انتشار اسناد محرمانه در ویکیلیکس و ضرر آن برای ایران
بحران در رابطه حاکمیت با جنبشهای جهانی ضد جنگ
5 Nov 2010
■ علی افشاری
انتشار گسترده و بیسابقه برخی اسناد مربوط به حمله نظامی امریکا به عراق توسط تارنمای ویکی لیکس، واکنشهای مختلفی را پدید آورد. یکی از مهمترین آثار این افشاگری، آشکار گشتن بحران در روابط بین حکومت ایران و برخی از جنبشهای ضد جنگ در عرصه بینالمللی است. در ادامه تلاش میگردد تا این موضع شرح داده شود.
تعداد این اسناد قریب به 400 هزار عدد است که رکورد جدیدی را در حجم افشای مدارک حساس ثبت نمود. شنیدهها و مشاهدات سربازان امریکایی در عراق مفاد این اسناد را تشکیل میدهد. موضعگیری مقامات پنتاگون که این اسناد را دادههای خام معرفی کردند که مورد ارزیابی و تحقیق قرار نگرفتهاند، نشان میدهد که آنها ساختگی نیستند. اگر چه موثق بودن و میزان تطبیق آنها با واقعیت مشخص نیست؛ اما میتوان از آنها به عنوان مواد اولیهای برای تحقیق و تدوین گزارشهای مستند استفاده نمود.
جولیان آسانژ مدیر وب سایت ویکی لیکس هدف از این کار را بیان حقایق در مورد جنگ عراق خواند. پیامدهای حساس و تعیینکننده این حقایق باعث گشته است تا این وب سایت امروزه به یکی از اثرگذارترین رسانههای دنیا تبدیل شود که نقش مهمی در شکلدهی افکار عمومی، مطالعات میدانی در خصوص ماهیت و حقیقت رویدادهای سیاسی مهم، ارزیابی عملکرد و صحت دعاوی دولتمردان و تصمیمسازیهای سیاسی ایفا میکند.
به باور برخی از کارشناسان رسانههایی چون این تارنمای جنجالی، بخشی از کشمکش قدرت در دنیا هستند و در فرایند جابجایی و تحولات قدرت اثرگذاری مینمایند یا نیروهایی برای مهار اقدامات دولتها هستند تا اقدامات و سیاستهایشان را با دقت بیشتری انجام دهند که موجب رسوایی آنها در پیش اذهان پرسشگر نگردد.
در واقع اگر چه آنها در بازی قدرت وارد میشوند؛ ولی هدف آنها کسب قدرت نیست بلکه کنترل آن در خدمت منافع و حقوق مردم، صلح و اصول انسانی است. اما فارغ از چگونگی نیت و نحوه فعالیت این تارنما، حجم گسترده و اطلاعات چالشبرانگیز آن از نگاه عینی، فضاهای سیاسی آمریکا، ایران و عراق را تکان داد و دریچه جدیدی به روی مسائل بحث برانگیزی چون درستی یا نادرستی جنگ عراق، آمار واقعی شهروندان غیر نظامی جان باخته در عراق، میزان موفقیت روش اشغال نظامی و براندازی حکومتهای دیکتاتوری در برقراری دموکراسی، موفقیت جنگ علیه تروریسم، میزان دخالت و نفوذ منفی حکومت ایران در امور داخلی عراق و محل دستگیری سه شهروند آمریکایی گشود.
اطلاعات تازه، دور جدیدی از بحثها را راه انداخت که ممکن است به نتایج متفاوتی در خصوص موارد ذکر شده منجر شود. چالش اصلی در این خصوص دشواری بررسی دقت و راستآزمایی محتویات اسناد منتشر شده است. صحت این مدارک در صورتی که ثابت گردند، تبعات سنگین و شالوده شکنی برای مدافعین رویکرد گسترش دموکراسی از طریق اشغال نظامی و همچنین برای دولتهای ایران و عراق دارد.
