چرا دولت احمدینژاد بر اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها اصرار دارد؟
افزایش فقر برای سلطه بیشتر دولت
2 Jul 2010
■ ریحانه مظاهری
اجرای عدالت اقتصادی بین تمامی شهروندان ایرانی مهمترین شعاری بوده که تمامی دولتهای پس از انقلاب ایران تا کنون به عنوان یکی از محوریترین برنامههای تبلیغاتی خود برای کسب آرای برنده در انتخابات سر دادهاند؛ اگر چه هیچ یک تا کنون موفق به اجرای عدالت اقتصادی بین ایرانیان نشدهاند.
در میان دولتهایی که پس از انقلاب سال 57 ایران تا کنون روی کار آمدهاند، محمود احمدینژاد بیش از سایرین سنگ فقرا را به سینه زده و تقسیم و توزیع ثروت ملی در بین همه اقشار جامعه به خصوص قشر کم درآمد و ضعیف را در زمره شعارهای انتخاباتی خود قرار داده است .
همین شعارها و تاکیدهای مکرر او بود که سبب شد تا بخش زیادی از محرومان اقتصادی به امید رهایی از فقر، نام وی را در برگه رای خود درج کنند. اگر چه بسیاری از این گروه در دور بعدی انتخابات این رای را پس گرفتند، اما محمود احمدینژاد در تکرار شعار خود از پای ننشست و حتی در نظر گرفت تا بزرگترین پروژه اقتصادی 50 سال اخیر ایران را به زعم خویش با عنوان اصلاح یا هدفمند کردن یارانهها اجرا کند؛ طرحی که با وجود هشدارهای اقتصاد دانان و نیز شرایط رکود موجود در اقتصاد ایران نتیجه آن پیش از اجرا بر همگان واضح است.
احمدینژاد که در طول چهار سال اول ریاست خود بر دولت میلیاردها دلار درآمد نفتی موجود در صندوق ذخیره ارزی را بدون حساب صرف هزینههایی در جهت تقویت نهادهای حامی و نیز افزایش توان مالی دولت کرده، اینک با صندوق ذخیره ارزی خالی و نیز کاهش بهای نفت مواجه است.
وی به خوبی میداند که بهای نفت و درآمدهای نفتی تنها راهی است که توانسته دولت وی را در طول چهار سال گذشته در مقابل همه انتقادها سر پا نگه دارد. به این ترتیب وی به دنبال راهی برای جبران این درآمدها در زمان افت بهای نفت است. گروهی بر این عقیدهاند که شاید حذف یارانهها راه حلی پایانی برای کسب درآمد بیشتر به نفع دولت در شرایط کنونی اقتصاد ایران باشد.
حذف سوبسیدهایی که 25 درصد از درآمد ناخالص ملی ایران را به خود اختصاص داده میتواند راه حلی برای جبران کسری بودجهای باشد که دولت از هم اکنون برای خود پیشبینی کرده است.
ناصر پاکدامن که در سالهای ابتدایی پس از انقلاب ایران استاد اقتصاد در دانشگاه تهران بود و سالهاست همچون بسیاری از منتقدان حکومت ایران در پاریس اقامت گزیده، مهمترین دلیل تصمیم ناگهانی دولت احمدینژاد برای اجرای طرح اصلاح یارانهها در شرایط کنونی اقتصاد ایران را برداشتن هزینه سوبسیدهایی عنوان میکند که از پس از انقلاب تا کنون وجود داشته است.
وی میگوید: «علت اینکه احمدینژاد یکباره تصمیم به اجرای آن گرفت حجم غیر قابل تحمل بار مالی ناشی از یارانهها بر دوش دولت است؛ چرا که در حال حاضر درآمدهای دولت همزمان با کاهش فروش نفت کاسته شده و دولت نیز درآمدهای خود را به صورت بی حد و مرز در سالهای گذشته خرج و هزینه کرده است».
