تقسیمبندی گروههای سیاسی در ایران ـ بخش اول
متغیرها در سپهر سیاسی ایران
25 Sep 2013
■ آرش بهمنی
تلاش برای دستهبندی و معرفی گروههای حاضر در عرصه سیاسی کشور٬ قدمتی طولانی دارد. برای شناخت عرصه سیاست و تحولات آن٬ شناخت بازیگران این عرصه و تقسیمبندیهای آنان٬ اهمیت نه چندان کمی دارد.
در جمهوری اسلامی و طی دو دهه گذشته٬ این تلاش به طور سیستماتیک حداقل دو بار رخ داده است: نخستین بار در نیمهی نخست دهه هفتاد٬ نشریه “عصر ما”٬ ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران٬ تلاش کرد تا به معرفی جناحبندی گروههای سیاسی در ایران بپردازد و در نهایت همه گروههای سیاسی درگیر در این عرصه را در چهار بخش تقسیم کرد: راست سنتی٬ راست مدرن٬ چپ سنتی٬ چپ مدرن. اما چند سال بعد و پس از انتخابات دوم خرداد ۷۶ این تقسیمبندی عملا کارآیی خود را از دست داد. ائتلافهای جدیدی شکل گرفت و برخی پیشبینیهای نویسنده پیرامون ائتلافها و جهتگیری سیاسی گروهها٬ به وقوع نپیوست.
در پایان دورهی اصلاحات و آغاز دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد٬ محمد قوچانی٬ سردبیر روزنامه شرق٬ تلاش کرد تقسیمبندی مفصلتری ارائه کند و به بررسی گروههای دخیل در عرصه سیاسی بپردازد. تقسیمبندی قوچانی گرچه کاملتر از آنچه بود که حدود یک دهه پیش از آن در نشریه “عصر ما” منتشر شده بود٬ اما به سرنوشتی مشابه – گرچه در مقیاس کمتری – دچار شد: دولت محمود احمدینژاد٬ حاکمیت یکدست اصولگرایان و اختلافها با روشی که احمدینژاد در پیش گرفته بود٬ بار دیگر برخی تقسیمبندیها را از میان برد و مرزبندیهای جدیدی هم ایجاد کرد.
برای بررسی گروههای حاضر در عرصه سیاسی و پیشبینی ائتلافهایی که رخ میدهد٬ همواره باید چند متغیر را در نظر داشت. متغیر نخست را میتوان با اغماض “انتخابات ریاستجمهوری” در ایران معرفی کرد. نظام سیاسی نیمه پارلمانی – نیمه ریاستی در ایران و اختیارات ریاستجمهوری٬ میتواند منشا تحولات بسیاری در ایران شود. همانطور که از زمان انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ شاهد این تغییرات بودهایم.
برای مثال اتفاقات رخ داده در دو انتخابات اخیر ریاستجمهوری در ایران٬ عملا باعث شد که مرزبندی میان گروهها و احزاب از میان رود و ائتلافهای عظیم سیاسی شکل بگیرد.
پس از انتخابات سال ۸۸ و اعتراض به نتایج اعلامشدهی آن٬ حرکتی ایجاد شد که به “جنبش سبز” موسوم گشت. جنبش سبز باعث شد که – لااقل برای مدت یکسال نیم٬ از ۲۳ خرداد ۸۸ تا ۲۵ بهمن ۸۹ – تقسیمبندی جدیدی شکل بگیرد: حامیان جنبش سبز – حامیان آیتالله خامنهای/ نظام سیاسی. این تقسیمبندی از آن روز بدین شکل ارائه شده است که آیتالله خامنهای و حامیانش٬ عامدانه کوشیدند که میان وی و نظام سیاسی جمهوریاسلامی٬ اینهمانی ایجاد کنند و سقوط/برکناری/استعفای او را به معنای از میان رفتن نظام سیاسی معنا کنند و تا حدی نیز موفق به این کار شدند. این مسالهای است که در جای خود به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در این میان بودند گروهها و افرادی که شاید تعلق خاطری به هیچیک از این دو گروه نداشتند یا منتقد هر دو بودند٬ اما در فضای سیاسی آن زمان٬ فرصت مخالفت یا ابراز نظر خود را پیدا کردند. عرصهی سیاست ایران در این دوره٬ در واقع میان این دو گروه تقسیم شده بود.