آرایش نیروها در عرصه بینالملل علیه حکومت ایران تغییر پیدا کرده است و نیروهای جدیدی به جرگه مخالفان آن پیوستهاند که تا پیش از این از سوی حکومت همسو و مفید ارزیابی میگشتند. نتایج فعالیتهای منفی و افشاگریهای آنها، تقویتکننده رویکردی در جهان است که مجازاتهای سنگین و تحریمهای کمرشکن و حتی در صورت لزوم جنگ محدود را برای متوقف کردن ماجراجوییها و یاغیگریهای حکومت ایران توصیه میکند
اما همانگونه که در ابتدای نوشتار گفته شد، یکی از ویژگیها و پسامدهای برجسته اقدام سایت ویکی لیکس، افشاگری علیه اقدامات منفی حکومت ایران در عراق است که از طریق ارائه کمکهای آموزشی، فنی و تسلیحاتی به اخلالگران در زمینه دامن زدن به بیثباتی در عراق فعالیت کرده است. در این گزارش آمده است که برخی نیروهای نظامی و افسران ارشد شبه نظامیان شیعه عراقی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران آموزشهای نظامی دیدهاند. این سند میافزاید اظهر الدلیمی افسر ارشد شاخه نظامی غزالی که رهبری ربایش سربازان آمریکایی در 20 ژانویه 2007 در کربلا را بر عهده داشته است، تمرینات نظامی خویش را در ایران زیر نظر سپاه پاسداران گذرانده است. اظهر 5 ماه بعد از این ربایش با عملیات ردگیری نیروهای آمریکایی شناسایی و کشته میشود. این گزارش با استناد به شهادتهای بازداشتشدگان و دفتر خاطرات روزانه سربازان به اسارت گرفته شده و مخزن سلاحهای کشف شده و دست نخورده، به نقش ایران در همکاری با گروههای نظامی شیعه در عراق در تجهیز نظامی با راکتها و بمبهای مغناطیسی که به خودروهای در حال عبور در کنار جاده میچسبند، اشاره میکند. این گزارش همچنین به نقش سیاسی ایران در موضوعات عراق علاوه بر کمکهای نظامی نیز میپردازد. علاوه بر این برخی اسناد با اشاره به مثالهایی همچون حمله به منطقه سبز Green Zone در 31 دسامبر 2009 توسط شاخه بغداد نیروهای حزبالله کتائب شیعی با استفاده از راکتهای 107 میلیمتری، نتیجهگیری کرده است برخی گروههای نظامی که ارتش آمریکا معتقد است توسط ایرانیها آموزش و تجهیز میشوند، در قتل اشغالگران و نیروهای ائتلاف نقش عمدهای ایفا کردهاند. مطابق بخشهای دیگری از این مدارک، نیروی سپاه قدس با حزبالله لبنان، شبه نظامیان شیعه عراقی را در اردوگاهی در نزدیکی قم آموزش میدادند که برخی مقامهای عراقی و همینطور سربازان آمریکایی را گروگان گرفته و یا به قتل برسانند.
