ايران
اکنون که بسياری از رهبران مخالفان در زندان يا تبعيد هستند و تظاهرات خيابانی به خاطر حضور سنگین نيروهای امنيتی کنار گذاشته شده است، چشمانداز جنبش دموکراسیخواهانهی ايران ممکن است تيره به نظر آيد. اما به گفتهی جهانبگلو و توسکانو، دلايل مهمی برای اميدواری وجود دارد.
رهبران ايران ترسيدهاند: جهانبگلو میگويد که اگر جنبش سبز به شدت باعث تهديد رژيم نشده بود، آنها به این شدت به سرکوب مخالفان سبز نمیپرداختند.
رژيم مشروعيتاش را از دست داده است: جهانبگلو میگويد که رژیم با سرکوب تظاهرات مسالمتجويانه پيشتر از اين به مشروعيت خود در ميان مردم ايران صدمه زده است.
پايگاه اجتماعی دموکراسی تثبيت شده است: جهانبگلو در توضيح میگويد که جنبش سبز در سال ۸۸ متولد نشده است. روشنفکران، دانشجويان، جنبشهای حقوق زنان که پس از پايان جنگ ايران و عراق شکل گرفتند، در طی دوران رياست جمهوری محمد خاتمی يک جامعهی مدنی قوی را ساختند. توسکانو میگوید که وقتی که در ایران تغييری رخ میدهد به اين دلیل است که فرهنگ سياسی چنان تغيير کرده است که رژيم ديگر نمیتواند به قدرت بچسبد. فرهنگ سياسی جديد پايدارتر خواهد بود.
چالشهای پيش روی مخالفان
مخالفان به رغم اين پيشرفت راهی دشوار در برابر خود دارد و بايد بر چند مانع کليدی غلبه کند:
رهبری: مخالفان يک رهبر مشخص و روشن ندارند که هم مايهی قوت است و هم مايهی ضعف. از يک سو، اين جنبش را به این دلیل نمیتوان به آسانی از پا در آورد و فلح کرد و با تمام دستگيریهای گستردهی رهبراناش اين جنبش هنوز پا بر جاست. توسکانو میگويد که با تمام اینها اين جنبش فاقد هماهنگی و يک راهبرد سياسی روشن و مهارتهای لازم برای پيش بردن راهپيمايیهاست.
عامل اجتماعی-اقتصادی: جنبش سبز به صورت پديدهای عمدتاً متعلق به طبقهی متوسط ظاهر شد که برای اعادهی حقوق سياسی از دست رفتهی خود در انتخاباتی دستکاری شده تظاهرات کرد. اما، به گفتهی توسکانو، جنبش سبز برای ايجاد پايگاهی پايدارتر بايد با نفوذ پوپوليستی محمود احمدینژاد مقابله کند و طبقات فرودست را متقاعد کند که نوع تازهای از رژيم پيشرفت اجتماعی و اقتصادی را به ارمغان خواهد آورد. جهانبگلو افزود که مخالفان بايد اتحاديههای صنفی و کارگر و بازار را به خود جلب کند.
جلب بازيگران کليدی رژيم: ایران با کشورهايی چون مصر و تونس فرق دارد چون نيروهای نظامیاش پيوند و ارتباط تنگاتنگ ايدئولوژيکی با رژيم فعلی دارد و اين قابليت را در خود نمیبيند که بتواند در يک نظام سياسی تازه خود را بازآفرينی کند. جهانبگلو میگويد که معترضان هنوز خيلی بايد کار کنند تا بسيجیها و سپاهیهای بيشتری را جذب خود کنند چون بعضی از آنها ممکن است از تغيير استقبال کنند. روحانيت يک نهاد قوی ديگر در ایران است که هميشه بر سر آمیزش دين و حاکميت سياسی در ايران دچار شقاق بوده است و بسیاری از رهبران دينی از تغيير استقبال میکنند. توسکانو میافزايد که آنها را بايد متقاعد کرد که در هر رژيم تازهای آنها هنوز آيندهای خواهند داشت.
نقش جامعهی بينالمللی
شرکتکنندگان متفقاند که بخش بزرگی از قوت مخالفان ايرانی در ماهيت بومیشان است و فعالان خارجی بايد تنها نقشی محدود ايفا کنند. اما جامعهی بينالمللی میتواند چند کار بکند:
در حمايت از حقوق بشر و دموکراسی در خارج همساز و صادق باشد: رژيم ايران پيوسته رياکاری آمريکا و اروپا را در محکوم کردن نقض حقوق بشر در داخل ايران و حمايت از رژيمهای ديکتاتوری در جاهای ديگر گوشزد کرده است. توسکانو میگوید اين وضعيت باعث صدمه خوردن به اعتبار غرب در نقد از کارنامهی ايران میشود.
رساندن کمک غير مستقیم: جهانبگلو میگويد کمک مالی مستقيم خارجی میتواند اعتبار گروههای داخلی را خدشهدار کند اما برنامههای آموزشی و به اشتراک گذاشتن تجربیان مخالفات ساير کشورها میتواند مفيد باشد.
هدف قرار دادن ناقضان حقوق بشر: آمريکا پيشتر از اين شروع به تحریم مقامات ايرانی متهم به نقض حقوق بشر کرده است. به گفتهی توسکانو اين گام مثبتی است چون نشان میدهد که آمريکا به چيزهای ديگری جز مسايل هستهای هم علاقه نشان میدهد.
به ایران حمله نکنيد: جهانبگلو هشدار میدهد که دخالت نظامی در ایران باعث نابودی جنبش سبز میشود چون حمله به ايران باعث اتحاد کشور حول رژيم خواهد شد.
مرتبط:
ـ عدم خشونت؛ هم استراتژی، هم تاکتیک؟ ـ گفتگو با رامین جهانبگلو ـ یک
ـ عدم خشونت؛ هم استراتژی، هم تاکتیک؟ ـ گفتگو با محمد مالجو ـ دو
ـ عدم خشونت، هم استراتژی هم تاکتیک؟ گفتگو با کورش عرفانی ـ سه
ـ عدم خشونت؛ هم استراتژی، هم تاکتیک؟ گفتگو با آرش نراقی ـ چهار

کلیدواژه ها: جنبش سبز, خشونت, رامین جهانبگلو, روبرتو توسکانی, کریم سجادپور |
