دو نماد حقيقت
1 Jun 2014
■ فاطمه صادقي
به نظر من در تاریخ ایران معاصر شاید تنها دو چهره را بتوان یافت که نماد حقیقتاند: میرحسین و احمدینژاد. اولی حقیقت برتر را نشانه گرفت و دومی حقیقت ما را به ما نشان داد. برای من این هر دو، سمبلهایی فراموش نشدنیاند.
میرحسین سمبل حقیقتی برتر است. او نشان داد که مواجهه با حقیقت کار هر کسی نیست. با زندگیاش، با هنرش، با اعتراضش و با بیماریاش. او شجاع است؟! خیر؛ نفس شجاعت است. او باحقیقت نیست. او نفس حقیقت است؛ سوژه حقیقت است. عین حقیقت است.
اما احمدی نژاد هم سمبلی از حقیقت است. این روزها مد شده که همه تقصیرها را به گردن احمدی نژاد بیندازند. آری؛ درست است. او مقصر است؛ زیرا در جامعه ای که چشم به روی حقیقت بسته، اگر کسی یافت شود که ولو ناخواسته حقیقت ما را به ما بنماید، منفور خواهد بود. او مقصر است؛ زیرا با بی رحمی به ما یادآور شد و میشود که داریم به خودمان دروغ می گوئیام و نمیخواهیم این حقیقت را باور کنیم. او نیزتنها کسی بود که جرئت کرد تا به آخر خطر برود و حقیقت ما؛ یعنی دروغ و تزویرمان را به ما نشان
بدهد. او کسی بود که فهمید در این کشور، سالها است تقلب و دروغ و راهزنی به امری عادی تبدیل شده. گناه او تنها این بود که تا نهایت منطقی منش و خلق و خو و راه و رسممان را به ما نشان داد. او نیز حقیقت ما را دید و دست ما را برایمان رو کرد.
اما ما فراموشکاریم. میرحسین و حقیقتش را فراموش میکنیم و احمدی نژاد را دیو میکنیم؛ چون ما را به یاد هیولایی در درون خودمان میاندازد. اما اگر قرار به دیو سنجی باشد، ای بسا او از همه کمتر دیو باشد.
او حق دارد به ما بخندد. در بازی ورق، جوکر، مهمترین برگ است. زیرا دلقک، دروغین بودن بازی را نشان میدهد. به ما یادآور میشود که زندگی مان بازی ای مضحک است که حتی جرئت دیدنش را نداریم. او نیز همچون میرحسین جرئت کرد به مغاک چشم بدوزد.
اگر حقیقت جو بودیم، چه بسا پیکرة این هر دو را به عنوان نمادهای حقیقت در وسط میدان شهر میگذاشتیم تا هر روز چشممان به آنها بیفتد و به یاد بیاوریم حقیقت خودمان را و حقیقتی برتر را که جرئت دیدنش را نداریم. حقیقت؛ غیرقابل تحمل است. مواجهه با حقیقت، مواجهه با مرگ است. برای ما که به مرگ ذلتبار، به دروغ و به حیات برهنه عادت کردهایم، مواجهه با حقیقت از هر نوع، نخواستنی است.
حقیقت با میانمایگی نسبتی ندارد.
برای من انقلاب ایران در همین دو چهره ژانوسی حقیقت خلاصه میشود: یکی حقیقت ما و دیگری حقیقتیکه علیه ما است. آن واقعه دارد به پایان میرسد: میر حسین، بیمار است و احمدی نژاد نیز به محاکمه کشیده شده و محکوم شده است؛ اگر نه در محاکمة واقعی؛ دستکم نزد افکار عمومی. اما حقیقت این هر دو بر ما سنگینی خواهد کرد.

|

عقب ماندگی ذهنی
کسی که 35 سال متوجه دروغ و فساد نشده و فقط با دیدن یک نفر متوجه شده یا
عقب مانده ذهنی است
یا حقوق بگیر یا عاشق ، همان یک نفر است
دیوانه ، مجنون ، ترسو ، احمق است .