Home

Titleزنان و انتخابات 92

مشارکت نامشخص و معلق

18 May 2013

■ نسیم سرابندی
Font Size + | - Reset

موضوع زنان و انتخابات همان اندازه که جذاب به نظر می رسد، پیچیده و دشوار جهت سخن راندن، نوشتن و عمل است. مشارکت زنان در انتخابات و یا هر نوع فعل سیاسی در سطح تصمیم گیری با چالش های بسیاری همراه است که جای بحثی طولانی به وجود می آورد. مسلما این نوشتار در پی بررسی ریشه ای دلایل عدم مشارکت فعال سیاسی زنان در سطح کلان و یا ارایه راه حل جهت رفع موانع دستیابی به شرایط مناسب برای ارتقای رقم مشارکت نیست. گرچه این موضوع از مباحث پایه ای جهت ورود به بحث انتخابات پیش رو و موضوع زنان است. بنا بر این با مروری گذرا بر آنچه که مشارکت سیاسی زنان و ادبیات آن خوانده می شود، وارد موضوع اصلی این مقاله خواهم شد.

Iran-2009-election-woman-620x418

دو سطح مشارکت سیاسی به صورت کلی وجود دارد که سطح عام و خاص است. همه شهروندان جامعه می توانند در سطح عمومی شرکت کرده و با حضور در انتخابات و حرکت های جمعی و تظاهرات به آن عینیت بخشند. اما سطح دیگر، سطحی خاص است که لزوم ورود به آن خودآگاهی، توانمندی و برنامه داشتن است. این سطح در واقع همان شرکت فعال در احزاب، کاندیداتوری برای انتخابات شوراهای شهر، مجلس و … است. مشارکت سیاسی زنان در این سطح یکی از چالش های بزرگ جهانی است. تقریبا به غیر از کشورهای اسکاندیناوی، نرخ مشارکت سیاسی زنان در سطح خاص بالا نیست. گرچه قابل پیش بینی است که هر چه قدر به سمت جوامع غیردموکراتیک و یا توسعه نیافته تر پیش می رویم این رقم کوچک تر و به صفر نزدیک شود.

نظریه پردازان دلایل متعددی در مورد مشارکت سیاسی زنان در سطح خاص و چالش های آن مطرح کرده اند. موانع ساختاری و فرهنگی یکی از اساسی ترین سنگ هایی است که پیش پای مشارکت سیاسی زنان وجود دارد. در عین حال عدم توانمندی، خودآگاهی و انگیزگی زنان مشکل دیگری است. تقسیم شدن ساختار کار در جامعه به بخش خانه و بیرون از خانه که به «دوگانه سازی جنسیتی» شهرت دارد سبب می شود که زنان جهت حضور در خانه و فرزندآوری و پروری مناسب قلمداد شده و حضور آنان در بخش هایی چون سیاست پذیرفته نشود. در عین حال مساله قدرت و چالش های آن موضوع قابل توجهی است. در اکثر جوامع ساختارها به صورت پدرسالارانه و با ارزش ها و عقاید و دیدگاه های مردانه شکل گرفته و قوام یافته اند. به طوری که «قدرت» مساله ای مردانه فهم می شود و معمولا سیاست «بازی کثیف» نامیده می شود که زنان بهتر است دامن خویش را به آن آلوده نکنند. اما همین گفتمان سبب ساز حذف زنان در سطح تصمیم گیری شده است. روحیه زنان برای سیاست مناسب تشخیص داده نمی شود و عدم تجربه نداشتن آنان عامل حذف می شود. در عین حال زنان به دلیل نداشتن فرصت هایی برابر جهت کسب «تجربه اجتماعی» و حضور در جامعه و جمع های مردانه از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نیستند. بنابراین رابطه بین ساختار و کنش های زنان رابطه ای متقابل و پیچیده است که ادامه وضعیت ممکن را تشدید کرده و مشارکت سیاسی زنان را سخت تر می کند. حال اگر همه این پیش زمینه ها را وارد موضوع مشارکت سیاسی زنان در ایران کنیم، خواهیم دید چگونه ساختار پدرسالارانه قدرت و سیاست در کنار عدم توانمندی زنان، ورود به این عرصه را دشوارتر کرده است.

