Home

Titleگفتگو با فاطمه حقیقت‌جو

حجاب زنان؛ بازی قدرت سیاستمداران

24 Dec 2010

■ مژگان ابراهیمی
Font Size + | - Reset

فاطمه حقیقت جو نمایندهٔ اصلاح‌طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود. وی اولین نماینده مجلس ششم بود که در جریان استعفای دسته‌جمعی نمایندگان مجلس پس از عدم موفقیت برای اصلاحات در مجلس، استعفایش توسط اعضای این مجلس در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۲ پذیرفته شد. این نماینده اصلاح طلب در سال ۱۳۸۰ علی رغم حضور در مجلس و داشتن مصونیت سیاسی در دادگاهی به ریاست سعید مرتضوی به بیست ماه زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به ریاست احمد زرگر به هفده ماه کاهش یافت. وی همچنین تدریس در دانشگاه‌های تهران و مراکز آموزش عالی فرهنگیان، نایب رئیسی انجمن مشاوره ایران، ۱۰ سال سابقه در پست‌های امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش و دو دوره عضو یت در شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) را در کارنامه فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود دارد. حقیقت جو در سال ۲۰۰۶-۲۰۰۵ محقق مدعو “مرکز مطالعات بین‌الملل دانشگاه ام آی تی” بود و پس از آن پژوهشگر “مرکز زنان در سیاست و سیاستگذاری دانشگاه هاروارد” است.
«تهران ریویو» با فاطمه حقیقت‌جو در مورد جنبه‌های مختلف اجباری یا اختیاری بودن «حجاب» به گفتگو نشسته است.

خانم حقیقت جو با توجه به این موضوع که حجاب یک مسئله اصالت دار در ادیان مختلف بوده و قدمت این مسئله در میان یهودیان و مسیحیان پیش از اسلام هم مطرح بوده است و به عبارتی اصل حجاب پیش از اینکه در اسلام مطرح گردد در ملل و ادیان مختلف به اشکال مختلف وجود داشته است. حال برای اینکه سیر منطقی بحث دنبال شود به عنوان اولین سوال بفرمایید اساسا فلسفه حجاب چیست و در خصوص شکل حجاب توضیح بفرمایید.

حجاب بیشتر برای حفظ و حراست از زن است و به‌طور تاریخی متعلق به یک طبقه بالای جامعه بوده است و حجاب برای تشخیص زنان خانواده های مقامات کشوری از دیگر زنان معمولی بوده است. بدین ترتیب حجاب بتدریج در حوزه های و جوامع مختلف نشر پیدا کرد و یک منزلت محسوب می شده است. ما در ادیان هم این مسئله را دیده ایم و نمی شود منکر این مسئله شد که بعضی جاها با توجه به زوایای پدرسالارانه از حجاب استفاده هایی شده است.

در اوايل انقلاب کسانی مانند مرحوم آیت الله طالقاني تأکید داشتند که حجاب اجباري نيست.اما دیدیم که علی رغم این تاکیدات حجاب اجباری شد و تا به امروز هم مسائلی را به دنبال داشته است. آیا اجباری شدن حجاب آن هم به شیوه ای که مسئولین حکومتی ایران می خواهند، می تواند منجر به ارتقای ایمان و فرهنگ افراد و اعتلای جامعه گردد یا اینکه نتیجه عکس در پی خواهد داشت و اخلاق جامعه را هم به مخاطره خواهد انداخت؟

در مورد اصل حجاب و اینکه حجاب جزء ضروری دین است بعضی از مجتهدین بر این باورند که حجاب ضروری نیست مثلا آقای قابل معتقدند که حجاب ضروری نیست و بحث هایشان در این زمینه منتشر شده است. البته بعد از حوادث یازده سپتامبر بعضی از علما فتاوی را صادر کردند که اگر زن مسلمانی احساس می کند که تحت خطر است می تواند حجاب نداشته باشد و از کلاه گیس استفاده کند

