تكنولوژیهای زنانه ـ بخش دوم
کُمد و توالت
26 Aug 2013
■ جودیث مک گوآ ـ ترجمه: علی تهرانی
نگاه به نمونه های ساده، کابردی و قدیمی تر تکنولوژی های درون خانه، اهمیت بررسی تکنولوژی های زنانه را یادآوری می کند. کمد و توالت از جمله مهم ترین این تکنولوژی هاهستند.
کمد
تاریخِ کمد شرح مختصری از توسعه تکنولوژیکی اواخر قرون وسطی و اوایل دوران مدرن و انقلاب صنعتی است. آنچه از خانه ها به جا مانده، نقشه ی ساختمان ها، صورت های اموال و تاریخچه زبان شناسانه واژه « کمد» ـ در انگلیسی معادل هایی نظیرcloset ، cupboard dresser, bureau, pantry larder ـ به ما می گویند که کمد و سایر فضاهای انبارگونه درون خانه، تا قبل از انقلاب صنعتی در آمریکا و انگلستان نادر بوده اند. از سوی دیگر کاربردهای قدیمی تر از انبارهای درون خانه و محفظه های چوبی، به خانواده های به شدت ثروتمند منحصر بوده است؛ در مکان هایی نظیر کاخ های سلطنتی، کلیساها و مکان هایی از این دست که ظروف یا جواهر زیادی داشتند که می بایست در جایی نگه داری می شد.
با آغاز قرن هفدهم این روند تغییر کرد. واژهایی نظیر cup board و closet در معنای مدرن خود و برای توصیف مکانی برای نگه داشتن وسایل آشپزخانه و دیگر وسایل وارد زبان شد. بوفه و کابینت نیز به صورت فراگیری به خانه ها آمد. به موازات آن که مردمِ بیشتری وسایلِ بیشتری داشتند، مکان های انبارگونه درونِ خانه ای نیز بیشتر و فراگیرتر شد. نکته ای که از چشم برخی مورخان تکنولوژی دور مانده این است که انقلاب صنعتی در واقع پاسخی به مصرف و بازار رو به رشد وسایلِ متوسط نظیر وسایل سرامیکی، چوبی، آهنی و نساجی بود و این ابتکار عمل مصرف کننده بود که فعالیت های سرمایه گذاران، مخترعان و تولیدکنندگان را به سمت انقلاب صنعتی هدایت کرد. (در واقع بخش عمده ای از انقلاب صنعتی ریشه در نیازهای روزمره افراد در زندگی شان دارد).
اوایل قرن نوزدهم برای انقلاب صنعتی با چرخشی بزرگ همراه بود. کاهش قیمت بسیاری از وسایل، میزان زیادِ آنها را برای مردم عادی قابل دسترس کرد و مردم نیز آن ها را در کمد ها جا می دادند. در این وضعیت، کمدها و انبارهای درون خانه به شدت بزرگ شدند تا آنجا که انبارهای دورن خانه ای، بزرگترین تغییری بود که در نقشه خانه های دوره ویکتوریایی ـ 1837 تا 1901 ـ دیده می شود.
نشانه های زبان شناسانه هم نشان می دهد در این فضای جدید، تکنولوژی های انبارکردن هم تغییر کرد و شاید بتوان گفت که این تکنولوژی ها مجددا ابداع شدند. نگاهی گذار به این واژه ها در زبان انگلیسی نشان دهنده کاربردهای ویژه برای کمدهاست. Larder ـ به فارسی: دولابچه یا گنجه خوراکی ـ جایی بود که محصولات مرتبط با خوراک را در آن جا می دادند. Pantries همچنان که از ریشه فرانسه این واژه بر می آید، محلی برای نگه داری نان بود که طی قرن هفدهم برای سایر مواد خوراکی هم استفاده می شد. Cupboard برای نگهداری فنجان ها و سایر ظروف بود و Cabinet به معنی کابین کوچک، جایی بود که درهایش قفل می شد و از آن برای نگهداری جواهرات و اشیا قیمتی استفاده می شد.
در قرن هجدهم این تقسیم بندی ها به کلی از میان رفت و هر کدام از آن ها می توانستند اشیا مختلفی را در خود جای دهند. این قواعد بهره برداری را «نرم افزار» کمدها می نامم. هر چه طی قرن نوزدهم، این نرم افزار دچار تغییر و جایجایی شگرفی شد، «سخت افزار» این تکنولوژی هم تغییرات بزرگی کرد. مهم ترین تغییر این بود که مکان های انبارِ وسایل، نماهای باز و قابل رویت خود را از دست دادند و به مکان های کاملا سربسته رفتند. در ابتدا قفسه های آشپزخانه در نداشتند، اما اندک اندک به شکل کابینت های کنونی با در و دیواری غیرقابل رویت در آمدند. در همین زمان واژه های closet و cabinet که در ابتدا برای اشاره به فضاهای مجزا شده استفاده می شدند، برای اشاره به محیط های سربسته استفاده شدند.
