انتخابات و پیامدهای آن
عراق بر سر دو راهی صلح و خشونت
10 Apr 2010
■ علی مهتدی
آخرین روزهای سال 88 با یکی از مهمترین وقایع سیاسی در منطقه پیرامونی ایران همراه بود که از قضا نتیجه آن چندان خوشایند جمهوری اسلامی نبود.
در حالی که روزنامه کیهان در آخرین شمارههای خود قبل از تعطیلات نوروزی با عجله خبر از پیروزی ائتلاف نوری المالکی نخستوزیر کنونی عراق با در اختیار گرفتن 92 کرسی پارلمان داد، روند شمارش آراء چیزی خلاف این خواسته پنهان؛ اما به ناگاه آشکار شده ایران را نشان داد. کیهان در عنوانی بسیار درشت در شماره نوزدهم اسفند خود نوشت: “آمریکا باز هم باخت، ائتلاف شیعیان، پیروز انتخابات عراق”. با این حال اندکی بعد مشخص شد که ایاد علاوی نامزد سکولاری که مناسبات چندان مناسبی نیز با ایران ندارد، پیروز نهایی این انتخابات با 91 کرسی است و نوری المالکی با 89 کرسی در رده دوم قرار گرفت.
جمهوری اسلامی در سال 89 با سه انتخابات بسیار مهم در داخل و خارج خاک خود مواجه بود که از قضا در هر سه این انتخابات نتایجی کاملا برخلاف انتظار رهبران ایران رقم خورد. در حالی که جمهوری اسلامی خود را آماده جشن پیروزی بر آمریکا میکرد، مردم کشورهای لبنان، ایران و عراق هر کدام به نامزدها و ائتلافهایی مخالف رویکرد حاکمیت ایران رای دادند.
هفدهم خرداد ماه، انتخابات پارلمانی لبنان شکستی بسیار سنگین برای ائتلاف حزبالله در پی داشت. سید حسن نصرالله و دیگر مسئولان حزبالله که اندکی قبل از انتخابات برای دیگر گروهها مقام و منصب در دولت آتی تعیین میکردند، به ناگاه با یکی از سنگینترین شکستهای تاریخ سیاسی خود مواجه شدند و ائتلاف سکولار 14 مارس، بیشترین کرسیهای پارلمانی را از آن خود کرد.
ایستگاه بعدی، انتخابات ریاست جمهوری دهم در ایران بود که اگر با دستکاری در آراء و تقلب و سپس سرکوب گسترده و چند ماهه مردم همراه نمیشد، اکنون محمود احمدینژاد و گروه کاری او خانهنشین شده بودند.
آنچه عیان است اینکه آمریکا و ایران بعد از زورآزمایی در آوردگاهی چون لبنان، اکنون به سادگی میدان را برای رقیب در عراق خالی نخواهند کرد
تقدیر چنین بود تا جمهوری اسلامی سومین شوک خود را با پیروزی ائتلاف سکولارها در انتخابات پارلمانی عراق دریافت کند. آنچه در این میان حائز اهمیت مینماید، روش تعامل ایران با نتایج غیرمنتظره انتخابات در منطقه است.
در لبنان رفتار جمهوری اسلامی و همپیمانانش به گونهای بود که سعد حریری به عنوان نامزد جناح اکثریت پارلمانی برای منصب نخستوزیری، نزدیک به شش ماه در تشکیل دولت خود ناتوان ماند. ظرف این شش ماه با تغییر و تحولاتی که در ائتلافهای سیاسی داخلی لبنان رخ داد، ائتلاف 14 مارس چهارده کرسی خود را از دست داد تا از اکثریت ساقط شده و کفه ترازو به سود حزبالله و یارانش سنگین شود. حریری هر گاه تصمیم به تشکیل دولت گرفت، با مانعی از طرف حزبالله مواجه شد تا سرانجام دولتی که قرار بود نام “وحدت ملی” را یدک بکشد؛ تبدیل به شیر بی یال و دم و اشکمی شد که بسان دو سال قبل از انتخابات (دولت فواد سنیوره) هیچ کاری از آن ساخته نیست و صرفا نام حریری را به عنوان نخستوزیر وابسته به اکثریت بر سر کابینه دارد.
در ایران نیز شرایط چندان نیازی به واکاوی ندارد؛ چه، وقایع ده ماه پس از انتخابات به خوبی ثابت کرده جمهوری اسلامی تا چه حد از قدرت گرفتن نیرویی که حتی اندکی در صدد اصلاح و تغییر باشد، در هراس است. انتخاباتی که میتوانست با روی کار آمدن میرحسین موسوی در چارچوب اصول نظام، شاهد تغییراتی اندک باشد؛ تبدیل به موجی شد که به طور قطع پیامدهای آن برای حاکمیت به مراتب سختتر از نتایج تن دادن به ریاست جمهوری برگزیده صندوقهای رای است.