در خصوص حجاب با توجه به اینکه در قرآن بحث پوشش به‌طور کلی مطرح شده است قریب به اتفاق مراجع تقلید، علما و روحانیون حجاب را با استناد به برخی آیات قرآن امری واجب تلقی می کنند. اگرچه بعضی از علما حجاب را ضروری دین برنمی شمرند و حجاب را بعنوان چیزی که دین را کامل می کند تلقی نمی کنند. بنابراین در خصوص اصل حجاب در بین کسانی که تحقیقات روی قران انجام داده اند اختلاف نظر وجود دارد. از این گذشته به خود دین هم اگر پرداخته شود بحث این مطرح می شود که دین اجباری نیست پس رعایت فرامین دینی هم بدین ترتیب در ذیل این آیه “لا اکراه فی الدین” قرار می گیرد. می خواهم به این نتیجه برسم که در واقع زمانی که ایمان آمد و شخص به دین باور پیدا کرد فرض کنیم که اکثر روحانیون معتقدند که حجاب امری واجب و ضروری دین است، این امری است که مربوط به زنان مومنه است و بر اساس اختیار حجاب را انتخاب می کنند به عنوان چیزی که اگر آنها می خواهند مومن به دین و خدا باشند دستور الهی تلقی می کنند و بر آن مبنا محجبه می شوند. خوب زنانی که مومنه نیستند و یا حتی دین اسلام ندارند، بنا بر این پرواضح است که حتی به لحاظ دینی هم نمی توانیم زنان را به داشتن حجاب مجبور کنیم اگر مسلمان نیستند یا مسلمان هستند اما مومن نیستند. تفاوت است بین کسی که مسلمان است بدلیل اینکه به شکل ارثی، پدر و مادرش مسلمان بوده و او هم مسلمان شده است و کسی که ایمان به اسلام دارد و خودش آزادنه و بنا به اختیار ترجیح می دهد که دستورات دینی اش از جمله حجاب را رعایت کند. بنابراین به نظر من برای جامعه سالمتر این است که در خصوص حجاب امکان انتخاب به افراد داده شود. این مسئله را امری قلبی، ایمانی، دینی تلقی کنیم. ایمان چیزی نیست که با زور و تنبیه وارد قلب انسانها شود ایمان چیزی است که افراد خودشان باید قلبا بپردازند و اگر چیزی به زور و اجبار وارد شود مسلما نتایج معکوس خود را برجا خواهد گذاشت. در ایران هم چون حجاب اجباری است شکل پوشش زنان با شکل پوشش زنان در کشورهای دیگر نیست صرفا بدلیل اینکه آنها می خواهند اعتراضشان را به این حجاب اجباری نشان دهند. بنابراین جامعه سالم جامعه ای است که اعضای آن بتوانند آزادانه و مناسب به سبک زندگی و باورهایشان عمل کنند و اجباری در این زمینه نباشد که متاسفانه در طول یکصد سال گذشته حجاب زنان بازی قدرت سیاستمداران بوده است. زمان رضا شاه که بدلیل جنگ با روحانیت و مبارزه قدرت بین روحانیون که بین مردم نفوذ داشتند و رضا خان که می خواست قدرت در اختیار بگیرد و دستور کشف حجاب آنهم به شکل توهین آمیز صادر کرد. چه بعد از انقلاب که حجاب تبدیل به امری اجباری شد علاوه بر اینکه بر آن تنبیهاتی هم در قانون مجازات اسلامی در نظر گرفته شده است و بنابراین ضربات حجاب اجباری بسیار بیشتر است و به اعتقاد من قانون مجازات اسلامی باید اصلاح گردد و آن تنبیهات از بین برود و اگر حکومت علاقه دارد که حجاب را ترویج کند صرفا باید از روشهای تشویقی و ترغیبی استفاده کند.

در میان صحبتهایتان اشاره داشتید که در بین علما دینی اختلاف نظر است. آیا این اختلاف نظر روی اصل مسئله حجاب است یا بر روی شکل و مسئله اجباری و اختیاری بودن حجاب؟

روی اجباری و اختیاری بودن حجاب که اختلاف نظر بسیار زیاد است. اما در مورد اصل حجاب و اینکه حجاب جزء ضروری دین است بعضی از مجتهدین بر این باورند که حجاب ضروری نیست مثلا آقای قابل معتقدند که حجاب ضروری نیست و بحث هایشان در این زمینه منتشر شده است. البته بعد از حوادث یازده سپتامبر بعضی از علما فتاوی را صادر کردند که اگر زن مسلمانی احساس می کند که تحت خطر است می تواند حجاب نداشته باشد و از کلاه گیس استفاده کند.