اگرچه جمله «اختراع، فرزند احتیاج است» شاید بتواند از عهده توضیح تکثیر کمدها برآیند، اما فراوانی وسایلی که باید انبار می شدند، نمی تواند لزوم غیرقابل رویت بودن آن ها و نیز بی قاعده بودن نحوه ی قرار گرفتن وسایل داخل آنها را توضیح دهد. اتفاقا بر عکس، داشتن وسایل بیشتر بر لزوم قابل رویت بودن آنها تاکید می کند، چرا که پیدا کردن آنها در مواقع ضروری را ساده تر می کند.
راز این تغییر گشوده نمی شود مگر این که به یاد آوردیم چه کسانی وظیفه انبار کردن را به عهده داشتند. در اواخر قرون وسطی و اوایل دوران مدرنِ در انگستان، انبارها منحصر به کاخ ها، امارت ها و اماکن مذهبی بود و خدمتکارانی مخصوص، مسوول نگه داری و اداره آنها بودند. اما در مقابل در دوره آغازین دوران صنعتی و پس از آن، به موازات رشد وسایل خانگی در خانه ی افراد عادی، آنهایی که به تدریج طبقه متوسط صنعتی نام گرفتند، یک نفر غیر متخصص ـ زن خانه دار ـ مسوول انبارکردن، آرایش، چیدن و آوردن وسایل انبارشده بود.
زنان خانه دار به سبب دغدغه هایی متعدد و متنوع، در تصمیم های مربوط به آرایش وسایل خانه، تجدید نظرهای اساسی کردند.
به عنوان مثال، زنان خانه دار قرن های هیجده و نوزده، بخش عمده ای از وقت شان را به رسیدگی به بچه های خردسال می گذراندند و زمانی که به سایر کارهای خانه می رسیدند نیز باید بر آنها نظارت می کردند، بنابراین انبار کردن وسایل به نحوی که برای کودکان نوپا و خردسال قابل دسترس نباشد از اهمیت زیادی برخوردار بود. زنان خانه دار مسوول نظافت آنها نیز بودند. گذاشتن وسایل در فضای سرپوشیده و به دور از دید دیگران، در وقت زنان برای نظافت مداوم آنها نیز صرفه جویی می کرد. به ویژه آنکه در آن زمان به سبب نحوه گرمایش و روشنایی خانه ها، جدا کردن خاکستر و دوده از لباس ها کار دشواری بود. جاگذاری وسایل آشپرخانه در کابینت های دربسته آشپزخانه روشی بود در راستای تمیزی بیشتر، به این صورت که ظروف از جلوی دست برداشته شدند و در نتیجه روی میز راحت تر تمیز می شد و ثانیا ظروف در محفظه های دربسته از چربی و دود آشپزخانه دور می ماند.
تا اینجا درباره سخت افزار گفتیم اما نرم افزار چطور؟ چرا دیگر نگهداری اشیاء همجنس و همگون در کنار هم معنی نمی داد؟ پاسخ اینجاست که کمد از تکنولوژی های زنانه است و آنچه زنانِ خانه بیش از هر چیز نیاز داشتند، نزدیکی وسایل به محل نیاز و مصرف آنها بود. مواد خوراکی و ظروف آشپزخانه در یک جا قرار گرفتند و پارچه های رو میزی و وسایل غذاخوری چینی و بلور در یک جا. ملحفه و پوشاک خواب به کمدهای اتاق خواب رفتند و وسایل قدیمی و خارج از استفاده ـ فارغ از کاربرد اولیه شان ـ به زیر شیروانی یا زیرزمین خانه منتقل شدند.
این تکنولوژی جدید انبار کردن یک شبه به وجود نیامد. شواهد از تنوعی وسیع در میان زنان خانه دار قرن هجدهم حکایت دارد، اما اندک اندک قوانین و راه های نگه داری مناسب، خودنمایی کردند. اواسط قرن نوزدهم این فرآیند تقریبا کامل شد و حداقل در شرق آمریکا مردم می دانستند چه وسیله ای را باید کجا نگه داری کنند.
اما فقط زنان خانه دار بودند که دقیقا می دانستند چه وسیله ای به کجا تعلق دارد. در هیچ دو خانه ای وسایل، فضای انبار کردن، کاربردها و زمان نیاز یکسانی نداشتند، بنا بر این فقط زن خانه بود که از محل و نحوه ی نگهداری همه وسایلِ آگاه بود. اواخر قرن نوزدهم همه دختران می بایست آموزش های مربوط به انبارکردنِ وسایل مختلف و نحوه ی استفاده از کمدها را یاد می گرفتند. بنا بر این تعجب برانگیز نبود که وقتی دولت ها و شرکت های بزرگ به دنبال استخدام کارگر ماهر برای انبار کردن وسایل و فایل کردن پرونده ها بودند، بسیاری از زنان را استخدام کردند.
