Home

Titleبیشعوران ـ 23

رسانه به مثابه بیشعور

9 Sep 2013

■ محمود فرجامی
Font Size + | - Reset

farjamiفقط آدمها و مشاغل خاص نیستند که در معرض ابتلای شدید به بیشعوری هستند، بعضی نهادها هم به شدت در معرض بیشعوری‌اند. این امر چنان شدید است که گاه کل یک نهاد به بیشعور تبدیل می‌شود. در اینجا توضیحی لازم است:

پیشتر گفتیم که مثلا پزشکی، به خاطر امکانات و قدرت خاصی که این حرفه به شخص می‌دهد، از جمله مشاغل شدیدا مستعد بیشعوری (یا بیشعورپرور) است. با این حال بعید است که تمام یک بیمارستان یا سیستم درمانی یک منطقه به کل بیشعور شود چون بالاخره همیشه چند پزشک و پرستار و کادر درمانی سالم/باشعور در هر مرکز درمانی پیدا می‌شوند و همیشه بخشی (هرچند کوچک) از بیماران بهبود می‌یابند. یعنی تمام خروجی یک مرکز درمانی اشتباه و فاسد نیست.

اما یک رسانه می‌تواند به کل بیشعور شود. به این معنا که تمام خروجی رسانه به جای آنکه در جهت آگاه‌سازی یا دست کم، سرگرم کردن مخاطبان باشد در جهت تحمیق و توهین به آنها باشد.

مثلا یک روزنامه می‌تواند در سایه همت شبانه‌روزی مدیران و روزنامه‌نگارانش به مثابه یک بیشعور تمام عیار درآید، یعنی خروجی نهایی آن تمام خصوصیات رذیلانه‌ی یک بیشعور را داشته باشد: خودخواه باشد، به حقوق دیگران تجاوز کند و دو قورت و نیمش هم باقی باشد، خیر و صلاح دیگران را بهتر از خودشان بداند، همیشه طلبکار و قدرنشناس باشد، شارلاتان و اهل دعوا و در عین حال بزدل و نان به نرخ روز خور باشد، در عین شرارت مظلوم‌نمایی کند.

متاسفانه 98 و 2 دهم درصد از مخاطبان ایرانی به محض دیدن چنین خصوصیاتی به یاد روزنامه کیهان می‌افتند و گمان می‌کنند که روزنامه‌ی توپخانه یگانه مصداق بیشعوری در عالم رسانه است. در حالیکه اینطور نیست و رسانه‌های دیگری هم هستند که به مثابه بیشعور عمل می‌کنند، گیریم که نه با این وضوح و اصرار!

قبلا در مورد بیشعوری در مورد انسان‌ها گفتیم که هر شغلی که مهم باشد و در عین حال اختیارات ویژه‌ای در اختیار فرد قرار دهد مستعد بیشعوری است. مثلا پزشکها، نظامیان، سیاستمداران و قاضیان نه به خاطر اینکه آدمهای کودنی هستند یا شغل کم اهمیتی بلکه به خاطر اینکه اختیارات ویژه‌ای دارند، کارشان مهم است و با جان و مال و آینده مردم سروکار دارد مستعد این عارضه هستند (در مورد کودن بودن یا نبودن نظامی‌ها مطمئن نیستم، اما سیاستمدارها و قاضی‌ها دست کم باید آی‌کیوی لازم برای پدرسوختگی لازم برای رسیدن به این پُستها را داشته باشند. این امر در مورد قاضی‌های سابق که به عالم سیاست وارد می‌شوند هم طبعا صادق است. ن.ک. تامین اجتماعی)

رسانه‌ها هم به خاطرات اهمیت وجودشان اختیارات و امکانات ویژه‌ای دارند که محیط بسیار مناسبی برای رشد بیشعوری فراهم می‌آورد. از جمله‌ی این امکانات بازنمایی واقعیت است. یعنی رسانه می‌تواند واقعیت را آن طور که دوست دارد نمایش دهد؛ نمایشی که بعضا عکس واقعیت است. مثلا رئیس جمهور کشوری در دانشگاهی سخنرانی دارد و هزاران مخالف هم در خارج آن دانشگاه تجمع کرده‌اند اما یک رسانه عکس همان انبوه مخالفان و معترضان را به عنوان هوادار نشان می دهد.

