Home

Titleوظیفه‌ی تحریمی‌ها در دوران ریاست روحانی

روحانی و مطالبات دموکراسی‌خواهانه‌ی ما

20 Jun 2013

■ آرش بهمنی
Font Size + | - Reset

یکم. پیروزی حسن روحانی در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92، باعث شگفتی ناظران داخلی و خارجی شد. تقریبا می‌توان قاطعانه گفت که اکثریتی از ناظران و تحلیل‌گران سیاسی پیش‌بینی نمی‌کردند که بعد از حذف هاشمی‌ رفسنجانی از عرصه انتخابات، یکی از نزدیک‌ترین افراد به او، موفق به پیروزی در رقابت‌های انتخاباتی شود.

Iranian presidential candidate Rohani waves to supporters in the central Iranian city of Shiraz

موضع‌گیری‌های روحانی، هراس از قدرت گرفتن افرادی نظیر سعید جلیلی، حمایت هاشمی‌ رفسنجانی و خاتمی و در نهایت کنار رفتن عارف از رقابت‌های انتخاباتی، موجی را به نفع حسن روحانی ایجاد کرد و همین موج وی را به مقام ریاست‌جمهوری رساند.

اما بلافاصله پس از پیروزی حسن روحانی، افرادی خواستار سکوت دیگران و عدم بیان مطالبات شدند. به نظر آن‌ها بیان مطالبات از سوی تحول‌خواهان، می‌توانست و می‌تواند باعث لطمه خوردن به دولت روحانی شود، توقعات را از وی بالا ببرد و در نهایت باعث دل‌سردی مردم از او شود. آن‌ها به تاسی از شعار روحانی در انتخابات، مردم را به “اعتدال” دعوت می‌کنند ـ و البته توضیح نمی‌دهند که این اعتدال چیست، حد و مرز آن کجاست و نماینده‌ی آن چه شخص یا گروهی می‌تواند باشد.

در یکی از آخرین مواضع از این دست، سیدمحمد خاتمی، رییس‌جمهور دوران اصلاحات، خواستار آن شده است که “شتاب زدگی نکنیم که توقعات بیجا از دولت پیدا نکنیم”. خاتمی اما مطالبات خود ـ و به بیان دیگر، بخش بزرگی از اصلاح‌طلبان ـ از روحانی را چنین صورت‌بندی کرده است: “می خواهیم فضای امنیتی نادرست از بین برود تا همه بتوانند حرفشان را بزنند … می خواهم که همین انجمن هایی که الان هستند به راحتی بتوانند حرفشان را بزنند تا فضا برای دیگران باز شود”. [1]

سخنان خاتمی، نشان‌دهنده مطالباتی است که بخشی از اصلاح‌طلبان از روحانی دارند. مطالباتی که از سوی عده‌ای می‌تواند تعبیر به تندروی و از سوی عده‌ی دیگری تعبیر به کندروی شود. از آن‌جایی که مشخص نیست چه کسی مرجع تشخیص “اعتدال” در بیان شعار و مطالبه است، این مشکلی است که همچنان وجود خواهد داشت. توجه کنیم که خود حسن روحانی نیز نمی‌تواند به عنوان خط‌کش اعتدال محسوب شود. از آن جهت که بخش زیادی از رای‌دهندگان به روحانی، برای رای دادن به وی، دلایلی بیش از برنامه‌ها یا شعارهای وی داشتند. حضور مردم در خیابان‌ها پس از اعلام پیروزی روحانی و شعارهایی که سر دادند [2] به خوبی مشخص کننده‌ی رویکرد آن‌ها در ریختن رای به حساب روحانی در صندوق‌هاست. حتی اگر افرادی باشند که این مساله را رد کرده و خواستار نادیده گرفتن آن از سوی روحانی شوند. [3]

با توجه به شعارهای مردم، می‌توان این‌طور بخشی از مطالباتی که از دولت روحانی وجود دارد، مشخص و روشن است. این مطالبات توسط افرادی مطرح شده‌اند که در انتخابات نیز به او رای داده‌اند و احتمالا می‌توان گفت که به نوعی “حق آب و گِل” برای بیان مطالبات خود را دارند.

دوم. وزارت کشور، پیش از برگزاری انتخابات اعلام کرده بود که در مجموع ۵۰۴۸۳۱۹۲ نفر واجد شرایط رای دادن در این انتخابات هستند. (گرچه روزنامه‌هایی چون بهار نوشته بودند که حداقل 5 میلیون نفر در این آمار لحاظ نشده‌اند و تعداد واجدان شرایط رای دادن بیش از 55 میلیون نفراست) [4] با پذیرش آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور، گرچه بیش از 36 میلیون نفر در انتخابات حاضر شدند، اما بیش از 13 میلیون نفر نیز از رای دادن اجتناب کردند.

