طنز خارجی ـ 2
کسی حمله بکن نیست، بکش بره!
3 Sep 2013
■ علیرضا رضایی
پنج ـ حکومت سوریه برای مقابله با معترضان از بمب شیمیائی استفاده کرد. قرار شد این اقدام پاسخ سختی داشته باشد و حکومت سوریه تنبیه بشود. بشار اسد احتمالاً با خودش گفت حالا که قراره تنبیه بشم، بذار اینم بزنم و بشم و لذا این دفعه با بمب ناپالم به معترضان حمله کرد. فعلاً قرار نیست برای این کار کسی سوریه را تنبیه بکنند. ممکن است جامعهی جهانی به این نتیجه رسیده باشد که اگر یک بار دیگر بخواهند به سوریه پاسخ سختی بدهند این دفعه با بمب هیدروژنی بزند ناکازاکی را بازسازی بکند. فعلاً جامعهی جهانی ترجیح میدهند یک کمی به این فکر بکنند که شاید واقعاً کار اسد نبوده.
چهار ـ در حال حاضر مجلس انگلیس توی دهن دولت میزند، در امریکا اوباما خودش به مجلس گفته است بیا بزن توی دهن من، در فرانسه اولاند بعد از اینکه یک هفته برای سوریه شاخ و شانه کشید امیدوار است که مجلس بزند فکش را بیاورد پائین، در آلمان که مرکل درگیر انتخابات است و اصلاً گور پدر تولید کننده و مصرف کنندهی بمب شیمیائی، در دانمارک هم حالا یک وزیری یک غارتی پرت کرد شما ماستتو بخور. بنده اگر مفتی یک مسجد در اروپا بودم همین امشب بعد از نماز مغرب میرفتم بالای منبر میگفتم اینها یا سرشان گرم است یا چیز لازم برای تنبیه کردن را فعلاً گذاشتهاند توی جیب مجلسشان. یا ایها المسلمون اتحدوا اتحدوا!
سه ـ عراق دید اینها تا بخواهند برای حمله از مامان بابایشان اجازه بگیرند و تا انتخاباتشان برگزار بشود و تا بعدش دولت جدید بخواهد مواضعش را اعلام بکند و خلاصه تا گوساله گاو بشود و تازه وقتی هم که گاو شد تازه باید اول تکلیف موضوع هستهای ایران را روشن بکنند بعد ببینند چکار باید بکنند که اسد تنبیه بشود و بعد … اوووووه ولمون کن بابا، اینا تا بخوان برسن به ما من ده دفعه دیگه اشرف را زدم رفته. به همین مناسبت تعداد زیادی در کمپ اشرف با دستهای بسته بر اثر حملهی ارتش عراق کشته شدند و به همهشان هم تیر خلاص زدند که نکند یک وقتی کسی بخواهد پاسخ سختی به دولت عراق بدهد و بهانه کم داشته باشد. عراقیها همیشه فکر همهجا را میکنند.
دو ـ من نمیدانم چرا هر وقت در خاورمیانه اتفاقات اینجوری میافتد و همه تصمیم میگیرند پاسخ سختی بدهد بعدش جفت جفت میآیند ایران و میروند. شاه عمان که برای نذر عقبافتادهاش سر مراسم تحلیف بدو بدو آمد یک چیزهائی خامنهای به عربی و او به فارسی بههمدیگر گفتند و رفت، حالا از سوئیس هم ظاهراً وزیر خارجهشان با چند نفر دیگر پاشدهاند رفتهاند ایران. اینطوری که من حس میکنم، شاه عمان پیک موتوری جامعهی جهانی است، وزیر خارجه سوئیس آژانسشان. موارد پاسخ سخت در حد پیتزا و سالاد و نوشابه را میدهند او ببرد ایران ، موارد شدیدتر را وزیر خارجه سوئیس. حالا این بدبخت نه فارسی بلد است نه عربی. در بیت رهبر هم که همه فقط عربی بلدند با یک کمی فارسی. الآن رهبر ایران چطوری به راننده آژانس غرب حالی بکند که برو تو محل خودتون بازی کن وگرنه پاسخ سختی بهت میدهم؟ خب سوء تفاهمها اولش همینجوری شروع میشود دیگر.
یک ـ من میگم جامعهی جهانی بهجای اینکه صبح تا شب بشماره ببینه برای دادن پاسخ سخت چقدر مهمات داره، باید بشینه ببینه چندتا لودر داره. هر موقع تونستن سه چهار میلیون لودر را از پهنا ردیفی به هم ببندند از سر خاورمیانه همینطوری بفرستند جلو تا تهش یک عده هم در جالیزی که پشت سر لودرها بهجا مانده تخم آدم بکارند، آن وقت دیگر نه کسی احتیاج به موافقت مجلسش دارد نه این همه درگیر انتخابات میشود. حرف مفت هم لازم نیست کسی بزند که دور بعد ریاست جمهوریاش را از دست بدهد. البته اینها هم عین ما همه شیفتگان خدمت هستن نه تشنگان قدرت، ولی حالا ما به همه گفتیم زده، شما هم بگین زده!

کلیدواژه ها: طنز, طنز خارجی, علیرضا رضایی |