از سوی دیگر از میانهی دورهی دوم ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و پس از سرکوب جنش سبز٬ ائتلافی نانوشته میان گروههایی از اصلاح طلبان٬ بخشهایی از اصولگرایان٬ حامیان و اطرافیان هاشمی رفسنجانی در اتحاد علیه احمدینژاد شکل گرفت. این ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و با پیوستن بخشهایی از بدنهی جنبش سبز٬ در نقش حامیان حسن روحانی ظاهر شد و باعث پیروزی وی در انتخابات گشت.
متغیر دوم٬ آیتالله خامنهای٬ رهبر جمهوریاسلامی است. اثرگذاری وی بر عرصه سیاسی ایران به عنوان شخص اول ممکلت که قدرت سیاسی (از طریق نهادهایی چون شورای نگهبان٬ شورای عالی امنیت ملی)٬ قضایی (قوه قضاییه٬ دادگاه ویژه روحانیت)٬ نظامی (سپاه پاسداران٬ نیروی انتظامی٬ ارتش)٬ امنیتی (وزارت اطلاعات٬ سازمان اطلاعات سپاه پاسداران)٬ اقتصادی (بنیادهای مختلف از جمله بنیاد مستضعفان) و تبلیغاتی (صدا و سیما) را در ید خود دارد٬ غیرقابل انکار است.
توجه کنیم که آیتالله خامنهای برخلاف سلف خود٬ آیتالله خمینی٬ هر سه نوع مشروعیت (کاریزماتیک٬ سنتی و قانونی) را در اختیار ندارد. وی تنها دارای مشروعیت قانونی است (که حتی در آن هم از سوی منتقدان و مخالفاناش شک و شبهه ایجاد شده) و تلاش کرده با استفاده از ابزارهای موجود در جمهوریاسلامی٬ مشروعیت خود را بازتعریف و طبقهای وفادار به خود ایجاد کند.
مواضع وی در هر دوره تاریخی٬ میتواند باعث به هم خوردن معادلات سیاسی در عرصه سیاسی ایران شود. تلاش برای نشان دادن بی طرفی – خرداد ۷۶ تا اردیبهشت ۷۹ -٬ وارد شدن به عرصه بازی سیاسی به سود یک جناح سیاسی و استفاده از همه ابزارهای موجود – اردیبشهت ۷۹ تا خرداد ۸۴ -٬ حمایت از جریان سیاسی کوچک٬ اما وفادار – خرداد ۸۴ تا خرداد ۹۰ -٬ تلاش برای فاصله گرفتن از عرصه بازی سیاسی داخلی و اعطای فرصت نفس کشیدن به گروههای سیاسی درون نظام – خرداد ۹۰ تا خرداد ۹۲ – و در نهایت٬ تلاش دوباره برای نشان دادن خود به عنوان فردی بی طرف – خرداد ۹۲ تا زمان نوشتن این مقاله -٬ هر یک باعث تغییر در شکل بازی گروههای سیاسی شده است.
متغیر سوم٬ موضعگیری اکبر هاشمی رفسنجانی است. سوابق او در جمهوری اسلامی٬ محبوبیتاش میان بخشی از نیروهای سنتیتر٬ حضورش در لایههای فوقانی قدرت و همچنین حامیان رسانهای و حزبیاش٬ باعث شده است که با جود قبض و بسط در میزان قدرت و نفوذ او در جمهوریاسلامی٬ چشمپوشی از وی امکانناپذیر است.
بررسی این سه متغیر٬ برای پیشبینی ائتلافهای سیاسی و همچنین نحوه کنش بازیگران سیاسی٬ لازم است.
باید توجه کرد که تلاش برای مطالعهی رفتار احزاب و گروههای سیاسی٬ تقسیمبندی و شناخت مبانی معرفتیشان٬ باعث خواهد شد که از سویی امکان پیشبینی دقیقتر کنشهای سیاسی و ائتلافها٬ با توجه به این مبانی٬ فراهم شود و از سوی دیگر عرصه سیاست٬ به شکل شفافتری مقابل دیدگان ناظران قرار خواهد گرفت.
