گفتگو با کاظم علمداری سخنگوی بنیاد ایران ندا
تلویزیونی برای جنبش اجتماعی ایران
17 Aug 2010
■ آیدا قجر
همزمان با انتشار خبر آغاز به کار شبكه تلويزيونى رسانه سبز ايران (رسا) با خبر شدیم که بنیاد تازه تاسيس «ايران ندا» تلویزیون دیگری را نیز در آینده راهاندازى خواهد كرد. این دو رسانه در هر چه متفاوت باشند، در شکستن انحصار رسانهای صدا و سیمای ایران همداستاناند و امیدی بر امیدهای ایرانیان افزودهاند.
نخست در جستجوی هستی و چیستی این قدم تازه، به سراغ سخنگوی تلویزیون ایران ندا رفتیم؛ کاظم علمداری در این گفتگو به تهران ریویو میگوید: قرار است این تلویزیون به خواست مردمی که سالیان دراز برای آزادی و دموکراسی مبارزه کردهاند، پاسخ بدهد.
او و دوستانش میخواهند این رسانه، بدیل رسانههای دروغپرداز جمهوری اسلامی باشد و البته بازتابدهندهی جنبش اجتماعی ایران.
با توجه به این که در یک سال اخیر رسانههای مختلفی آغاز به کار کردند، صرف نظر از سیاستهای راهبردی این رسانه جدید، شما به لحاظ حرفهای متوجه چه کمبودی در رسانهها شدید که اقدام به راه اندازی رسانهی جدیدی کردید؟
در آغاز بگویم که ایران ندا قرار است رسانهای آگاهیبخش و آزادیبخش باشد. به همین دلیل برنامههای خود را حول این دو وظیفه عمده تنظیم میند. شک نیست که در حال حاضر رسانههای خوب و حرفهای فارسی زبان و رو به ایران فعال هستند. در بسیاری موارد ما با این رسانههای حرفهای یکسان عمل خواهیم کرد. بنابراین ما نه قصد نفی آنها را داریم، و نه میخواهیم جای آنها را بگیریم. بیش از 30 تلویزیون ماهوارهای فارسیزبان در بیرون مرز فعالند. ظاهرا کسی هم نمیپرسد که چرا اینهمه تلویزیون درست شده و باز هم ممکن است تلویزیونهای جدیدی باز شود. هر تلویزیونی دارد نقشی بازی میکند و سیاست خود را بر اساس هدف مشخصی تنظیم کرده است. علیرغم حضور این تعداد تلویزیون، بسیاری میگویند جای تلویزیونی که بطور مستقیم خواستهای جنبش دموکراسیخواهی ایران را بازتاب بدهد، خالی است. تلویزیونی که مردم آن را از آن خود بدانند. در این رابطه شما باید روانشناسی جامعه را در نظر بگیرید که چرا احساس از خود بودن مهم است. مشارکت دادن مردم در رسانه ایران ندا به این احساس و خواست پاسخ خواهد داد. ایران ندا میخواهد به آرای مردمی که به آن اعتماد میکنند و به آن میپیوندند توجه کند و سیاستهای خود را بر اساس خواستهای مردم ترقیخواه تنظیم کند. ما میخواهیم بدیل رسانههای دروغپرداز جمهوری اسلامی باشیم و البته بازتابدهنده جنبش اجتماعی ایران. تلویزیون ایران ندا حرفهای عمل میکند، نه حزبی و ایدئولوژیک. ایران ندا به دلیل اینکه اتکای خود را بر حمایت مالی مردم قرار داده است، میخواهد پاسخگوی آنها نیز باشد و به خواست مردمی که سالیان دراز برای آزادی و دموکراسی مبارزه کردهاند پاسخ بدهد.