همچنین برخی مدارک بیانگر این بودند که سه آمرکایی بازداشت شده بر خلاف ادعای حکومت ایران در داخل کردستان عراق بازداشت شدهاند. (1)
اگر چه این ادعاها تازه نبودند ولی به صورت جامع و در قالب یک سری مجموعه سند منتشر شدند که اعتبار بیشتری در مقایسه با گذشته به آنها میبخشد. نکته جالب توجه این است که ویژگی مهم و متمایز این افشاگری خارج از مفاد اسناد قرار دارد. برای نخستین بار جریاناتی که مخالف جنگ آمریکا در عراق بودند ضمن افشاگری پیرامون نادرستی ادعاهای دولت آمریکا سمتگیری منفی پر رنگی علیه حکومت ایران نشان دادند. تا کنون جمهوری اسلامی از جنبشهای ضد جنگ در عرصه جهانی طرفداری میکرد و نتایج فعالیتهای آنان را به سود خود ارزیابی مینمود. برای اینکه فعالیتهای آنان اعتبار و مشروعیت اقدامات مداخلهجویانه آمریکا در خاورمیانه را تضعیف مینمود. ولی این بار موضعگیری تند و اتهامات سنگینشان به نظام سیاسی، بحرانی را در نوع برخورد حاکمیت با جریانات مخالف جنگ پدید آورده است. این مدعیات ضمن آنکه موقعیت و وجهه حکومت ایران در افکار عمومی دنیا و به خصوص مردم عراق را تخریب میکند، خواسته یا ناخواسته زمینه را برای برخوردهای تندتر جامعه جهانی علیه مقامات تهران مساعدتر میسازد. در واقع محور اصلی این گزارش در تضاد با سیاستهای پنتاگون و دولت آمریکا به خصوص در دوره زمامداری بوش قرار دارد و همچنین عملکرد دولت مالکی را نیز به طور جدی به لحاظ معیارهای حقوق بشری و انسانی زیر سئوال میبرد، اما در عین حال همسویی آشکاری با مواضع مقامات آمریکایی در چند سال اخیر دارد که مرتب علیه نقشآفرینی منفی حکومت ایران در کشور همسایه عرب غربی و حمایت سپاه قدس از تروریستها در عراق هشدار دادهاند.
همچنین این اسناد تایید کننده موضع نشریه نیشن است که به عنوان منابع غیر دولتی با اعلام اینکه سه کوهنورد امریکایی بازداشت شده در خارج از خاک ایران دستگیر شدهاند، ادعای جاسوسی آنها را به طور جدی زیر سئوال میبرند و از این طریق فشار بیشتری را متوجه جمهوری اسلامی میسازند. امری که شاید بیارتباط با تعویق زمان دادگاه آنها نباشد.
عواقب منفی این گزارش برای حکومت ایران آن قدر جدی است که جناحهای مختلف حاکمیت با درک اهمیت موضوع، واکنش شدید نشان دادند. نخست رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، هویت و استقلال منتشرکنندگان گزارشهای محرمانه ارتش آمریکا را زیر سوال برده و اتهام حمایت ایران از شبه نظامیان شیعه در عراق را تکذیب کرد. وی در یک کنفرانس خبری گفت: «فکر میکنیم مطالبی که به ظاهر به طور مستقل منتشر میشود دارای اهداف مشکوکی است». او گفت که معلوم نیست انتشار این اسناد با چه نیات، توسط چه کسانی و با چه ارتباطی دنبال میشود و افزود که مطالب منتشر شده در این اسناد و اتهامات وارد شده به ایران «به هیچ وجه مورد تایید نیست». سپس منوچهر متکی وزیر امور خارجه موضع گرفت و مدعی شد که این اسناد در آستانه تشکیل دولت عراق منتشر شده و «این موضوع کاملا مشکوک به نظر میرسد».(2)
در ادامه سایتهای وابسته به گروههای اصولگرا به میدان آمدند. طرفداران احمدینژاد ویکی لیکس را بازیچه دستان مقامات امنیتی آمریکا برای جوسازی علیه ایران معرفی کردند.(3) بازتاب این گزارش را عیان شدن دست چدنی ویکی لیکس زیر دستکش مخملی نقد آمریکا دانست. (4) جواد لاریجانی نیز به میدان آمد و انتشار این گزارش را کار خود مقامات امریکایی ذکر کرد. وی مدعی شد: «به نظر اين اقدام با اعمال نظر خود آمريكايیها صورت میگيرد چرا كه پيام آن اين است كه تنها گناه آمريكا را نظارهگر بودن بر نقض حقوق بشر نشان دهد. پيام مجموعه اسناد ويكی ليكس اين است كه مردم عراق توسط نيروهای امنيتی عراق شكنجه شدهاند و تنها گناه آمريكايیها اين است كه آنها شاهد ماجرا بوده و سكوت كردهاند». وی تصريح كرد که اين در حالی است كه آمريكا خود در اين اقدامات نقش اصلی را داشته و متهم است. او افزود که متاسفانه تكنولوژی اينترنت و شبكه جهانی وب كه بنا بود اطلاعات وسيعی را در اختيار همه قرار دهد، امروز سبب انتشار ضد اطلاعات به مردم سراسر دنيا شده است.