نکته آخر این که انجام آشپزی یا شستن رخت هم بدون دانستن این که وسایل مورد نیاز کجاست غیر ممکن بود؛ بنا بر این این حوزه ها نیز همچنان در پیوند با زنان ماند و این همان کار غیر قابل رویتی است که زنان همواره به سبب تکنولوژی های ساده خانگی مشغول انجام آن بوده اند.
توالت
برای درک بهتر تکنولوژی توالت، به تکنولوژی کمد نگاه دوباره ای می کنیم. واژه واتر کلازت water closet به معنی توالت ـ و یا شاید مستراح ـ از دو بخش واتر به معنی آب و کلازت به معنی کمد، تشکیل شده است.
این روزها، ما معمولا کسی را در کمد مخفی نمی کنیم. گذاشتن کسی در کمد معنای خوبی ندارد و استفاده از کمد به عنوان سرپناه، چندان پذیرفته نیست. اشیا را در کمد می توان مخفی کرد؛ و آن چه در توالت مخفی می شود، اعضای تناسلی است. اما از آنجایی که جدایی آن از فرد امکان پذیر نیست، افراد ـ در توالت یا واتر کلازت ـ مخفی (یا انبار) می شوند. این دقیقا وظیفه ای است که کمد ها باید انجام می دادند تا برای افراد، حریم خصوصی بسازند.
در اوایل دوران مدرن همه استفاده های مربوط به فضای بسته و سرپوشیده مربوط به امور شخصی افراد است؛ اموری از قبیل خوابیدن، لباس پوشیدن، عبادت کردن و خواندن. کمد آن چنان با مفهوم حریم خصوصی گره خورده بود که در قرن هفدهم از واژه کلازت closet در معنای مثبت کلمه به عنوان مترادف حریم خصوصی یاprivacy استفاده می شد. کابینت cabinet دیگر واژه ای که برای فضای سربسته و پوشیده استفاده می شد نیز تاریخچه ی مشابهی دارد. تنها در قرن هفدهم و در آستانه صنعتی شدن بود که کمد و کابینت به جای افراد؛ وسایل و اشیا را در خود جای دادند. قسمتی از نرم افزار فضاهای بسته نیز به موازات و همراه باتغییر محتوای آن، از افراد به اشیا، تغییر کرد.
آنچه واضح است این که منتسب شدن زنان به فضای خصوصی یکی از تغییرات مهمی است که در تعریف فضای خصوصی صورت گرفت. این تغییر با انقلاب های بزرگ تکنولوژیکی در قرن های هجدهم و نوزدهم همراه بود. یادآوری اهمیت مطالعه تکنولوژی های زنانه در این مورد ویژه هم ضروری است به دو دلیل عمده: اول این که پیوند زن و حوزه خصوصی قابل مشاهده است و دوم برای این که زنان، حداقل در لفظ، با جنبه های خصوصی زندگی، پیوند بیشتری برقرار کرده اند.
تجسم تکنولوژی های حوزه خصوصی، توالت است. این فضا به سبب سرعت در توسعه و فراگیر شدن اش در مدل مدرن خود یکی از بهترین نمونه های پیشرفت سریع و وسیع تکنولوژیکی است. فرآیند تکمیل این تکنولوژی در چند دهه آخر قرن نوزدهم و اول قرن بیستم به سرعت به پیش رفت. اهمیت توالت بیش از آن که به آوردن عمل دفع به داخل خانه و فضای خصوصی وابسته باشد، متکی به معرفی سخت افزار جدید همراه با آن است.
سخت افزار اولیه توالت نشان می دهد که هر آنچه در توالت انجام می شود، نیاز داشت که در فضای خصوصی باشد. آب گرم و ارزش منزلتی و اجتماعی آن، تمیزی بدن و نیاز به فضای مشابه باعث شد که دستشویی، وان و توالت همه در یک حمام استاندارد ـ آمریکایی ـ کنار هم جمع شوند. به صورت همزمان پیشرفت پارچه های یک بار مصرفی که زنان در هنگام پریود استفاده می کردند، کمک کرد این پارچه ها نیز از مکانی که رخت ها و پارچه ها در آن شسته می شدند به توالت ها منتقل شوند.