تقسیمبندی گروههای سیاسی در این نوشته٬ بر مبنای معیارهای زیر صورت گرفته است:
الف. اندیشه سیاسی: برای تقسیمبندی گروههای سیاسی حاضر در عرصه سیاست ایران براساس اندیشه سیاسی٬ باید به چند مورد دقت کرد. نخست آنکه حکومت ایران٬ حکومتی دینی و ایدئولوژیک است. این مساله از آن جهت باید مورد توجه قرار بگیرد که در چنین حکومتی٬ اجازه عرضاندام به ایدئولوژیهای رقیب به شکل رسمی داده نمیشود. به همین دلیل است که در سه دهه گذشته٬ در ایران هیچ حزب رسمی که صراحتا خود را مارکسیست یا لیبرال بنامد و در عرصه سیاست و تلاش برای کسب قدرت هم فعال باشد٬ وجود ندارد. در چنین حکومتی٬ شرط اول برای فعالیت سیاسی٬ اعلام وفاداری به حکومت٬ ایدئولوژی رسمی و رهبر آن است.
در چنین شرایطی٬ تقسیمبندی گروههای سیاسی براساس مواردی چون لیبرال٬ مارکسیست٬ سوسیال دموکرات و … نمیتواند به درستی نشاندهندهی تقسیمبندیها در عرصه سیاست ایران باشد.
در این شرایط و پیرامون گروههای سیاسی٬ میتوان دو نوع تقسیمبندی را به کار برد. نخست اندیشه سیاسی گروهها را بر مبنای آزادی٬ عدالت و دین سنجید. بدین معنا که ببینیم هر کدام از گروههای حاضر در عرصه سیاسی ایران٬ به هر کدام از این معیارها تا چه میزان اعتقاد دارند. حضور مقولهی دین در این تقسیمبندی از آن جهت رخ داده که علاوه بر حکومت٬ بخشهایی از گروههای سیاسی هم معتقد به حضور دین نه تنها در عرصه سیاست٬ بلکه در عرصه دولت هم هستند. این تقسیمبندی اما قادر نیست به درستی٬ جهتگیری گروههای سیاسی را مشخص کند. از آن جهت مفاهیم کلی اینگونه و مواضع احزاب پیرامون آن٬ جهتگیری سیاسی آنها را روشن نمیکند.
در این زمینه احتمالا بهترین شکل تقسیمبندی همان است که پیش از این توسط برخی گروههای سیاسی مورد استفاده قرار میگرفت و محمد قوچانی نیز آن را برای توصیف اندیشه سیاسی احزاب در تقسیمبندی خود به کار برد. در این تقسیمبندی گروههای سیاسی به سه دسته مشروعه طلب٬ مشروطهخواه و جمهوریخواه تفکیک میشوند.
مشروعهطلبان٬ بخشی از گروههای سیاسی نزدیک به حاکمیت هستند که معتقد به حکومتی مبتنی بر موارد دینی هستند. آنها بر این عقیدهاند که با استفاده از دستورات اسلام و حضور یک “ولیفقیه عادل” میتوان حکومتی ساخت که پاسخگوی همه نیازهای مردم باشد. برای مثال یک سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۷۶ حزب موتلفه در نشریه خود پیشنهاد داده بود که بساط انتخابات٬ مقام ریاست جمهوری و پارلمان به شکل فعلی حذف و “دولت اسلامی” تشکیل شود. برای این دسته٬ حکومت٬ ریشهای الهی و آسمانی دارد و مردم در مشروعیت آن – و نه مقبولیت – نقشی ندارند. موافقت یا مخالفت مردم٬ منجر به از دست رفتن مشروعیت حکومت نخواهد شد و نقش آنها به تایید این حکومت٬ محدود است.
مشروطهخواهان را میتوان در دو طیف گوناگون که سنخیتی هم با یکدیگر ندارند٬ تقسیمبندی کرد. گروهی از مشروطهخواهان٬ همان سلطنتطلبانی هستند که معتقدند ایران نیازمند حکومتی پادشاهی است٬ اما پادشاه باید سلطنت کند و نه حکومت. کاندیدای این گروه برای حکومت در ایران٬ رضا پهلوی٬ فرزند محمدرضا پهلوی٬ آخرین شاه ایران است.