طبیعی است که نمی‌توان همه‌ی این آمار را به پای کسانی نوشت که از مردم برای تحریم انتخابات دعوت کرده بودند، اما نمی‌توان شک کرد که تعدادی از آن‌ها، به همین دلیل در انتخابات حاضر نشدند. تحریم‌کنندگان انتخابات، براساس دلایلی که خود بر می‌شمردند حضور در این انتخابات را بی‌فایده می‌دانستند ـ و البته به نظر می‌رسد که تاکنون پیش‌بینی آن‌ها به خطا رفته است. [5]

با وجوداین پیش‌بینی خطا، نباید نکته‌ای را فراموش کرد: تحریمی‌ها، گروهی نیستند که بتوان آن‌ها را نادیده گرفت. این گروه چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی، اکنون جز اقلیت‌های قدرتمند جامعه ایرانی هستند. اقلیتی که می‌توانند با حضور خود در عرصه‌های سیاسی، کفه ترازو را به نفع یک طرف سنگین‌تر کنند.
نکته‌ی دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، آن است که حضور در انتخابات و برگزیدن روحانی، به معنای رسیدن به سقف مطالبات جامعه دموکراسی‌خواه ایران نیست. مطالبات دموکراسی‌خواهان ایران هم‌چنان ادامه دارد و نمی‌تواند و نباید تحت‌الشعاع یک انتخابات، به حاشیه رود. بیان این مطالبات در سطح جامعه و ایجاد فضای گفتمانی برای آن‌ها، از مواردی است که نباید هرگز فراموش شود.

شاید در این‌جا بتوان از یک تقسیم وظایف ناخودآگاه نیز صحبت کرد: بخشی از آنان که به حسن روحانی رای داده‌اند، شاید به هر دلیلی، امکان مطرح کردن بخشی از مطالبات را نداشته باشند. آن‌ها شاید در چهارچوب “اعتدالی” روحانی و برخی از دایه‌های مهربان‌تر از مادر اسیر شوند و مجبور به تکرار همان‌ها شوند.

تحریمی‌های انتخابات جاری در این‌جاست که نیاز به ورود به میدان دارند: آنان هیچ نوع بدهی به حسن روحانی یا حامیان وی ندارند. از موضع‌ دموکراسی‌خواهانه و آگاهانه، از ورود به بازی انتخابات پرهیزکرده‌اند و اکنون نیز می‌توانند با طرح مطالبات دموکراسی‌خواهانه، برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنند. فراموش نکنیم حتی خود حسن روحانی نیز در کنفرانس مطبوعاتی‌اش چنین سخن گفت: “من رییس‌‌جمهور همه مردم ایران هستم”.

سوم. بسیاری بر این عقیده‌اند که بیان و طرح مطالبات، می‌تواند باعث شکست روحانی یا بالا رفتن سطح توقعات از وی شود و در نتیجه، زمینه‌ی ناامیدی مردم از او را فراهم سازد. آنان مطرح شدن چنین سخنانی را مصداق “تندروی” می‌دانند و برای مثال شکست خاتمی در دوران هشت ساله ریاست‌جمهوری را به همین مساله نسبت می‌دهند.

فارغ از آن‌که در چنین تحلیلی، شکست یک پروژه یا دولت تنها به یک عامل تقلیل می‌یابد، نباید فراموش کنیم که اتفاقا بیان کردن مطالبات، می‌تواند چراغ راهی باشد برای رییس‌جمهور و تیم وی. پس از تجربه دوم خرداد 76، بسیاری از ایرانیان متوجه این نکته شده‌اند که سطح قدرت دولت و توقعی که باید از آن داشت، محدود است و نمی‌توان از دولت انتظار معجزه داشت.

با این وجود بیان مطالبات، به معنای آن است که به دولت‌مردان یادآوری کنیم که خواسته‌های‌مان فراموش نشده است. خواسته‌هایی که بابت آن‌ها در 16 سال گذشته هزینه‌های فراوانی پرداخت شده است.