حجاب موضوعی است که از همان آغار تاسیس جمهوری اسلامی یکی از دغدغه های اصلی مسئولین بوده و به همین منظور همیشه حضور گشت های ارشاد و امنیتی را در فضای کشور شاهد بودیم اگرچه در برهه های خاص زمانی برجسته شده یا در مقاطعی دیگر مسکوت مانده است و هیچوقت هم مشخص نشد که متولی طرح های مثل عفاف و حجاب چه کسانی هستند تا اینکه با پيروزي اصلاح‎طلبان و ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و اندک بازشدن فضای سیاسی کشور، اصل حجاب و حق دخالت دولت در این مسئله زیر سوال برده شد البته هیچگاه با خود اصل حجاب مخالفتی نشد بلکه اجباری بودن و تحمیل آن مورد انتقاد قرار گرفت. شما در دوره اصلاحات نماینده مجلس ششم بودید حال به نظر شما پوشش زن جزء حوزه خصوصی و شخصی محسوب می شود یا حوزه عمومی؟

در واقع از نظر من دین یک امر درونی و قلبی است بنابراین رعایت و عدم رعایت اصول و وظایف دینی هم امری درونی و فردی تلقی می شود که مبنای دین آزادی عمل است. به همین دلیل اگرچه من به حجاب باور دارم و محجبه هستم معتقدم که امر حجاب نباید اجباری باشد. حجاب نه تنها در جامعه ایران بلکه به طور کلی در دیگر کشورها مسئله است منتهی در ایران مسئله به صد سال گذشته برمی گردد و در واقع افراط و تفریط صورت می گیرد. به نظر من ضمن اینکه باید به انتخاب افراد احترام گذاشته شود یعنی افرادی که می خواهند محجبه باشند و مورد حرمت قرار بگیرند کسی حق توهین و تحمیل عقایدشان را بر آنها ندارد. از آن طرف هم باید آزادی انتخاب برسمیت شناخته شود و کسانی که حجاب نمی خواهند قانون تنبیهی برای آنها در نظر نگیرد و حتما لازم است که قانون مجازات اسلامی تصحیح شود.

اگر اجازه دهید یک مقایسه ای بین “ممنوعیت حجاب” و “حجاب اجباری” در کشورهای مختلف داشته باشیم. در اسلام گفته می شود که حجاب در فضای عمومی معنا پیدا می کند بدین معنا که در داخل منزل لزومی بر حجاب نیست اما در کشورهایی اروپایی بویژه کشورهای لائیک مثل فرانسه و بلژیک مذهب از فضای عمومی به فضای خصوصی افراد کشانده می شود. و به اعتقاد سیاستمداران کشورهای لائیک حجاب یک مسئله شخصی است که باید در حوزه خصوصی افراد باشد نه در حوزه عمومی. حال به نظر شما این فشارها و ممنوعیتهایی که در کشورهای لائیک اعمال می گردد به همان اندازه حجاب اجباری محکوم و قابل نقد است؟