خط مشی و خطوط قرمزی که در این رسانه ترسیم شده است چه وجه تمایزی با حرکتهای مشابه دارند؟
ما یک رسانه آزاد و حرفهای خواهیم بود و در بیان درستی و مقابله با دروغپردازیها و عوامفریبیهایی که در رسانههای دولتی جمهوری اسلامی متداول است، محدویت و خط قرمزی نمیشناسیم. اساسا دلیل وجودی ما این است که مردم از واقعیتها و خبرهایی که جمهوری اسلامی آن را از مردم پنهان میکند و یا آن را وارونه جلوه میدهد، اطلاعرسانی کنیم. مردم برای تصمیمگیری درست در هر زمینه که فکرش را بکنید، احتیاج به اطلاعات درست دارند که جمهوری اسلامی آن را از مردم پنهان میکند.
در دستور کار این رسانه آمده که مستقل است و به هیچ منبع مالی خارجی وابستگی ندارد. چه راهکاری برای استقلال دراز مدت آن پیشبینی شده است؟
برخی از اشخاصی که در هیئت موسس ایران ندا گرد آمدهاند، سالها برای ایجاد شبکه تلویزیرنی فعالیت داشتهاند. آنها با ایرانیان خیرخواه و علاقمند به دموکراسی ایران که از توانایی مالی برخوردارند آشنا هستند. این دوستان علاقمندند که برای آزادی، و دموکراسی در ایران سهمی ادا کنند. بنابراین، امید است که بخش اصلی هزینههای تلویزیون توسط این افراد خیرخواه تأمین شود. افزون بر این، ایران ندا رسانهای مردم نهاد و یا مشارکتی است. بنا بر این بخشی از هزینههای این شبکه قرار است که از طریق پرداخت حق عضویت افراد تأمین شود. به همین دلیل مشارکت مردم در این رسانه بسیار پر اهمیت است. ما همه کسانی را که شهریه سالانهی خود را بپردازند عضو این نهاد میدانیم که از حقوق عضویت از جمله حق رأی برخوردار خواهند شد. کمک مالی گروه دوم مکمل پشتوانه مالی گروه اول خواهد بود. به عبارت دیگر ما به هر دو نیازمندیم. بدون همراهی آنها این رسانه به اهداف خود نخواهد رسید. ما میخواهیم مردم این رسانه را از آن خود بدانند و در موفقیت آن سهیم بشوند.
با توجه به این که برخی از 15 نفر امضا کنندهی اساسنامه، اختلافات جدی نظری با یکدیگر دارند بر چه اساس میتوان به ریشه گرفتن منسجم این رسانه امیدوار بود؟ آیا نگران آن نیستید که هر از چند گاه یکی از این جمع، کنارهگیری کند؟ اساسا جمع کردن چنین ترکیبی دور هم چه ضرورتی دارد؟ آیا بهتر نیست هر تشکلی با هویت مشخص و بدون کلیگویی و ابهام، سیاستهای خود را اعلام و پیگیری کند؟
همانگونه که در جنبش سبز ما شاهد طیف وسیعی از نیروهای اصلاحطلب هستیم، در رسانهها نیز همین گوناگونی را خواهیم دید، که در مواردی با هم اشتراک نظر دارند و در پارهای مسایل با هم تفاوت خواهند داشت. به نظر میرسد یکی از وجوه این تفاوت بر سر جدایی نهاد دین از دولت است
البته من نمیدانم منظور شما از اختلاف جدی چیست. نخست خدمت شما بگویم که افراد هئیت موسس در موارد اساسی و اصول مندرج در اساسنامه ایران ندا به هم توافق کامل دارند. ما اساس کارمان را بر بیانیه حقوق بشرسازمان ملل نهادهایم. ما با رعایت کامل حقوق بشر، آزادی، دموکراسی، حقوق برابر شهروندی و جدایی نهاد دین از دولت توافق داریم. این برای کار مشترک که همین اهداف را برای جامعه ایران خواهان است، کافی میدانیم. دوم ما یک حزب سیاسی نیستیم و منشور ایدئولوژیک برای فعالیت رسانهای نداریم. اما پرسیدهاید