از سوی دیگر بیان این مطالبات و طرح آن‌ها در فضای عمومی، به نوعی اجرای تز “فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا”ی سعید حجاریان هم هست. طبیعتا وقتی حاکمیت متوحه شود که بخش نه چندان کوچکی از حامیان روحانی، تمایل به حذف نظارت استصوابی دارند، چاره‌ای جز آن نخواهد داشت که در کار بررسی صلاحیت‌ها، به رایزنی با دولت بپردازد و افراد بیشتری را برای حضور در انتخابات تایید کند. ـ اتفاقی که پیش از این در سال 78 و انتخابت مجلس ششم رخ داد و نتیجه آن را هم دیدیم که باعث تشکیل قوی‌ترین مجلس پس از انقلاب شد.

علاوه بر طرح مطالبات، اما نباید نکته‌ی دیگری را هم فراموش کرد. مطالبه‌محوران در فضای جدید باید سعی کنند تا اقدام به تشکل‌یابی کنند و شبکه‌های خود در نقاط مختلف کشور و دنیا را ایجاد، بازسازی یا ترمیم کنند. برای هر نوع فشار اجتماعی که قرار باشد مطالبه‌ای را پیگیری کند یا برای تاثیرگذاری در فضای سیاسی، وجود سازمان و تشکل، از مهم‌ترین ابزارها است.

برای این‌کار باید با استناد به تجربه‌های 16 سال گذشته به نوعی عمل کرد که این شبکه‌ها، کمترین آسب‌پذیری را در مقابل حکومت داشته باشند و با تغییر دولت، به راحتی متلاشی نشوند.

به قدرت رسیدن حسن روحانی، می‌تواند نویدبخش روزهای خوبی برای کشور ما باشد: از سویی می‌تواند مشکلات بسیاری را در کشور حل کند و ایران را در مسیر درستی برای در پیش گرفتن توسعه قرار دهد و از طرفی فضای امن‌تری را برای فعالیت دموکراسی‌خواهان فراهم کند. فضای تنفسی لازمی که بدون آن، کار برای سامان دادن به خواسته‌ها و مطالبات، بسیار سخت خواهد بود. با کمی تدبیر می‌توان از این فضا برای قدم گذاشتن در راه دموکراسی، استفاده کرد. به شرط آن‌که در باد این پیروزی نخوابیم و یا متحیر از دلایل تصمیم حاکمیت کار و فعالیت را متوقف کنیم.

فراموش نکنیم که اگر امروز حاکمیت به نظر در موضع ضعف قرار گرفته و به کاندیدای حداقلی بخشی از دموکراسی‌خواهان اجازه حضور در میدان و پیروزی را داده است، به معنای دست کشیدن از شعارها و اقدامات قبلی نیست، بلکه امروز حاکمیت جمهوری‌ اسلامی مصداق این شعر حضرت مولاناست که “اژدرهاست او کی مرده است | از غم و بی آلتی افسرده است”.

—————————

پانویس‌ها:

1. برگرفته از سخنان سیدمحمد خاتمی در دیدار وی با اعضای شورای مرکزی و هیأت رئیسه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، به نقل از سایت رسمی خاتمی، در این آدرس

2. پس از اعلام پیروزی حسن روحانی و همچنین صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی، مردم به خیابان‌ها ریختند و شعارهای مختلفی را سر دادند. تکرار شعارهایی نظیر “یاحسین، میرحسین”، “حسن همون حسینه، رای ما میرحسینه”، “حسن کلیدُ رو کن، اوینُ زیر و رو کن”، “موسوی موسوی، ایران رو پس گرفتیم”، “برادر شهیدم، رایتو پس گرفتیم” و … نشان دهنده رویکردی است که مردم در انتخابات داشته‌اند. بسیاری از این شعارها در میتینگ‌‌های انتخاباتی روحانی نیز تکرار شده بود و به نظر می‌آید که به خوبی نشان‌دهنده مطالباتی است که بخشی از رای‌دهنگان روحانی از وی داشته‌اند. عکس‌ها، فیلم‌ها و شعارهای مردم در این دو روز را می‌توان با جست‌وجویی ساده در اینترنت یافت.

