لابی اسراییل در آمریکا
24 Jul 2013
■ آزاده معاونی
تقریبا هر بار که مصاحبهای با یک سیاستمدار ایرانی را میخوانم، یا گفت و گویی با یک چهره دانشگاهی ایرانی دارم که غالبا حرفهای معقولی میزند، اشارهای به قدرت ‘لابی اسراییل’ در سیاست امریکا صورت میگیرد. در چشمانداز ایرانیان، تصوری که از این لابی وجود دارد آن نیرویی است که باعث میشود کنگره بدون هیچ رای مخالفی به تحریم بانک مرکزی رای دهد، آن نیرویی که دشمنی امریکا نسبت به ایران را پدید آورده و همچنان حفظ کرده. مشکل این است که بسیاری شاید متوجه نباشند که آن لابی اسراییلی کمابیش امریکایی است.
انگار که شاخهای معقول در سیاست امریکا وجود دارد و در مقابل آن شاخهای خارجی یعنی کنگره قرار دارد و این شاخه با لابیای متشکل از هزاران اسراییلی ساکن تلآویو و حیفا با لهجه عبری همکاری میکند که سالی چند بار برای شرکت در مناسبتهای ضد ایرانی به امریکا سفر میکنند. خود این اصطلاح، یعنی ‘لابی اسراییلی’ موید این دیدگاه است که این آدمها خارج از نظام امریکا قرار دارند، حتی امریکایی هم نیستند، بلکه اسراییلیهای قرضیای هستند که به سیاست امریکا پیوند زده شدهاند.
فکر کنم دانستن این نکته مهم است که اعضای لابی طرفدار اسراییل همه امریکایی هستند. اسم شاخهای از آن را به راحتی میتوان لابی یهودیان امریکاییای گذاشت که به اسراییل به دیده سرزمین مادری نگاه میکنند. اما تقریبا تمام این یهودیان امریکایی چندین نسل است که در امریکا زندگی کردهاند و از دید خودشان و بسیاری دیگر امریکایی به حساب میآیند. این حقیقت که آنها هویتی ثانویه دارند و در این هویت، خوب یا بد، یهودیانی هستند که به شکل سرسختانهای به ایده اسراییل در جایگاه سرزمین یهود متعهداند، تمایزی با هویت بنیادین امریکاییشان ندارد.
این معنا را به بهترین وجهی در دانشگاه درک کردم، زمانی که اوقاتی را با خانواه یهودی هم اتاقی دانشگاهیام گذراندم. والدینش هر دو استاد دانشگاه بودند و دوستداشتنیترین آدمهایی که بتوانید تصورش را بکنید. خانوادهای روشنفکر و فرهیخته که وقتشان را به گوش دادن به موسیقی کلاسیک و سرگرمیهای واژگانی و ادبی میگذراندند. مثل بیشتر امریکاییهای یهودی، مشرب سیاسیشان لیبرال بود: طرفدار کنترل سختتر بر خرید و فروش اسلحه، حق سقط جنین برای زنان، آزادیهای مدنی و بسیاری دیگاههای پیشرو دیگر در خانواده بودند. در سبک و محتوا درست مثل شخصیتهای فیلمهای وودی آلن بودند.
ولی هر وقت که موضوع اسراییل مطرح میشد مکالمه ما به مشکل برمیخورد و واکنشی عصبی نشان میدادند. رنگ صورتشان میپرید و عصبانی میشدند. تردیدی نداشتند که که اگر اسلحه از اسراییل به عنوان سرزمین یهود حفاظت نمیکرد، روزی که دوباره آنها را برای فرستان به اردوگاه جمع بکنند (به جد معتقد بودند چنین اتفاقی خواهد افتاد)، جایی برای رفتن نخواهند داشت و هیچ کشوری از آنها حفاظت نخواهد کرد. به غیر از این وجه، باقی زندگی آنها یک زندگی نرمال امریکایی بود، خانهای بزرگ با حصار چوبی سفید رنگ و یک سگ شاد و بازیگوش. اما به عنوان یهودی خود را آسیبپذیر میدانستند و با خاطره هولوکاست زندگی میکردند، انگار که همان دیروزش اتفاق افتاده بود. حتی حاضر به سفر به آلمان هم نبودند، نه برای گردش و نه حتی برای شرکت در همایشهای دانشگاهی.
اگر در امریکا بزرگ شوید، این که بخشی از لابی اسراییلی را چنین امریکاییهایی تشکیل میدهند به وضوح قابل مشاهده است. وقتی بچه کوچکی بودم و به مدرسه میرفتم، تعطیلات یهودی را هم مثل تعطیلات مسیحی جشن میگرفتیم. در کلاس سوم با چراغ قوهای که از خانه برده بودم، در نقش یکی از شمعهای منورا، در جشن حنوکا شرکت کردم. یهودیان امریکایی شاید وزنی بیشتر از جمعیتشان در امریکا بازی کنند، چه فرهنگی و چه سیاسی، ولی امریکایی بودنشان هرگز مورد سوال نیست.
این که آیا پشتیبانی سرسختانه آنها از اسراییل در جهت منافع ملی امریکاست، سوال دیگری است، ولی هرگز به این معنا نیست که آنها را میتوان خارجی به حساب آورد. آنها شاید طرفدار جهانبینی سیاسیای باشند که همیشه بر نگاه دیگران نسبت به منافع ملی امریکا منطبق نمیشود، ولی همه ملتها این مشکل را دارند. نمیخواهم قیاس کنم، ولی عربهای طرفدار القاعده در جهان عرب یا ایرانیهای طرفدار حزبالله لبنان را در نظر بگیرید. منظورم اشاره به این نکته هست که در تمام کشورها شهروندانی وجود دارند که تفسیرشان از منافع ملی وابسته به جهانبینیای ثانویه است، حال هر چه قدر هم که آن جهانبینی افراطی باشد.
در مورد امریکا، این مهم است که به یاد داشته باشیم شاخه بزرگی از لابی اسراییلی را مسیحیان اونجلیست (انجیلی) تشکیل میدهند که دلایل فقهی خود را برای اتخاذ موضعی سخت در پشتیبانی از وجهه یهودی اسراییل دارند. با تماشای فیلمها و سریالهای امریکایی متوجه آن نخواهید شد، ولی این مسیحیان به شدت معتقد تعدادشان زیاد است و نقش بزرگی در زندگی امریکایی بازی می کنند.
پشتیبانی آنها از اسراییل همان سیاستهای آپارتایدی را تقویت میکند، ولی از موضعی اجتماعی-مذهبیای کاملا متفاوت.
همه این گروهها، یعنی یهودیان امریکایی و مسیحیان اونجلیست، امریکاییهایی تمام عیار هستند. به این ترتیب باید به لابی طرفدار اسراییل به دیده نیرویی داخلی (در معنای وطنی) در سیاست امریکا نگریست که در تار و پود زندگی امریکایی حضور دارد. این اصلا به معنی این نیست که حتما سیاستهای متمایل به اسراییل آنها را باید تایید کرد، ولی این تصور که نفوذ آنها ناشی از نیرویی خارجی در سیاست امریکاست بیفایده است و حاصلش تصوری ذهنی و نادرست از سیاستهای خود امریکا نسبت به ایران خواهد بود.
منبع: ایرانوایر

کلیدواژه ها: آزاده معاونی, آمریکا, اسراییل, لابی |