که آیا ما نگران نیستیم که هر از چند گاهی یکی از این جمع کنارهگیری کند. همانگونه که اشاره کردم ما حول اصول اساسی بالا با هم توافق داریم و من فکر نمیکنم کسی از این جمع در آینده مخالف این اصول و اساس بشود و بخواهد به آن دلیل از جمع کنارهگیری کند. ولی ممکن است افراد به خاطر مسائل دیگر و مشکلات شخصی خودشان بخواهند کنار بروند. این چیز عجیبی نیست که ما نگران آن باشیم. در آینده، زمانی که رسانه فعالیت خود را آغاز کرد، بودن و نبودن من نوعی در کار رسانه مشکلی ایجاد نخواهد کرد؛ زیرا ادامه کار رسانه در آن زمان به ادامه کمک مالی مردم و کادر و نیروی حرفهای تلویزیون متکی خواهد بود که در استخدام رسانه هستند، نه حضور این فرد و آن فرد. اما میپرسید جمع کردن چنین ترکیبی چه ضرورتی دارد. نخست برای تلویویزنی که میخواهد با پشتوانه مالی مردم بچرخد، کار گروهی اولین شرط آن است. ما توانستهایم که با همکاری و هم فکری خود ظرف یک سال گذشته مقدمات این کار را فراهم کنیم. این خود یک دستاورد است. برای ایجاد و موفقیت تلویزیون مردم نهاد، جلب اعتماد مردم شرط دیگر آن است. به طور قطع مردم به یک جمع 15 نفره بیشتر از یک فرد و دو فرد اعتماد میکنند. در ضمن جامعه ما از پراکندگی و بیاعتمادی مردم نسبت به یکدیگر رنج میبرد. من شک ندارم که گردآمدن این افراد که شما آنها را خیلی هم نظر نمیدانید یک دستآورد است، و دوم اینکه تجمع این افراد حول یک رسانه، الگویی خواهد بود که علیرغم اختلافنظرها میتوان با هم کنار آمد و کار مشترک کرد. در ارتبط با قسمت آخر پرسش شما، باید بگویم که هویت این جمع برای فعالیت مشخص، یعنی ایجاد یک رسانه کاملا مشخص است و آن اساسنامه ایران ندا است. جمع شدن این افراد حول یک پلاتفرم رسانهای مانع از آن نمیشود که کسان دیگری که باهم توافق کامل نظری دارند تشکل دلخواه خود، چه حزبی و سیاسی و چه فرهنگی و هنری و غیره را به وجود نیاورند.
حکومت ایران با استفاده از امکانات گسترده خود موفق شده است بین شبکههای پر قدرتی مثل بیبیسی و مردم، از طریق پارازیت و اختلالات تکنولوژیک فاصله ایجاد کند. شما با توجه به نوپا بودن این رسانه و آسیبپذیر بودن آن برای مقابله با این وضعیت چه تدبیری اندیشیدهاید؟
این مشکل همه تلویزیونهاست و ما تدبیر جداگانهای از دیگران نخواهیم داشت؛ ولی راه حل، تن دادن به این وضعیت نیست. باید با اینگونه شگردهای امنیتی رژیم مقابله جمعی کرد. ضمن اتکا به راه حلهای تکتولوژیک برای شکستن این سد، باید از راههای قانونی و سیاسی نیز وارد شد و فشارهای بینالمللی روی رژیم را افزایش داد و رژیم را وادار کرد که به تعهدات بینالمللی خود عمل کند. رژیم ایران در سطح جهان بسیار منزوی و منفور است. باید به کمپانیهای غربی نیز فشار آورد که از دادن تکنولوژی مورد استفاده رژیم برای ایجاد پارازیت خودداری کند. کما اینکه فشار ایرانیان روی دو کمپانی نوکیا و زیمنس که تکنولوژی ردیابی تلفنهای همراه را به رژیم ایران داده بودند، باعث شد که نه تنها این کمپانیها فروش اینگونه تکنولوژی به ایران را قطع کنند؛ بلکه از مردم ایران نیز عذرخواهی نمایند. این روشهای مؤثر مقابله باید توسط رسانههای سازنده پیگیری شود.