حذف سوبسیدهایی که 25 درصد از درآمد ناخالص ملی ایران را به خود اختصاص داده میتواند راه حلی برای جبران کسری بودجهای باشد که دولت از هم اکنون برای خود پیشبینی کرده است
پاکدامن البته تصمیم به اجرای طرحی که میتواند برطرف کننده بخشی از مشکلات اقتصادی ایران باشد را امری مثبت و منطقی ارزیابی میکند؛ اما با توجه به تصمیم دولت احمدینژاد بر اجرای این طرح، میگوید: «در شرایط کنونی در واقع مشکل اجرا کردن یا نکردن طرح نیست؛ زیرا تمامی دولتهای ایران از پس از انقلاب تا کنون در واقع روی انتخابهای اساسی اقتصادی مشکل داشته و دارند. این مشکل در دولت آقای احمدینژاد بیش از دولتهای قبلی مشکلآفرین شده چرا که در این دولت همه موانعی که میتواند جلوی کجرویهای دولت در اقتصاد را بگیرد از سوی دولت برداشته شده؛ به طوری نه تنها تمامی مبانی کنترل کننده دولت از میان برداشته شده، بلکه هیچ کس حتی نمیداند که دولت کنونی با کدامیک از مباحث اقتصادی موجود در اقتصادهای بینالمللی موافق است».
مدیریت بیتالمالی برای افزایش قدرت
هدفمند کردن یارانهها که از نیمه دوم سالجاری اجرای آن در سراسر کشور به طور رسمی آغاز می شود در حال حاضر به عنوان یکی از داغترین موضوعات اقتصادی ایران مطرح است که البته به اعتقاد بسیاری، این موضوع اقتصادی در نیمه پنهان خود یکی از اصلیترین سیاستهای دولت اصولگرای احمدینژاد برای ضربه زدن به دولتهای قبلی و نیز افزایش قدرت دولت در برابر اقشار کم درآمد و متوسط جامعه را به همراه داشته و دارد.
طرحی که با وجود مخالفتهای بسیاری که در مجلس برای اجرای آن وجود داشت، در نهایت توانست با کمک حکم حکومتی از سوی آیتالله خامنهای، رای مثبت مجلس را نیز با خود همراه سازد.
دولت از آن به عنوان تنها راهکار برای خروج جامعه از فقر یاد میکند؛ اما با پیشبینی تورم ناشی از اجرای یکباره و بدون زیر ساخت این طرح بر همگان واضح است که طرح مزبور در شرایط کنونی اقتصاد ایران نه راهی به سوی رفاه؛ بلکه روشی نو برای شکلگیری تراژدی جدید به منظور فقیرتر شدن فقرا و پیوستن بخش زیادی از طبقه متوسط جامعه به این جمع در کنار افزایش قدرت دولت و دستیابی آن به منابع مالی جدید است که شکل تقسیم آن در جامعه نیز در دست این نهاد حکومتی قرار دارد.
دکتر پاکدامن این نوع مدیریت احمدینژاد بر اقتصاد ایران را مدیریت بیتالملی نامگذاری میکند و در بیان دلایل خود برای این نام میگوید: «این دولت با رفتارها و سیاستهای پوپولیستی به نوعی گداپروری در جامعه روی آورده و حکومت خود را با حکومت امامان ایرانی در صدر اسلام مقایسه میکند و معتقد است که تمامی درآمدهای کشور باید در اختیار این دولت قرار گیرد و دولت نیز بدون هیچ گونه پاسخگویی درباره نحوه هزینه کردن درآمدهایش، هرگونه که خواست رفتار کند».
وی در پاسخ به این سوال که احمدینژاد با اجرای این طرح چه سیاستی را دنبال میکند و آیا هدفمند کردن یارانهها میتواند دهکهای کمدرآمد جامعه را بیش از گذشته به دولت محتاج نگه دارد یا اینکه تورم و افزایش قیمتها باعث روی گرداندن این گروه (که بخش از آرای وی در انتخابات را شامل میشوند) از وی خواهد شد، میگوید: «اینکه فقیر نوازی احمدینژاد و تجدید نظر در حقوق بازنشستگان در افزایش گرایش این گروه به وی تاثیر داشته یا نه را آمار واقعی مشخص میکند که در دست نیست؛ اما یک چیز در این میان کاملا واضح است که هدف دولت از اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها نیز همچون دیگر مواردی که در گذشته انجام داده نذری دادن به فقرا و یا کمدرآمدها برای وابستهتر کردن آنها خواهد بود».
«ظاهر داستان این است که دولت قصد داراد برای کمک به اقشار محروم جامعه، یارانه را از گروهی که حقشان نیست به گروهی که نیاز واقعی به آن دارند انتقال دهد و این اتفاق و تصمیم در ذات خود کاملا مثبت است؛ اما اجرای آن توسط دولتی مثل دولت احمدینژاد نه تنها برای اقتصاد ایران گرهگشا نخواهد بود؛ بلکه مطمئنا مشکلات زیادی را به روی اقتصاد ایران باز میکند؛ زیرا این دولت در مرحلهای بالاتر از دولتهای قبلی از نظر میزان اختیارات قرار گرفته و با مدیریت بیتالملی که ایجاد کرده تمام مکانیزمهایی را که برای کنترل دولت بوده از میان برداشته و اصلا کسی نمیداند در اقتصاد ایران چه اتفاقی در حال وقوع است».