با توجه به مقدمات توضیح داده شده در بالا صحبت از انتخابات پیش رو و مشارکت زنان مطمئنا بیشتر جنبه عام را داراست اما در آن سوی قضیه ما با قدرت یافتن و رشد یافتگی جنبش مدنی زنان طی سال های اخیر خصوصا پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 مواجه هستیم. فضای باز شده سیاسی پس از آن انتخابات امکان رشد حضور زنان و سازمان های آنان را فراهم آورد به طوری که این حرکت از پایین، اثرگذاری قابل توجهی نیز در سطح تصمیم گیری داشت. زنان در مجلس پنجم، ششم و هفتم بیشترین میزان انتخاب شدگی را در کل سی سال گذشته داشتند. (با تعداد 12-14 نماینده بین 270 نماینده)

جنبش زنان به صورت آگاهانه اهمیت کار در سطح جامعه را جهت تغییر سیستم و ساختار مردسالار دریافته بود. بنابراین نزدیک های انتخابات سال 84 زنان توانستند نخستین تجمع گسترده خویش را جهت مطالبه حقوق برابر برگزار کنند. (تجمع زنان در مقابل دانشگاه تهران در سال 1384) در سال های پس از آن نیز به شکل آگاهانه و مطالبه گر به مطالبه حقوقی و تغییر قانون در کنار فراهم ساختن مشارکت زنان در سطح آموزش و تحصیلات عالیه پرداختند. اما جنبش زنان همچون جنبش دموکراسی خواهی ایران با ساختار سیاسی تمامیت خواه و دیکتاتورمآب مواجه بوده و هست که امکان مانور و حرکت را بسیار دشوار می سازد. قانون اساسی ایران از مشکلی اساسی در مورد مشارکت سیاسی زنان رنج می برد و آن ذکر واژه «رجل» در قانون جهت کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری است. این بدان معنا است که زنان امکان نام نویسی برای کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری را اساسا ندارند. تغییر این ادبیات یکی از مطالبات بنیادین جنبش زنان بوده است.

جنبش زنان در انتخابات سال 88 با شکل دهی «همگرایی زنان»، بیانیه هایی مطالبه محور جهت طرح مطلب و پیگیری مطالبات زنان انجام داد که ادبیات موجود در این بیانیه ها بسیار راهگشا است. شالوده این بیانیه ها درخواست دو امر مشخص بود. اولی پیوستن ایران به کمیسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان و دیگری تلاش در جهت رفع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و به ویژه بازنگری و اصلاح اصول 19، 20، 21 و 115 قانون اساسی، به منظور گنجاندن اصل برابری جنسیتی بدون قید و شرط بود. این مطالبات در کنار مطالبات عمومی جهت آزادی بیان، آزادی اجتماعات و فعالیت قرار داشت و همچنان پابرجاست.