دیگر آنکه رسانه گستره‌ی وسیعی برای تهمت و دروغ‌پراکنی و شایعه‌سازی دارد و به این ترتیب می‌تواند همچون بیشعوری که هزاران و بلکه میلیون‌ها (فقط که کیهان نیست، فاکس نیوز هم هست!) گوش و دست و زبان دارد، به جفنگ پراکنی مشغول شود. ستون‌های شایعات و شنیده‌ها و اخبار ویژه‌ی روزنامه‌ها بهترین مکان برای دیدن این نوع از بیشعوری است. البته وب‌سایتهای فراوانی هم هستند که در واقع صورت حقیرتری از همان ستون‌ها هستند: فلان نیوز، با دو تا و نصفی پرسنل (1) و دو تریلی ادعا، طلبکار از همه، مصداق کامل بیسوادی (حتی در مقیاس نوشتن چند جمله‌ی بدون غلط)، متخصص کپی پیست و کلیک‌دزدی، افشاگر فساد و دزدی عالم و آدم که ضمنا از اعلام نام گردانندگان و آدرس دفتر خود معذور است! اینها را باید عصاره‌ی بیشعوری در رسانه محسوب کرد و در مثل غده‌های نادر سرطانی در شیشه الکل نگهداری کرد.

رسانه چنان مستعد بیشعوری است که نه فقط رسانه‌های تمامیت‌خواه و ضدآزادی و طرفدار حکومت، بلکه رسانه‌های مخالف آنها هم به راحتی دچار این عارضه می‌شوند. دنیای رسانه‌های فارسی‌زبان پر است از چنین نمونه‌هایی، که گویا تولید قتل و شکنجه و تجاوز برای آنها کار و کاسبی شده است. یک نمونه را خودم می‌شناسم که کافیست خبردار شود یک فعال دانشجویی برای پاره‌ای توضیحات به اداره اطلاعات یک شهرستان احضار شده است؛ فورا چند خبر منتشر می‌کند درباره شکنجه و بازداشت و حکم سنگین طرف. نتیجه هم معمولا به ضرر شخصی می‌شود که قرار بوده چند تا تهدید بشنود و دو تا برگه را امضا کند و آزاد شود. اما رسانه وقتی بیشعور شد (مثل همه‌ی بیشعورها) دیگر به نتیجه‌ی کارش فکر نمی‌کند. آنچه مهم است فقط علایق و صلاحدید احمقانه‌ی خود بیشعور است، که اگر با منافعش در گرفتن بودجه از این و پناهندگی از آن پیوند بخورد رسما به درجه‌ی Va Veila می‌رسد. در مقابل هر انتقاد و تذکری هم بلااستثنا بارانی از ناسزا و تهمت و نیت‌خوانی به سوی منتقد سرازیر می‌شود. خود من تا به حال 59 برچسب مختلف، از سلطنت‌طلب عقده‌ای تا مزدور کثیف رژیم اسلامی و از بیمار روانی حسود تا روشنفکر بی‌مسئولیت خارج‌نشین در همین راه دریافت کرده‌ام که با کمال افتخار حاضرم به هر کس که از این یادداشت خوشش نیاید تقدیم کنم!

پانویس:

1- البته دو تا و نصفی پرسنل داشتن برای یک وب‌سایت به خودی خود اشکالی محسوب نمی‌شود. همین وب‌سایت وزین تهران‌ریویو با داشتن تقریبا همین تعداد پرسنل خیلی هم خوب و وزین می‌باشد! خنده و حرکات چشم و ابرو هم ندارد؛ دنبال پرسنل زیاد می‌گردید بفرمایید اینجا!

 
Tehran Review
کلیدواژه ها: , , | Print | نشر مطلب Print | نشر مطلب


What do you think | نظر شما چیست؟

عضویت در خبرنامه تهران ریویو

نشانی ایمیل

Search
Most Viewed
Last articles
Tags
  • RSS iran – Google News

    • Sweden can't send Christian convert back to Iran - Catholic News Agency
    • Iran's Khamenei: 'The Americans Cannot Be Trusted' - Breitbart News
    • Michelle Obama hosts Iranian new year's feast - USA TODAY
    • Iran Dismisses US Talk of 'Arrangement' on Missiles - ABC News
    • Iran, India sign oil, energy agreement - Press TV
  • video
    کوچ بنفشه‌ها

    تهران‌ریویو مجله‌ای اینترنتی، چند رسانه‌ای و غیر انتفاعی است. هدف ما به سادگی، افزایش سطح گفتمان عمومی در مورد ایده‌ها، آرمان‌ها و وقایع جهان امروز است. این مشارکت و نوشته‌های شما مخاطبان است که کار چند رسانه‌ای ما را گسترش داده و به آن غنا و طراوت می‌بخشد. رایگان بودن این مجله اینترنتی به ما اجازه می‌دهد تا در گستره بیشتری اهداف خود را پیگیری کرده و تاثیرگذار باشیم. مهم‌تر از همه اینکه سردبیران و دست‌اندرکاران تهران‌ریویو به دور از حب و بغض‌های رایج و با نگاهی بی‌طرفانه سعی دارند به مسایل روز جهان نگاه کرده و بر روی ایده‌های ارزشمند انگشت بگذارند. تهران ریویو برای ادامه فعالیت و نشر مقالات نیازمند یاری و کمک مالی شماست.