به اعتقاد من ممنوعیت حجاب بسیار اشتباه است. البته حجاب زن در مقابل مرد نامحرم است، مرد نامحرم هم تعریفش روشن است به غیر از پدر، پسر، دایی و عمو و برادر بقیه مردان نامحرم محسوب می شوند. بنابراین اگر زنی خودش را ملزم به داشتن حجاب می داند باید جامعه شرایطی را برای این الزام فراهم کند نه اینکه مانع آن شود. در واقع ممنوعیت حجاب کاملا برخلاف آزادی مذهبی است و باید جوامع دموکراتیک اگر ادعای دموکراتیک بودن را دارند آزادی مذهبی افراد را تضمین کنند و اجازه دهند افراد آزادانه به باورهای دینی خود بپردازند. بویژه اینکه حجاب امری نیست که مشکلاتی را در کشورهای اروپایی ایجاد کند. می خواهم از این فرصت استفاده کنم و یک نکته مهم را در خصوص ایرانی های مقیم خارج که معترض به حجاب اجباری هستند مطرح کنم که اگر آنها معترض به حجاب اجباری هستند از آن طرف هم باید دیدگاه افراد را محترم بشمارند. متاسفانه در فضای مجازی توهین ها، تحقیرها و زبان خشونت آمیز کسانی که مخالف حجاب هستند را نسبت به کسانی که محجبه هستند مشاهده می کنیم که این مسئله شرم آور است و نه تنها قابل قبول نیست بلکه در تضاد با ارزشهای دموکراتیک هم است.

حالا بپردازیم به پدیده بدحجابی و معنای آن، همانطور که صحبت کردیم در کشورهای لائیک زنان محجبه برای مخالفت با سیاستها و ارزشهای آن کشورها و اعلام تعلق به اسلام به شدت مبارزه می کنند و می خواهند نشان دهند که در عین مسلمان بودن می توان بعنوان شهروند خوب در عرصه فضای عمومی کشور حضور یابند. این مسئله در کشور ایران به شکل دیگری بروز پیدا می کند و دختران و زنان برای مخالفت با حجاب اجباری و پشت کردن به سیاستهای حکومت به بد حجابی روی می آورند تا بدین گونه هم حجاب و هم سیاستهای حکومت دینی را به تمسخر بکشند که این به شکل یک نابهنجاری در جامعه جلوه پیدا می کند و باعث افت اخلاق در جامعه می گردد. حالا بنظر شما عملکرد حکومتها چقدر در رشد نابهنجاری و ضد ارزشها در جامعه موثر است؟

به اعتقاد هر دو بخش می خواهند از حق انتخاب خود دفاع کنند و وقتی حق انتخابشان زیر سوال می رود مقاومت می کنند و اعتراضشان را به اشکال مختلف که امکان بروزش را دارند نشان می دهند. این نکته ای است که حکومتها بویژه در خصوص زنان برسمیت بشناسند و اینکه زنان حق انتخاب دارند. در کشورهای لائیک مانند فرانسه این امر براحتی در مقابل ادیان دیگر قابل اجرا نیست به این دلیل که مثلا یک مسیحی که صلیب استفاده می کند در زیر پیراهنش آن نشان را با خود دارد در حالیکه این تبعیض فقط علیه زنان مسلمان است چون زنان مسلمان خود را به داشتن حجاب می دانند. بنابراین من فکر می کنم یک همبستگی بین هردو قشر زنان وجود داشته باشد و دفاع از حق انتخاب زنان برای پوششان توسط فمینیست ها در سراسر دنیا، و کسانی هم که نمی خواهند حجاب داشته باشند باید مورد حمایت قرار گیرند. نمی شود که فقط یکی از این دو بخش مورد حمایت فمینیست ها و جنبش زنان در دنیا قرار گیرد. جنبش زنان باید از حق آزادی انتخاب که بسیاری از تئوری فمینیست ها از حق انتخاب است دفاع کنند.

دو سال پیش نیروی انتظامی طرحی بنام “طرح ارتقاء امنیت اجتماعی” را به اجرا درآورد و تحت عنوان ارشاد و امربه معروف و نهی از منکر به برخورد خشونت آمیز با زنان و دختران پرداخت. و این خشونت ها در حالی صورت می گرفت که نه دولت و حتی نه خود شخص احمدی نژاد و نه نیروی انتظامی مسئولیت آن را به عهده می گرفت. حالا به نظر شما پرداختن به مسئله حجاب را تا چه حد مرتبط با به حاشیه راندن زنان می دانید؟