تکثر و تنوع و طیفبندی در رسانههای سبز و یا به عبارتی دیگر رسانههای نزدیک به جنبش اعتراضی مردم ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
هنوز رسانه تلویزیونی که به طور مشخص و آشکار خود را رسانه جنبش سبز بخواند، به وجود نیامده است؛ ولی رسانههایی در این راه در حال شکلگیری هستند که بسیار مثبت است. تا آنجا که من مطلع هستم این رسانهها از نظر اصول و خواستها با هم متفاوتند. همانگونه که در جنبش سبز ما شاهد طیف وسیعی از نیروهای اصلاحطلب هستیم، در رسانهها نیز همین گوناگونی را خواهیم دید، که در مواردی با هم اشتراک نظر دارند و در پارهای مسایل با هم تفاوت خواهند داشت. به نظر میرسد یکی از وجوه این تفاوت بر سر جدایی نهاد دین از دولت است.
در پایان، همزمان با رسانه ایران ندا، رسانه دیگری بنام رسا هم اعلام موجودیت کرده است. از نظر شما این دو رسانه چه تفاوتی با هم دارند؟
اجازه بدهید که این مطلب را در آینده توضیح بدهیم.

کلیدواژه ها: ایران ندا, رسانه, کاظم علمداری |

متن در بند اول چند غلط املایی و تایپی دارد. لطفا تصحیح کنید: در حال حاظر باید حاضر باشد/رواشناسی جامعه که روانشناسی باشد/ ترقیخواه تظیم که همان تنظیم است
امیدوارم این رسانه پا بگیرد و موفق باشد. امیدوارم تصمیمات برای برنامه های آن گروهی گرفته شود و متکی به سلیقه شخصی افراد نباشد.
امیدوارم برنامه های متنوع و خوبی در همه زمینه ها داشته باشد
امیدوارم مردم ایران بدانند که فراموش نشده اند
و امیدوارم
Thanks to Dr. Alamdari and colleagues for this ownderful step. wishing you all the best
بسیار سپاسگزار از این مصاحبه. بدنبود درپایان یک آدرسی ای میلی نشانی میگذاشتید که چگونه میتوان با این رسانه ایران ندا تماس گرفت. البته من به گوگل رفته و ایران ندا را جستجوخواهم کرد، اما برای راحتی خوانندگان و نیز کمکی به این رسانه نو بدنبود شما این فکر به نظرتان میرسید.
به هر روی از کاری بسیار نیکویی که کرده اید سپاسگزارم و کلی بر اطلاعاتمان افزوده شد.
برای دست اندر کاران این پروژه آرزوی موفقیت میکنم ولی یک تناقضی در آن می بینم که برایم ایجاد سئوال و ابهام میکند
ابتدا بخشی از گفته آقای علمداری را نقل میکنم ایشان اظهار داشتند که”ما اساس کارمان را بر بیانیه حقوق بشرسازمان ملل نهادهایم. ما با رعایت کامل حقوق بشر، آزادی، دموکراسی، حقوق برابر شهروندی و جدایی نهاد دین از دولت توافق داریم.” با توجه به اینکه
در بین جمع 15 نفره شما چهره هایی از اصلاح طلبان معتقد به اساسنامه جمهوری اسلامی وجود دارند به عنوان نمونه و مشخص آیا خانم مسیح علی نژاد هم به اصول بالا معتقد هستند. بنا بر این به نظر می رسد که یا این پروزه به طور جدی به اصول کاری خود پایبند نیست و یا اینکه درک برخی از هیئت 15 نفره از بیانیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل درکی سطحی و در حد درک سران جمهوری اسلامی از این اعلامیه است. و یا اینکه برخی راه خود را گم کرده و یا جهت کارشکنی در این جمع حاظر شده اند. بهر حال امیدوارم که هیچ کدام از حدثیات من درست نباشد و در راستای اهدافی که تعیین کرده اید به طور جدی باقی مانده و موفق باشید.