حکومت فعلی ایران با توجه به اتفاقات یک ساله اخیر بیش از گذشته و کاملا آگاهانه در جهت انتشار فقر در جامعه در تلاش است؛ چرا که به خوبی میداند با این روش موفق خواهد شد بخش زیادی از مردم را درگیر مشکلات اقتصادی روزمره کرده و آنها را ساکت نگه دارد
«با این شرایط به صراحت میتوان گفت که اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها با مدیریت دولت بیحساب و کتاب آقای احمدینژاد غیر ممکن است و تنها به هرج و مرج بیشتر در اقتصاد ایران منجر خواهد شد».
دولت برای فقر بیشتر تلاش میکند
فقر و استبداد دو واژهای است که در طول تاریخ شکلگیری دولتها هموراه از پی یکدیگر آمدهاند. هر گاه دولتی مستبد بر جامعه حکمرانی داشته، فقر بیش از پیش دامنگیر مردم آن کشور شده است .
شرایط امروز ایران نیز همین گونه است. دولتی که برخاسته از آرای مردم نیست؛ ولی اصرار به حکمرانی بر آنها دارد، در کنار سیاستهای مستبدانه و نامناسب اقتصادی دولت باعث شده تا هر روز شاهد گسترش و افزایش تعداد افرادی باشیم که زیر خط فقر قرار میگیرند.
بر این اساس میتوان گفت که روی دیگر اصرار دولت بر اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها در شرایط کنونی اقتصاد شکننده ایران، میتواند راهی برای درگیر کردن بیشتر مردم جامعه به مشکلات اقتصادی روزمره و خواباندن بخشی از اعتراضات مردمی باشد که اغلب از طبقه متوسط جامعه برخاستهاند؛ زیرا در شرایط کنونی، اقتصاددانان معتقدند که اجرای این طرح میتواند تورم حتی تا 50 درصدی را برای کشور رقم بزند و این میزان تورم در شرایطی که خط فقر 800 هزار تومانی را در کشور شاهدیم، به معنای افزایش تعداد فقرا در جامعه خواهد بود.
دکتر ناصر پاکدامن نیز همچون بسیاری از کارشناسان خارج از ایران، رابطه بین دو واژه فقر و استبداد را رابطهای متاثر از یکدیگر میداند و وجود و افزایش فقر و بیکاری در جامعه کنونی ایران را نشانهای واضح از وجود یک دولت مستبد ارزیابی میکند.
وی معتقد است، از زمان روی کار آمدن دولت احمدینژاد در دور اول تا کنون به طور کلی قدرت در کشور دست به دست شده تا آنجا که اکنون نقش سپاه و بسیج در فرآیند اقتصادی و سیاسی ایران به گونهای رشد یافته که قدرت به طور کامل در اختیار این ارگان نظامی است .
به این تریتب هرگونه تصمیمگیری در اقتصاد ایران نیز منشا سیاسی و در جهت افزایش توان این ارگان نظامی خواهد داشت و در این بین میتوان یقین داشت که اصلاح یارانهها نیز میتواند گامی در جهت استحکام بخشیدن به قدرت این ارگان نظامی باشد.
پاکدامن میگوید: «در حال حاضر در ایران محفل اصلی برای تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی، سپاه است و نظارت این ارگان بر اقتصاد ایران آن هم به شکل امنیتی کاملا واضح است. با این حساب حذف یارانهها که نتیجه اصلی آن تورم و فقیرتر شدن مردم خواهد بود، میتواند به ضعف آنها برای مقابله با دولت نیز کمک کند.
به این ترتیب حکومت فعلی ایران با توجه به اتفاقات یک ساله اخیر بیش از گذشته و کاملا آگاهانه در جهت انتشار فقر در جامعه در تلاش است؛ چرا که به خوبی میداند با این روش موفق خواهد شد بخش زیادی از مردم را درگیر مشکلات اقتصادی روزمره کرده و آنها را ساکت نگه دارد.

کلیدواژه ها: احمدینژاد, اقتصاد, فساد, یارانه |