بدین ترتیب حاکمیت و نیروهای اصولگرا با مدد گرفتن از تئوری توطئه در صدد خنثیسازی عواقب منفی گزارش برآمدهاند. اما رویکرد صریح منفی این گزارش نسبت به دولتمردان آمریکا و به خصوص مقامات پنتاگون تردیدهای جدی در کارآمدی جنگ رسانهای ایران ایجاد میکند. انتشار منابع بیشمار در بیاعتنایی و سرپوش گذاشتن مقامات ارتش آمریکا نسبت به فجایع انسانی رخ داده در رفتار مقامات امنیتی عراق، ادعای تبانی بین گردانندگان سایت ویکی لیکس و مقامات دولت آمریکا را مخدوش میکند.
این اتفاق، افق جدیدی در گسترش وخامت اوضاع حکومت ایران در عرصه بینالمللی را آشکار میسازد. اگر تا دیروز جریانات مخالف جنگ و گرایشهای ضد امپریالیستی یا به جانبداری از نظام میپرداختند و یا حداقل نسبت به اتهامات غرب علیه ایران سکوت پیشه میکردند، اکنون بخشی از آنان نه تنها موضع منفی علیه آن اتخاذ میکنند؛ بلکه منابعی را نیز در اختیار افکار عمومی دنیا قرار میدهند که حکایت از رفتار بحرانساز و مخرب حکومت ایران در مناسبات منطقهای و جهانی دارد. قطعا برخورد منفی این گروهها در قیاس با دولتهای غربی تاثیر بیشتری در تحریک نظرها علیه تصمیمگیران اصلی در تهران دارد.
حال دولت آمریکا حداقل از این بخش مدارکی که ویکی لیکس منتشر کرده خشنود است که مخالفانش حداقل با مواضعش علیه حکومت ایران موافقت کردهاند و بدین ترتیب مشروعیت اقدامات تنبیهی آن را تقویت کردهاند. از سوی دیگر منتشرکنندگان این اسناد نیز در موقعیت پارادوکسیکالی قرار گرفتهاند که نتیجه کار آنها در تعارض با هدفشان قرار دارد که در صدد ممانعت از بروز جنگ در دنیا و تحقق صلح پایدار هستند. البته بیان واقعیت و تعهد به آشکار شدن حقیقت مسائل میتواند توضیحی قانعکننده در این خصوص باشد. همچنین از زاویه برخی نظریهپردازیها پیرامون جنگ و صلح میتوان گفت هر ارادهای که بر طبل ستیزهجویی و خشونت بکوبد، خود از مصادیق بارز جنگطلبی است ولو آنکه هدف تهاجم نظامی قرار گیرد.
این رویداد نشان داد که آرایش نیروها در عرصه بینالملل علیه حکومت ایران تغییر پیدا کرده است و نیروهای جدیدی به جرگه مخالفان آن پیوستهاند که تا پیش از این از سوی حکومت همسو و مفید ارزیابی میگشتند. نتایج فعالیتهای منفی و افشاگریهای آنها، تقویتکننده رویکردی در جهان است که مجازاتهای سنگین و تحریمهای کمرشکن و حتی در صورت لزوم جنگ محدود را برای متوقف کردن ماجراجوییها و یاغیگریهای حکومت ایران توصیه میکند. بدین ترتیب روزهای دشوار و سختی در پیش روی حاکمیت قرار دارد که روز به روز باید با انزوای رو به افزایش و کاسته شدن از جمع نیروهای همسو و متحد پنجه در افکند.
———————–
پانویسها:
1- + و +
2- +
3- +
4- +
5- +

کلیدواژه ها: اسناد محرمانه, ایران, عراق, ویکیلیکس |