3. عباس عبدی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی، پس از پیروزی روحانی در یادداشتی نوشت: “در سال 88 فارغ از هر اتفاقی که افتاد، ما با پدیده دیگری مواجه بودیم؛ پدیده‌ای که دو طرف آن با تند کردن اوضاع شرایط را به نحو غیرقابل کنترلی درآوردند. خوشبختانه با حذف و کنار گذاشته شدن یک طرف این بازی و درس‌آموزی طرف دیگر، آن بازی گذشته دیگر تکرار نشد”. [روزنامه بهار، به تاریخ بیست و هشتم خرداد ماه سال نود و دو]
وی همچنین در گفت‌وگویی با روزنامه اعتماد و در پاسخ به این سوال که “بلافاصله پس از اعلام نتايج اوليه، نخستين خواسته‌هايي كه مطرح شد، رفع حصر آقايان موسوي و كروبي و آزادي زندانيان و دلجويي از آسيب‌ديدگان سال 88 است و اين مطالبات در فضاي مجازي به سرعت رو به افزايش است. چگونه بايد بين اين مطالبات بدنه اجتماعي و برنامه‌هاي دولت تعادل ايجاد كرد؟”، گفت: “اين همان اشتباهي است كه بايد از آن پرهيز كرد. آقايان كروبي و موسوي هم خواهان بهبود شرايط كشور هستند. اين مسائل تحت تاثير فضاي مجازي است. نخستين كاري كه بايد دولت جديد و اصلاح‌طلبان انجام دهند اين است كه دور اين فضاي مجازي يك خط قرمز بكشند. اين فضا به معناي واقعي «مجازي» است. اگر اين فضا واقعي بود الان هيچ‌كس نبايد در انتخابات شركت مي‌كرد. آنهايي كه تحت تاثير اين فضاي غيرمسوول مجازي هستند، هيچ كاري نمي‌توانند بكنند. افرادي كه تحت تاثير اين فضا بودند تا دو ماه پيش اگر درباره انتخابات حرفي مي‌زديم آنقدر انتقاد مي‌كردند كه حد نداشت. بنابراين نخستين كار اين است كه تحت تاثير فضاي مجازي نباشند و در فضاي واقعي تصميم‌گيري كنند. آنهايي كه در فضاي مجازي مطالبات را تعيين مي‌كنند، همان‌هايي هستند كه تا قبل از اين تحريمي بودند. اما مردم در سياست داخلي نياز به يك آرامش دارند و انعكاس اين آرامش را در سياست خارجي مي‌خواهند. طبعا اثر اين دو مورد در بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي انعكاس خواهد يافت. اين بدان معنا نيست كه كسي خواهان رفع حصر نباشد اما راهش اين نوع برخورد نيست، اين كارها حصر را طولاني‌تر مي‌كند همچنان كه تاكنون كرده است”. [روزنامه اعتماد، بیست و ششم خرداد نود و دو]

4. روزنامه بهار در گزارشی به تاریخ نوزدهم خرداد سال نود و دو نوشت: “آمار وزارت کشور برای تعداد واجدین شرایط رای دادن در یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری پنج‌میلیون نفر کمتر از آمار به دست آمده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 است. براساس آمارهای سرشماری که سال 90 انجام شده است، 55‌میلیون نفر می‌توانند در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند. این آمار در حالی به دست آمده که وزارت کشور چندی پیش اعلام کرد، واجدین شرایط رای دادن در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو حدود 50‌میلیون نفر است. به گفته محمد نجار، وزیر کشور، در دوره یازدهم انتخابات ریاست‌جمهوری، 50.483.192 نفر واجد شرایط رای دادن هستند. ولی تنها با یک محاسبه ریاضی نه‌چندان پیچیده جمع کردن کل جمعیت بالای 16 سال کشور که در سرشماری سال90 انجام شده است، آماری که به دست می‌آید پنج‌‌میلیون نفر بیشتر از میزانی است که وزارت کشور اعلام کرده است. یعنی 55‌میلیون نفر. به این ترتیب، حتی وزیر کشور، در حالی از 1, 631, 206 نفر رای اولی صحبت می‌کند که براساس همین آمار مرکز آمار کشور رای اولی‌ها حدود چهار‌میلیون نفر هستند. با نگاهی با جدول‌های سرشماری سال 90 و حتی با وجود آمار مرگ‌ومیرهای همان سال، که به گفته سازمان ثبت احوال، به‌طور کلی 422133 نفر بوده است باز هم امسال، در کشور، جمعیتی 55‌میلیونی حق رای خواهند داشت. در ادامه حتی اگر متولدین سه ماه آخر سال 74 را هم مدنظر قرار دهیم که حق رای دادن ندارند، عددی که به دست می‌آید، 55163470 نفر است. به عبارتی، حدود 55‌میلیون نفر حق رای دارند و وزارت کشور این پنج‌ میلیون نفر را در گزارش‌های خود اعلام نکرده است”.

