پنج ـ البته نخست‌وزیر لیبی که دزدیده شده بود، آزاد شده ولی اصل خبر خیلی باحاله. حساب کن در مملکتی که همین به‌تازگی از زیر یوغ دیکتاتوری به رهائی رفته (دقیقاً رفته ها)، یارو داره میره، بعد یه ماشین وایسه بگه سوار شو بینیم، بعد یارو بپرسه ببخشید شما؟ بگه من؟ من دزدم! بعدش یارو دزدیده میشه و بیست دقیقه‌ی بعد به راننده میگه ببخشید، میشه من یه زنگ بزنم به خانواده خبر بدم که به سرقت رفتم؟ راننده می‌گه نه، ما خودمون تو فیس‌بوک نوشتیم، تا همین الآن هم دوازده هزار و هشتصد و سی و چهارتا لایک گرفته. بعد یارو می‌پرسه ببخشید، ملت به چی لایک دادن؟ راننده می‌گه به خبر سرقت تو! بعدش دیگه هیچی دیگه، نخست وزیر خیلی تشکر می‌کنه و به دزدیده شدن ادامه می‌ده و در طول مسیر برای ارواح طیبه‌ی قذافی قل هو الله می‌خونه.

چهار ـ ما از رئیس جمهور فرانسه خواستار پاسخ محکم به دزدهای لیبی می‌باشیم. بدیهی است دولت فرانسه همواره در راستای اعتلای «نمودار» گسترش دموکراسی در سطح جهان اقدامات شایان خنده‌ای به منصه‌ی ظهور رسانده و همان‌گونه که در آخرین پاسخ محکم خود به حکومت سوریه، ابتدا بشار اسد را برای همیشه سر جایش نشاند، سپس قرار شد پنجشنبه ساعت ده صبح به سوریه حمله بکند، بعد زنگ زد اوباما گفت تو نمیای؟ بعد طرح را فرستادند مجلس، بعد مجلس فرانسه هنوز دارد در این ‌مورد تصمیم قاطع می‌گیرد، لذا با این اقدامات شایان توجه، سطح توقعات ما ملت‌های مظلوم منطقه از دولت فرانسه بالا رفته و در مورد اخیر خواستار حمله به لیبی و پاسخ محکم به دزدها می‌نماید.

سه ـ ما همچنین از جواد ظریف خواستار پیگیری موضوع خطیر سرقت نخست وزیر در سطح منطقه بوده، و کلاً از دولت اعتدال انتظار داریم تا همان‌گونه که رئیس‌جمهورمان به‌درستی فرمودند «آی وود لایک تو سِی پیس فور اَمه‌ریکا»، با تدبیر و امید بساط این‌گونه دزدی‌های کلان در سطح نخست وزیر را از طریق دیدارها و گفتگوهای خصوصاً تلفنی برچیده، و ملت مظلوم لیبی را نیز عین خواهر و مادر خودشان محسوب دانسته و اجازه ندهند تا دامنه‌ی این دزدی‌ها به کشورهای دیگر منطقه و علی‌الخصوص زبانم لال به سوریه کشیده بشود زیرا که تخم مرغ دزد عاقبت شتر دزد می‌شود و به طور کلی حکیم فردوسی هم گفته: چو دیدید سرما، بهار عربی آورید.

دو ـ ما خیلی دل‌مان می‌خواست و می‌خواهد که فقط دو تا از خواص این بهار عربی یا بهار اسلامی یا کلاً این بیداری عربی ـ اسلامی یا هر کوفت دیگری را با رسم شکل نام ببریم که دو نمره بگیریم ولی نشد. ما نمی‌دانیم موقعی که امام ما طبق روال پیش‌بینی چنین روزهائی را می‌کرد و نویدش را به همه می‌داد و اسنادش هم در خاطرات هاشمی رفسنجانی موجود است، آیا پیش‌بینی نخست وزیر دزدی را هم کرده بود یا اینکه دیگر واقعاً فکر نمی‌کرد که اسلام تا این حدها پیش‌رفت بکند؟ مثلاً فکر کن بیداری اسلامی یک کمی زودتر جهان را درنوردیده بود و یک دفعه محمد جواد باهنر را می‌دزدیدند. یا مثلاً بعدش یک دفعه میرحسین موسوی را می‌دزدیدند. البته با کمی تعمق در همین چیزی که الآن خودمان گفتیم متوجه شدیم که غلط کردیم، چون همان‌طور که امام ما به‌درستی همه چیز را فرموده بود، این بیداری اسلامی به موقع و در زمان خودش رشد کرد و نخست وزیر امام را بعداً دزدیدند. در واقع احتمالاً ما اول نخست وزیر خودمان را دزدیدیم بعد دچار بیداری اسلامی شدیم.

یک ـ ما از دولت اعتدال می‌خواهیم در راستای برخورد با نخست وزیر دزدی در سطح منطقه، از همین منطقه‌ی خودمان شروع بکند و نخست وزیر امام‌مان را آزاد بنماید. آی وود لایک تو سِی پیس پیس پیس پیس پیسسسس ….. (سانسور نکن آقا، زشته)

کلیدواژه ها: طنز, طنز خارجی, علیرضا رضایی |  Print | نشر مطلب