دیگر کارکرد فرهنگی توالت مدرن «حذف فیزیکی کثافت» بود. از نظر زیست محیطی استفاده از آب تمیز برای بردن آلودگی ها و کثافت ها پدیده ی جدیدی نبود. در آن زمان هم بسیاری از کارخانه ها در جوار رودخانه ها ساخته می شدند و از آب تمیز برای دفع آلودگی ها استفاده می کردند، اما آنچه مهم بود این بود که انسان می خواست ـ و اکنون به لحاظ تکنولوژیکی می توانست ـ از بو و شرایط فیزیکی مدفوع و ادرارش خلاص شود و در واقع از حالت حیوانی خود فاصله بگیرد. جالب است که این اتفاق به موازات تلاش مهندسان برای دفع و ناپیدا کردن آلودگی های کارخانه ها و صنایع انجام گرفت، به نحوی که گویی حذف آلودگی ها شیوه ای برای انکار سلسله رفتار آدمی بود.
آلودگی ها هرچند فقط از دید انسان ها خارج می شدند اما همچنان در محیط زیست بودند و چه بسا به مکان هایی منتقل می شدند که خطرات زیست محیطی بیشتری نیز به همراه داشت؛ اما این دیده نشدن کثافت ها اهمیت زیادی داشت.
دوباره یادآوری می کنم که زنان «موجوداتِ فضای خصوصی» بودند و توالت های تمیز حاصل کار آنان بود؛ کاری که به زحمت توسط دیگران ـ مردان ـ مشاهده می شد و مورد توجه قرار می گرفت. عادی سازی محول شدن کار خانه از جاسازی وسایل در کمدها تا تمیز کردن توالت ها با کمک تکنولوژی هایی صورت گرفت که به ما اهمیت بررسی تکنولوژی های زنانه را نشان می دهد. تاکید می کنم که برای تاریخ نگاران تکنولوژی، بررسی دوباره این تکنولوژی ها به دلایل متعددی ضروری است:
اول ـ نرم افزار یا دانش استفاده از این تکنولوژی ها سایه خود را بر سر تکنولوژی ها زنانه نگه داشته تا جایی که بررسی طبیعت و ویژگی های این تکنولوژی ها اهتمام خاصی می طلبند. نگاه به نرم افزار همواره نگاه به سخت افزار را نیز در پی دارد و بررسی سخت افزارهای یکسان در فرهنگ های مختلف که دانش استفاده متفاوتی به خود گرفته اند از این نظر راه گشاست.
دوم ـ از آنجایی که تقابل عمومی/ خصوصی در اجتماع ما فراگیر و درعین حال مردانه است؛ بررسی تکنولوژی های زنانه توجه بیشتری می طلبد. اگر از کسی بخواهید لیستی از تکنولوژی های موجود به شما بدهد، نه پستان بند در آن لیست دیده نمی شود نه کمد. حتی در تقابل عمومی/خصوصی امکان دارد «خصوصی» کمتر تکنولوژیکی دیده شود.
سوم ـ پیوند دائمی تکنولوژی های زنانه و غربی با کارکردهای زیستی بدن به مشاهده نشدن این تکنولوژی ها کمک می کنند، چرا که این تکنولوژی ها را طبیعی جلوه می دهند. می دانیم که اتوموبیل، آزمایشگاه های تحقیقاتی و چراغ های برقی برای حیات ضروری نیست، اما از آنجا که غذا و مسکن، لباس و بهداشت برای حیات ضروری است، این هاله طبیعی بودن را بر سر تکنولوژی های مرتبط با آن نیز می کشیم و تصور می کنیم که آنچه به بر طرف کردن این نیازها هم کمک می کند، طبیعی است. این مساله ریشه در این دارد که همواره تصور می کنیم که این نیاز است که شکل تکنولوژی را دیکته می کند. در هر حال مهم این است که درک کنیم که فرهنگ غربی ما الویت پایین تری برای تکنولوژی های مرتبط با بدن به ویژه بدن زن قائل است.
و در آخر، مطالعه تکنولوژی های زنانه سوال های بنیادین و پر چالشی را درباره کل مفهومِ غربی و مدرن تکنولوژی مطرح می کنند؛ سوال هایی از جنس متفاوت با آنچه معمولا در بررسی تکنولوژی ها مطرح می شود. در پایان دوباره تاکید می کنم که غفلت از تکنولوژی های زنانه، از دست دادن نیمی از تکنولوژی ها نیست، بلکه از دست دادن بیش از نیمی از قسمت های مهم گفتمان تکنولوژیکی دنیای مدرن ماست؛ چرا که دید ما بر دیگر تکنولوژی ها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
ـ مقاله Why Feminine Technologies Matter نوشته Judith A. McGaw. این ترجمه از فصل اول کتاب جنسیت و تکنولوژی است که توسط انتشارات دانشگاه جانز هاپکینز در سال 2003 به چاپ رسیده است.

کلیدواژه ها: توالت, تکنولوژی, جودیت مک گوآ, زنان, علی تهرانی, کمد |