5. نگارنده خود از افرادی بوده که در انتخابات شرکت نکرده است. اگر نتایج پس از انتخابات را درنظر نگیریم – که در این صورت باید گفت “معما چو حل گشت، آسان شود” – به نظر می‌رسد با توجه به جو سیاسی کشور، بسیاری از آن دلایل، در جای خود منطقی به نظر می‌رسید. برای مثال نگاه کنید به یادداشت “چرا تحریم انتخابات”، منتشر شده در سایت روز آن‌لاین

 
Tehran Review
کلیدواژه ها: , , , , | Print | نشر مطلب Print | نشر مطلب

  1. میم یه says:

    اولا رای ندادگان را نمیتوان یک گروه متشکل و کاملا هم راستا فرض کرد. افراد مختلفی به دلایل مختلف رای نداده اند و تعداد افرادی که با سو گیری های خاص مانند مساله مشروعیت رای نداده اند لزوما شاخص تمام رای ندادگان مخسوب کرد.
    ثانیا مشکل اینجاست که کسانی که انتخابات را “تحریم” کردند عموما بر این عقیده بودند که اعتماد به ساز و کارهای قانونی در نظام موجود خطاست و سیستم موجود به روشی غیر از انتخابات باید تغییر یابد. در این راه هم تمام سعی و تلاش خود را در تخریب افرادی مانند روحانی و عارف به کار گرفتند. جالب اینجاست که این افراد که برنامه خاصی هم برای پیش بردن اهدافشان نداشتند، پس از انتخاب روحانی تازه به امکان هایی که ظرفیت های موجود میتواند داشته باشد واقف شده اند. ولی از یک سو قصدی برای اقرار به آن ندارند و از سوی دیگر خود را محق میدانند که با همان روش سابق خود از ظرفیت های موجود سهم خواهی کنند. البته سهم همه افراد جامعه، از جمله تحریمی ها از این ظرفیت ها کاملا محفوظ است و اصولا کسی نمیتواند بگوید این افراد از حقوقی که از آنها دریغ شده محروم بمانند. ولی اینکه به یکباره نمایندگی خواست های دموکراتیک را بر عهده بگیرند و بعد از تمام تخریب ها، مسئولانه! برداشت حاصل کار رای دهندگان را آغاز کنند و اتفاقا به وجود آورندگان این روند را به محافظه کاری و “دایه مهربانتر از مادر” بودن متهم کنند دیگر خیلی باحال است!
    به نظرم فقط باید به این نکته توجه کرد که پیش از هرچیز باید دریچه به وجود آمده را تثبیت کنیم و آنرا به یک گذرگاه پایدار تبدیل نماییم. دستاوردی که هم اکنون داریم نه وضعیت ایده آل، که کف خواست های اجتماعی و اقتصادی است. اما همین کف مطالبات هم تا پیش از این پی در پی در معرض انکار بود. کار ویژه این انتخابات و دولتی که در پی آن می آید تثبیت و مقاوم سازی همین مطالبات است. تا اطلاع ثانوی نیز مطالبه ای بالاتر از آن باید با احتیاط تمام مطرح شود و با اولویت دادن به فرآیند تثبیت کف مطالبات.

What do you think | نظر شما چیست؟

عضویت در خبرنامه تهران ریویو

نشانی ایمیل

Search
Most Viewed
Last articles
Tags
  • RSS iran – Google News

    • Iran terror victims to get $9.4M via San Diego case - The San Diego Union-Tribune
    • Iran's foreign minister in NZ - Newshub
    • Iran slowly increasing its oil market share - USA TODAY
    • Iran medical team to help victims of chemical attacks in Iraq - Press TV
    • Iran's "Hardliners", "Moderates", "Reformists": Intervention in Syria - Huffington Post
  • video
    کوچ بنفشه‌ها

    تهران‌ریویو مجله‌ای اینترنتی، چند رسانه‌ای و غیر انتفاعی است. هدف ما به سادگی، افزایش سطح گفتمان عمومی در مورد ایده‌ها، آرمان‌ها و وقایع جهان امروز است. این مشارکت و نوشته‌های شما مخاطبان است که کار چند رسانه‌ای ما را گسترش داده و به آن غنا و طراوت می‌بخشد. رایگان بودن این مجله اینترنتی به ما اجازه می‌دهد تا در گستره بیشتری اهداف خود را پیگیری کرده و تاثیرگذار باشیم. مهم‌تر از همه اینکه سردبیران و دست‌اندرکاران تهران‌ریویو به دور از حب و بغض‌های رایج و با نگاهی بی‌طرفانه سعی دارند به مسایل روز جهان نگاه کرده و بر روی ایده‌های ارزشمند انگشت بگذارند. تهران ریویو برای ادامه فعالیت و نشر مقالات نیازمند یاری و کمک مالی شماست.