به اعتقاد من این برخوردهای خشونت آمیز در طول سی سال گذشته شدت و حدت پیدا کرده، گاهی زیاد شده و گاهی کم شده است یک مدت نیروی انتظامی هجوم آورده و دوباره خسته شده و رها کرده است. این همیشه افت و خیز داشته البته بی تاثیر نیست. نمیخواهم بگویم هیچ تاثیری اصلا نداشته اما من فکر می کنم که در واقع بیشتر به دلیل اینکه بعضی ها روحانیون و افراد مذهبی این بدحجابی را بعنوان نابهنجاری در جامعه مطرح می کنند و بر روی مسئولین فشار می آورند و مسئولین هم واکنش نشان می دهند. اما در کل بی تاثیر بوده به علت اینکه وارونه دیده شده است و راه حل، راه حل غلطی است. اگر قدرت انتخاب به مردم داده شود و عده ای بی حجاب شوند اما بی حجابی آنها باز شرایط مناسبتری را در جامعه ایجاد می کند و در بلند مدت کمک موثری برای جامعه سالم خواهد بود. زیرا جامعه سالم جامعه ای است که افراد انتخاب های از روی اراده انجام دهند.

منظورتان همان تحقق یافتن آزادی های فردی است؟

بله، بدلیل اینکه آزادی با انتخاب همراه است. و فکر نمی کنم که اصولا برخوردهای دوگانه مسئولین ارتباطی با حرکت جنبش زنان داشته باشد. برای اینکه نیمی از جمعیت زنان هستند و بخشی از آنها اعتقاد به حجاب نداشته باشند . و اگر قرار بود با جنبش زنان برخورد شود شیوه ای دیگر در نظر می گرفتند همانطور که دیدم با فعالین کمپین های یک میلیون امضاء و کمپین های برابری در واقع برخوردهای امنیتی صورت گرفت و بعضی از اینها به زندان افتادند . در حقیقت دو پروژه است همان پروژه ای که نیروی انتظامی دوست دارد به سر زنان چادر و روسری کند و ناموفق هم بوده و هم اینکه دلشان می خواست مانع از فعالیت جنبش زنان شوند. البته نمی خواهم بگویم بی ارتباط است اما آن سرکوب ربطی به فعالیت و عدم فعالیت جنبش زنان ندارد.

حالا شما فکر می کنید بعد از چه مدتی ایران می تواند به این آزادی های فردی دست پیدا کند؟

این یک مسیر اجتناب ناپذیری است و روش متعادل همین روشی است که حجاب اجباری در جامعه نباشد و برای حجاب تشویق و ترغیب شود. ناچارا به این سمت خواهیم رفت اما اینکه چه زمانی مشخص نیست.

 
Tehran Review
کلیدواژه ها: , , , | Print | نشر مطلب Print | نشر مطلب


What do you think | نظر شما چیست؟

عضویت در خبرنامه تهران ریویو

نشانی ایمیل

Search
Most Viewed
Last articles
Tags
  • RSS iran – Google News

    • Could the Iran Model Work for Sudan? - U.S. News & World Report
    • Iran Strengthening Precision and Destructiveness of Warheads With New Octogen Explosives Plant - Algemeiner
    • Panama Papers Include Entities Blacklisted for Doing Business with Iran - Breitbart News
    • Funding Iran - Power Line (blog)
    • Into the furnace in Iran - Financial Times
  • video
    کوچ بنفشه‌ها

    تهران‌ریویو مجله‌ای اینترنتی، چند رسانه‌ای و غیر انتفاعی است. هدف ما به سادگی، افزایش سطح گفتمان عمومی در مورد ایده‌ها، آرمان‌ها و وقایع جهان امروز است. این مشارکت و نوشته‌های شما مخاطبان است که کار چند رسانه‌ای ما را گسترش داده و به آن غنا و طراوت می‌بخشد. رایگان بودن این مجله اینترنتی به ما اجازه می‌دهد تا در گستره بیشتری اهداف خود را پیگیری کرده و تاثیرگذار باشیم. مهم‌تر از همه اینکه سردبیران و دست‌اندرکاران تهران‌ریویو به دور از حب و بغض‌های رایج و با نگاهی بی‌طرفانه سعی دارند به مسایل روز جهان نگاه کرده و بر روی ایده‌های ارزشمند انگشت بگذارند. تهران ریویو برای ادامه فعالیت و نشر مقالات نیازمند یاری و کمک مالی شماست.