بخش دیگری از مشروطهخواهان٬ گروهی هستند که در ایران به اصلاح طلب معروفاند. نحلههای مختلف اصلاح طلبان٬ معتقد به حکومت مشروطه در چارچوب ولایت فقیه هستند. بر اساس نظریهی آنها٬ ولیفقیه به عنوان شخص نخست مملکت٬ در کشور حکومت میکند. اما چارچوب اختیارات وی٬ قانون اساسی است و وی نمیتواند تصمیمی فراتر از قانون اساسی بگیرد یا آنکه این قانون را نقض کند. در این خوانش از نظریه ولایتفقیه٬ او مقید به قانونی است که مشروعیت خود را از رای مردم کسب کرده است. به همین دلیل قادر نیست برخلاف یا فراتر از آنچه که در قانون اساسی – به عنوان میثاق ملی میان مردم و حکومت – آمده٬ دست به عمل بزند. بخشی از حامیان این نظریه٬ به سمت سکولاریسم متمایل هستند و بخشی دیگر نیز همچنان معتقد به حضور دین در عرصه دولت و سیاست.
جمهوریخواهان٬ سومین دستهای هستند که میتوان در سپهر سیاسی ایران٬ آنها را تعریف کرد. این گروه٬ معتقد به برقراری حکومتی مبتنی بر رای مردم و بدون حضور نهادهای واسطهای نظیر ولایتفقیه هستند. به نظر آنها٬ تمام مناصب حکومتی باید با رای مستقیم یا غیرمستقیم مردم انتخاب شوند و طول عمر حضور آنها در قدرت نیز٬ محدود خواهد بود. قائلان به این نظریه٬ اعتقادی به حضور دین در عرصه دولت و حکومتداری٬ ندارند.
ب. اقتصاد: احزاب و گروههای سیاسی ایران٬ کمتر اظهارنظری – جز موارد کلی – پیرامون بحث اقتصاد مطرح کردهاند. اقتصاد از جمله مواردی است که باوجود تاثیر آن بر فضای سیاسی٬ کمتر مورد توجه احزاب بوده است. در واقع به جز چند گروه و حزب معدود و محدود٬ دیگران در زمینه اقتصاد کمتر سوگیری خود را مشخص کردهاند.
اقتصاد اسلامی٬ اقتصاد مبتنی بر بازار و اقتصاد تلفیقی٬ از جمله مفاهیم کلی هستند که در این زمینه برای توصیف دیدگاههای اقتصادی توسط این گروهها مورد استفاده قرار میگیرد.
پ. مذهب: نوع نگاه به مذهب٬ از آن جهت در ایران اهمیت دارد که هم جامعهی ایران٬ جامعهای دینی است و هم حکومت فعلی٬ بر پایه دین بنا شده است. از این جهت نوع نگاه گروههای سیاسی به دین و مذهب٬ از جمله مواردی است که اهمیت فراوانی دارد.
نوع نگاه گروههای سیاسی به مذهب٬ از این جهت میتواند اهمیت داشته باشد که میتواند مشخصکننده نوع نگاه احزاب و گروهها به نقش مذهب و میزان دخالت آن در دولت و سیاست باشد. در سپهر سیاسی ایران٬ گروههای مختلف از معتقدان به حکومت مذهبی تا مخالفان هر نوع حضور دین در سطح جامعه و حتی دینستیزان حضور دارند.
توجه به نقش مذهب از جمله مواردی است که میتواند موجب شکلگیری یا به هم خوردن برخی ائتلافها در جامعه سیاسی ایران باشد.
ت.قدرت: نوع نگاه گروههای سیاسی به قدرت و تئوری آنها پیرامون نحوه حکومت٬ از دیگر موارد متمایزکننده گروههای سیاسی است. تلاش برای برقراری حکومت دموکراتیک٬ آریستوکراتیک … و اعتقاد به هر یک این شیوههای حکومتی٬ از جمله مواردی است که میتواند در تقسیمبندی این گروهها و پیشبینی ائتلاف میان آنها٬ موثر باشد.
ادامه دارد

کلیدواژه ها: آرش بهمنی, احزاب, ایران, سیاست, گروههای سیاسی |
