خاستگاهها و تناقضها
موسیقی زیرزمینی در ایران
1 Mar 2010
■ فریبرز سروش
پس از انقلاب اسلامی در ایران و رواج بنیادگرایی اسلامی توسط حکومت تازه پا گرفته، یکی از فرامینی که توسط رهبر جمهوری اسلامی صادر شد، ممنوعیت موسیقی بود. آیتالله خمینی در شرایطی موسیقی را ممنوع اعلام کرد که جامعهی ایران درگیر تناقضها و پارادوکسهای فراوان باقیمانده از نظام شاهنشاهی و نیز رواج یافته در نظام اسلامی بود. به عبارت دیگر مجموعهای از بایدها و نبایدها دامنگیر مردمی شده بود که در جبهههای مختلف فکری و فعالیتی درگیر بودند.
در این شرایط بود که موسیقی زیر زمینی در ایران بعد از انقلاب و با توجه به محدودیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی متولد شده و با بهرهگیری از ابزارهای اطلاعرسانی در دورههای مختلف از الگوهای گوناگون نیز برخوردار میشود. این پویایی به انحا گوناگون تداوم مییابد تا آنکه پنجره اینترنت در خانههای مردم گشوده میشود و مقولهی دهکدهی جهانی به واقعیتی گریز ناپذیر تبدیل میشود.
اما اگر بخواهیم واقعیتر به موضوع بنگریم، حقیقتی که در مورد موسیقی زیر زمینی وجود دارد این است که در تمامی کشورهای دنیا اعم از آزادترین آنها تا محدودترینها، گروههایی وجود دارند که تمایل چندانی به اجراهای علنی ندارند و دلیل آن را نیز دوری از موسیقی بازاری و عوام پسندانهای تعریف میکنند که به طور باسمهای در تلویزیونهای گوناگون به خورد بینندگان داده میشود. این بندها در تعریف کلی به بندهای موسیقی زیر زمینی شهرت یافتهاند؛ اما به طور مشخص در کشور ما محدودیتهای یاد شده مهمترین دلیل زیر زمینی شدن موسیقی و تولد سبکهای گوناگون ایرانی بود و نه تمایل به مخفیکاری و یا دوری از فرهنگ سطحی موسیقی.
به عبارت دیگر آن نوع موسیقی که در حال حاضر در “زیر زمین” ایران وجود دارد، فاقد ویژگیهای رفتاری موسیقی زیر زمینی در غرب است و تنها میشود از آن به عنوان احساس نیاز دوجانبهی گروههای موسیقی از یک سو و مردم از سوی دیگر برای پر کردن خلا موسیقی مردمپسندانهای یاد کرد که طی سی سال گذشته جای آن در زندگی روزمره خالی بوده است.
این گروه ها بر خلاف رویه و عنوانی که دارند، به شدت خواستار رو زمینی شدن هستند و در صورت فراهم شدن شرایط، تمایلشان برای به صحنه آمدن آشکار خواهد شد تا ضمن در نوردیدن تابوهای سنتگرایی در جامعهای که حکومت مذهبی آن موسیقی را حرام میداند، به شهرتی دست پیدا کنند و وارد چرخهی اقتصادی شوند. به تعبیر بزرگان موسیقی، این سبک از موسیقی ایرانی بیشتر در حیاط خلوت مردم ایران جریان دارد تا در زیر زمین! زیرا موسیقی زیر زمینی بنا بر آنچه که در خاستگاه آن تعریف شده نوعی از موسیقی است که در تعارض با جریان و بازار آزاد موسیقی مردمپسند وارد عرصه میشود؛ اما در ایران، موسیقی زیر زمینی موجود به خاطر ممنوع بودن، ملاحظات سیاسی و البته فرامین ریز و درشت مذهبی و سنتهای اجتماعی بدون ویژگیهای موسیقی زیر زمینی، بدین نام خوانده میشود. در حالی که همین گروهها که مدعی زیر زمینی بودن هستند، به جشنوارههای مختلف دعوت میشوند، با شرکتهای گوناگون قرارداد میبندند و کارهایشان از شبکههای مختلف خارجی پخش میشود.
در این میان آنچه مشخص است آنکه شاخصهای موسیقی زیر زمینی در ایران وجود ندارد. مشخصههایی هم چون بازار آزاد و اقتصاد موسیقی که باعث به جریان افتادن موسیقی در جامعه میشود و در جبههی دیگر نیز موسیقی اعتراضی به این جریان آزاد را پدید میآورد و موجب ایجاد تعادلی در جریان پیشرفت موسیقی میشود؛ اما با این تعریف، جریانهای خردهپای فرهنگی جوانی که زیر عنوان موزیسینها و باندهای زیر زمینی و غیر وابستهای که هم اکنون وجود دارند نیز فاقد خصوصیتهای متعادلکنندهای هستند که از موزیک زیر زمینی انتظار میرود، چرا که بازار موسیقی ایران در انحصار قشر خاصی است که بر مبنای سلایق شخصی خود با موسیقی رفتارهای بعضا متناقضی دارند و هم سو با آن نیز آزادیهای اجتماعی، فردی و حتی فراتر از آن آزادی بیان نیز دچار محدودیتهایی شده است.