جامعه مدنی ایران پس از انتخابات 88 و تظاهرات یک ساله دچار مشکلات عمیق و سرکوب های بسیار اساسی شد. جنبش زنان و نیروهای فعال در آن از این سرکوب بی نصیب نماندند. تعقیب و گریز، احضار و بازداشت و تهدید و صدور حکم زندان، همه و همه راه را برای جنبش زنان سخت تر کرد. همانطور که جنبش دموکراسی خواهی ایران در شرایط کنونی دچار دست اندازهای عمیق است، جنبش زنان نیز بی حرکت یا با سرعت کم باقی مانده است. باید در نظر گرفت که حتی مشارکت عمومی کل شهروندان ایران در انتخابات پیش رو با علامتی سوال مواجه است چرا که مانع بزرگی چون عدم برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه وجود دارد. جامعه ایران در بحران های سیاسی و اقتصادی قرار دارد که اگر از آن خارج شود، مسلما جنبش زنان نیز حرکتی رو به جلو خواهد داشت. به نظر می رسد مطالبات این جنبش در مورد تاکید بر آزادی های اساسی و عمومی و رعایت حقوق بشر و انتخابات آزاد تغییر نکرده اما همچنان نیروهای فعال در حوزه زنان تاکید مجدانه ای بر حق زنان جهت تعیین پوشش خود، داشتن حقوق و فرصت هایی برابر و متوقف کردن کلیه سیاست های بنیادگرایانه و رو به عقبی که طی سال های اخیر از سوی دولت احمدی نژاد وضع و اجرا شد، دارند. رفع تبعیض، سهمیه بندی و جداسازی جنسیتی در دانشگاه ها و فضای عمومی و برداشتن موانع حضور زنان در بازار کار با توقف طرح هایی چون کاهش ساعت کاری زنان از جمله این درخواست ها است.

در پایان بایستی تاکید کرد که فعالان حوزه زنان نبایست از حضور در بخش گفتمان ساز جنبش دموکراسی خواهی غافل شوند. آنها همچنین باید با حضور بیشتر و توانمند تر در سطح تصمیم گیری و رهبری از مطالبات و درخواست هایی که جنبش زنان سال های بسیاری است برای آنها مبارزه می کند پاسداری کرده و زمینه تحقق آنها را فراهم آورند. مسلما حضور زنان در سطح مشارکت سیاسی خاص سبب حرکت رو به جلوتر زنان در جامعه ایران خواهد بود که زمینه های آن از همین حالا و با کار و مشارکت زنان باید ساخته و پرداخته شود.

نسیم سرابندی، دبیر سابق کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت/ دانشجوی فوق لیسانس جامعه شناسی و فارغ التحصیل فوق حقوق بشر و دموکراسی

 
Tehran Review
کلیدواژه ها: , , , , | Print | نشر مطلب Print | نشر مطلب

  1. فایدیم says:

    درود
    مطلب جالب و کاملی بود..سپاس

What do you think | نظر شما چیست؟

عضویت در خبرنامه تهران ریویو

نشانی ایمیل

Search
Most Viewed
Last articles
Tags
  • RSS iran – Google News

    • We're Being Too Nice to Iran - American Thinker
    • Iran Says Oil Output Will Hit Presanctions Level In A Year - RadioFreeEurope/RadioLiberty
    • Dharmendra Pradhan's Iran visit may expand energy ties - Economic Times
    • Iran's feuding top clerics - BBC News
    • Iran and Pakistan fuel surge in executions to 25-year high - The Guardian
  • video
    کوچ بنفشه‌ها

    تهران‌ریویو مجله‌ای اینترنتی، چند رسانه‌ای و غیر انتفاعی است. هدف ما به سادگی، افزایش سطح گفتمان عمومی در مورد ایده‌ها، آرمان‌ها و وقایع جهان امروز است. این مشارکت و نوشته‌های شما مخاطبان است که کار چند رسانه‌ای ما را گسترش داده و به آن غنا و طراوت می‌بخشد. رایگان بودن این مجله اینترنتی به ما اجازه می‌دهد تا در گستره بیشتری اهداف خود را پیگیری کرده و تاثیرگذار باشیم. مهم‌تر از همه اینکه سردبیران و دست‌اندرکاران تهران‌ریویو به دور از حب و بغض‌های رایج و با نگاهی بی‌طرفانه سعی دارند به مسایل روز جهان نگاه کرده و بر روی ایده‌های ارزشمند انگشت بگذارند. تهران ریویو برای ادامه فعالیت و نشر مقالات نیازمند یاری و کمک مالی شماست.