اما عراق هنوز در ابتدای این سناریوی تکراری قرار دارد. اکنون و مطابق با قانون اساسی عراق این ایاد علاوی است که با 91 کرسی پارلمانی عراق میتواند دولت را تشکیل دهد؛ اما علاوی برای تشکیل دولت نیاز دارد تا 163 کرسی پارلمان را با خود همراه کند. علاوی یک ماه فرصت دارد تا دولت ائتلافی خود را تشکیل دهد و در صورتی که در این مهم موفق نشود، آنگاه مجلس عراق از نفر دوم انتخابات (نوری المالکی) خواهد خواست تا برای تشکیل دولت اقدام کند.
میتوان پیشبینی کرد که تهران تمام توان خود را در قدم اول برای سنگاندازی پیش پای علاوی به کار خواهد برد تا او نتواند در مهلت قانونی، دولت خود را تشکیل دهد
در این بین ایاد علاوی تماسهایی را با فراکسیون کردها (با 56 کرسی) و فراکسیون اقلیتها (با 19 کرسی) آغاز کرده است؛ هر چند این تماسها در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. دو گروه دیگر تاثیرگذار در این روند، ائتلاف نوری المالکی (با 89 کرسی) و جریان نزدیک به مقتدی صدر (با 39 کرسی) هستند. انتظار میرفت تا مالکی و صدر با توجه به نزدیکی که به ایران دارند، با یکدیگر متحد شده و تلاش کنند تا خلأ باقی مانده را با گروهها و ائتلافهای دیگر پر کنند؛ اما در عمل آنچه رخ داد بدین گونه نبود.
تظاهرات چند ده هزار نفری هواداران مقتدی صدر و شعار علیه نوری المالکی و پیش از آن نتایج نظرسنجی این جریان که از دل آن حمایت از ابراهیم الجعفری بیرون آمد، نشان داد که این رهبر عراقی مقیم ایران قصد ندارد کمکی به روند تشکیل دولت کند. رفتار مقتدی صدر شکل یک بده بستان سیاسی را دارد که تنها هدفش سد راه ایاد علاوی برای ائتلاف با دیگر گروههای عراقی است.
اگر لبنان را به عنوان یک الگوی کوچک از پیاده شدن خواستههای ایران در نظر بگیریم، میتوان پیشبینی کرد که تهران تمام توان خود را در قدم اول برای سنگاندازی پیش پای علاوی به کار خواهد برد تا او نتواند در مهلت قانونی، دولت خود را تشکیل دهد. برای مرحله بعدی قطعا انتخاب تهران از بین گزینههایی مثل مالکی یا جعفری امری ساده خواهد بود. نباید فراموش کنیم که رهبران ایران در اقدامی ناشیانه بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات، از تمامی گروههای عراقی برای سفر به تهران دعوت به عمل آوردند؛ بدون اینکه از ایاد علاوی به عنوان فرد پیروز انتخابات در این بین یاد کنند. این تنها بعد از دو هفته و دو بار اعتراض این گروه بود که سرانجام دعوتنامهای برای آن نیز صادر شد تا ایران بیش از پیش متهم به حمایت از گروههای شکستخورده در انتخابات نشود.
همزمان زمزمههایی نیز در زمینه تلاشهای ایران برای کنار زدن آیتالله سیستانی به گوش میرسد. سیستانی به عنوان بزرگترین مرجع شیعیان در جهان در دورهای که در برابر حوادث سیاسی سکوت اختیار کرده بود، هرگز مورد قبول قم واقع نشد و حال که اطرافیان و نمایندگانش لب به حمایت از ایاد علاوی گشودهاند، دیگر بیش از پیش با مخالفت تهران مواجه خواهد شد. شنیدهها حاکی از آن است که ایران قصد دارد با راهاندازی دفتر نمایندگی آیتالله خامنهای در عراق و سپس مطرح کردن مرجعی کاملا حکومتی در این کشور مانند آیتالله نوری همدانی از قدرت و محبوبیت آیتالله سیستانی بکاهد.
آنچه عیان است اینکه آمریکا و ایران بعد از زورآزمایی در آوردگاهی چون لبنان، اکنون به سادگی میدان را برای رقیب در عراق خالی نخواهند کرد. آمریکا در آستانه عقبنشینی از عراق نیاز دارد تا دولتی در این کشور بر سر کار آید که عراق را بعد از این عقبنشینی به ایران تقدیم نکند. در عین حال ایران نیز میخواهد از این فرصت استفاده کند تا جای پای خود را در خاک همیشه پر دردسر همسایهاش محکم کند.
انفجارهای اخیر بغداد بعد از دورهی طولانی آرامشی که بر این شهر حاکم بود، نوید روزهایی پر خطر را میدهد. روزهایی که یا با معجزهای، عراق شاهد تشکیل دولت ائتلاف ملی و حرکت به سمت شکوفایی و آرامش خواهد بود و یا بار دیگر تبدیل به صحنه کشمکش و تنش دیگران میشود؛ این بار اما، بدون اینکه دولتی قانونی در آن بر سر کار بوده و مجلس، قدرت چندانی برای تغییر شرایط و اجرای خواست مردم عراق داشته باشد.

کلیدواژه ها: انتخابات, عراق |