عبارت موسیقی غیر مجاز برای باندها و موزیسینهایی که در زیر پوست شهرهای ما فعالیت دارند، عبارتی به مراتب بهتر و با مسماتر از موسیقی زیر زمینی است
در یک چنین فضایی، هر رفتاری که بر خلاف معیارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه بروز کند ناچار است در حریمی به دور از چشم سانسور حاکمیت، سنتها و بایدها و نبایدها به فعالیت بپردازد و این تعریف با زیر زمینی بودن متفاوت است.
بر همین اساس، عبارت موسیقی غیر مجاز برای باندها و موزیسینهایی که در زیر پوست شهرهای ما فعالیت دارند، عبارتی به مراتب بهتر و با مسماتر از موسیقی زیر زمینی است.
با این وجود کسانی که خود روزگاری دستی بر آتش موسیقی غیر مجاز در ایران داشتهاند، بر این باورند که برخوردهای سلیقهای در ادارهی موسیقی وزارت ارشاد و همینطور پیگیریهای مداوم ادارهی نظارت بر اماکن عمومی نیروی انتظامی، فعالیت گروههای موسیقی در ایران را در زیر چتری از ترس و وحشت فرو برده است. با این حال آنچه که مسلم است، رواج روز افزون گروههایی است که در سبکهای پاپ، راک، جاز و متال فعالیتی به دور از چشمان نظارتی و یا حتی برخوردهای تنبیهی دارند.
اما در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی کمی فضای تساهل برای فعالیت گروههای موسیقی بیشتر شد، به گونهای که در عرصهی موسیقی پاپ برخی گروهها اجازه فعالیت رسمی یافتند و خوانندههایی نیز به آنچه که میخواستند رسیدند، با این توصیف که واحد موسیقی وزارت ارشاد ابتدا موزیک متن، متن ترانه و همینطور نمونهای از اجرای خصوصی کار را بازبینی کرده و سپس با اعمال سانسورهایی در متن ترانه، موزیک و صدور دستورالعملهایی برای شیوهی اجرا، مجوز صادر میکند.
در خصوص سبکهای دیگر موسیقی از جمله متال، جاز و یا راک نیز نحوه کار در ظاهر به همین ترتیب است؛ اما متقاضیان اجرا همواره با این پاسخ در قبال تقاضای صدور مجوز صحنه مواجه بودهاند که اینها سبکهای غربی هستند و بار تخریبی برای فرهنگ جمهوری اسلامی دارند.
در همین احوال بارها و بارها دیده و شنیده شده که متقاضیان اجرا در سبکهای مختلف موسیقی، با چنان درخواستی مبنی بر تغییرات در فرم و محتوای ترانههایشان مواجه شدهاند که بعضا این تغییرات باعث عوض شدن شکل و فرم ترانه و موسیقی نیز شده است. در این حالت دو راه برای انتخاب در مقابل متقاضی بیشتر باقی نمیماند و یا به کلی با تغییرات اعمال شده کنار میآید و به خواستههای سانسور تن میدهد و یا اینکه اساسا با هر گونه تغییری مخالفت میکند که نتیجهی آن نیز کنار ماندن از متن همان معدود اجراهایی است که در اماکن عمومی ممکن است نصیب برخی از گروهها بشود.
از سوی دیگر به خاطر وجود برخی شبکههای ماهوارهای که حوزهی کاری پخش برنامههای خود را به موزیک و کلیپهای ایرانی اختصاص دادهاند، تمامی گروهها میتوانند بدون هیچ محدودیتی با استفاده از این رسانهها کارهای خود را منتشر کنند و در صورت مواجهه با اقبال عمومی به شهرتی دست پیدا کنند، بی آنکه این شهرت برایشان منفعت اقتصادی داشته باشد.
در همین حال حتی در جریان سیاست زدگی جامعه ایران، به ویژه در جریان انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری که برخی نامزدها بر آن شدند تا با استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود، مردم را به سمت خود جلب کنند، برخی از خوانندههای موسیقی زیر زمینی یا غیر مجاز در این خصوص با نامزدها همکاری کردند.
اما اینکه این نامزدها خود به اشاعهی موسیقی اعتقادی داشته یا دارند و یا اینکه تنها درصدد استفادهی ابزاری از این موضوع، آن هم به واسطهی پی بردن به ضریب نفوذ و اقبال عمومی از موسیقی به اصطلاح زیر زمینی و در حقیقت غیر مجاز از نظر حکومت بودهاند موضوعی است که در این مجال نمیگنجد!

کلیدواژه ها: جشنواره, زیر زمینی, سانسور, غیرمجاز, محدودیت, موزیسین, موسیقی |
