انتخابات و احتمالات پیش رو
احمدینژاد از انتخابات چه میخواهد؟
30 Mar 2013
■ آرش بهمنی
حجم سخنان و رفتارهای محمود احمدینژاد در مخالفت با آنچه که رهبر جمهوری اسلامی به آن توصیه میکند یا مایل است که انجام شود، در ماههای گذشته رو به فزونی گذاشته است. رییسجمهوری محبوب آیتالله خامنهای، مدتهاست که از نظر گروههای مختلف اصولگرا مسوول اصلی نابهسامانیهای کشور است.
تاکیدهای چندبارهی احمدینژاد بر لزوم برگزاری “انتخابات آزاد” و نگرانی او از “مهندسی آرا” توسط نهادهای زیرنظر رهبر جمهوریاسلامی، انتقادهای تندی را در پی داشته است. واکنش او به ردصلاحیتهای رخ داده در انتخابات سازمان نظام پزشکی نیز از نظر برخی اصولگرایان، آمادگی برای اعتراض و حتی برگزار نکردن انتخابات ریاستجمهوری در سال 92 تعبیر شده است.
موضعگیریهای انتخاباتی احمدینژاد در سه ماه پایانی سال، بیشترین حجم انتقادها از وی را در این مدت باعث شد. پررنگ شدن شایعه حضور رحیممشایی در انتخابات، استفاده از شعار “زنده باد بهار” به عنوان شعار انتخاباتی و در نهایت تکرار این شعار توسط رییس دولت در مناسبتهای مختلف، باعث شد که اصولگرایان احمدینژاد را به تلاش برای “مهندسی انتخابات” متهم کنند. همزمان اما احمدینژاد خواستار برگزاری “انتخابات آزاد” شد و در پاسخ به سخنان نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران درباره لزوم “مهندسی معقول انتخابات”، چندین بار به انتقاد از وی پرداخت. او در این زمینه کار را تا جایی پيش برد که به انتقاد از دخالت سپاه پاسداران در انتخابات سازمان نظام پزشکی پرداخت و نسبت به ردصلاحیتها در این انتخابات نیز، معترض شد.
برای بسیاری از اصولگرایان، اعتراض و سخنان احمدینژاد، به عنوان رمزی تعبیر شد که در انتخابات آینده مورد استفاده قرار خواهد گرفت: آنها صراحتا نوشتند که احمدینژاد به دنبال آن است که برای تایید صلاحیت رحیممشایی در انتخابات آینده چانهزنی کند و در غیر اینصورت مواردی چون عدم برگزاری انتخابات و حتی استعفا را مدنظر قرار خواهد داد.
اقدامات احمدینژاد در نهایت منجر به واکنش تندی از سوی صدا و سیما شد: پخش مستندی درباره سرنوشت ابوالحسن بنیصدر، نخستین رییس جمهوری اسلامی که با رای عدم کفایت نمایندگان روبهرو شد. این مستند اما در انتخاب ادبیات و همچنین تاکیدها، به عنوان رمزی برای هشدار به احمدینژاد تلقی شد.
سایت الف، متعلق به احمد توکلی، در همین زمینه نوشته بود که اعتراض احمدینژاد به ردصلاحیتها در انتخابات سازمان نظام پزشکی “حرکت نمادین” بوده و رییسجمهوری “رسماً اعلام کرده است که در صورت ردصلاحیت مشائی انتخابات را برگزار نمی کند. جز این عمل کند بدون تردید صداقت امروز وی نیز زیر سوال می رود. احمدی نژاد با این نامه سرگشاده برای دفاع از کاندیداهای اصلاح طلب و جریان انحرافی، صریحاً به شورای نگهبان و دیگر نهادهای مسوول کارت زرد اخطار نشان داده است. از این رو لازم است نهادهای امنیتی و مسئولین ارشد نظام از امروز خود را برای فتنه جدید آماده کنند. شاید فتنه آینده برای گرفتن حکم حکومتی باشد”.
قاسم روانبخش از روحانیون نزدیک به آیتالله مصباحیزدی و از اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری، در آخرین روزهای سال گذشته، گفته بود که در صورت ردصلاحیت مشایی ممکن است احمدینژاد “دست به اقداماتی از قبیل استعفا یا برگزار نکردن انتخابات” بزند، اما نظام “تمام پیش بینیها برای مقابله با چنین اقداماتی” را انجام داده است.
با تحلیل رفتارهای چند ماه اخیر احمدینژاد و هشدارهای برخی از اعضای سپاه پاسداران، پیرامون اینکه “فتنه 92 پیش از انتخابات رخ خواهد داد”، میتوان صحنه سیاسی ایران در سه ماه آینده را به طور مشخصتر تحلیل و بررسی کرد.
طیف حامی محمود احمدینژاد در دو انتخابات گذشته، از قشرهای بودهاند که احتمال حضور آنان در خیابان و اعتراض به حکومت در صورت ردصلاحیت کاندیدای موردنظر دولت یا ادعای آنان مبنی بر “مهندسی آرا”، بسیار کم است. وفاداران به حکومت که از احمدینژاد به دلیل “زنده کردن شعارهای انقلاب” حمایت کردند یا “اقشار تهیدست” که جذب شعارهای اقتصادی رییس دولتهای نهم و دهم شدند، بعید است که برای اعتراض سیاسی به حکومت، وارد خیابان شوند. این نکتهای است که هم محمود احمدینژاد و هم اطرافیان وی به خوبی دریافتهاند. جمعیت حامی احمدینژاد در وضعیت طبیعی، کمتر احتمال یا انگیزه به چالش کشاندن جمهوری اسلامی را دارند.
در واقع قدرتی که محمود احمدینژاد در حال حاضر دارد، بیشتر ناشی از شخصیت حقوقی وی به عنوان شخص دوم کشور و رییس قوه مجریه است. او با استفاده از اهرمهایی که به عنوان رییسجمهوری در اختیار دارد، تلاش میکند تا اراده خود را به حاکمیت تحمیل کند. این اهرمها را میتوان در چند قسمت دستهبندی کرد.
نخست آنکه احمدینژاد به این نکته واقف است که نظام برای جلوگیری از برخی حاشیهها، ناچار از دادن امتیاز به او است. رخ دادن اتفاقاتی نظیر آنچه که درجلسه استیضاح وزیر کار در مجلس رخ داد، با توجه به وضعیت کشور و مشکلات اقتصادی، برای برای نظام هزینهای است که مقامات به هیچروی از آن استقبال نمیکنند. توجه به این مساله از آن جهت اهمیت دارد که با نگاهی گذرا به موضعگیریهای احمدینژاد در ماههای گذشته، میتوان به این نتیجه دست یافت که وی، کمتر اعتنایی به سخنان آیتالله خامنهای برای پرهیز از درگیری با دیگر مقامهای نظام دارد.
دوم آنکه به نظر میرسد احمدینژاد و اطرافیانش پس از هشت سال حضوردر حاکمیت، اقدام به جمعآوری اسنادی از برخی مقامهای حکومتی کردهاند که افشای آنها، میتواند حکومت را ـ حتی برای مدتی کوتاه ـ وارد بحران کند. این نکتهای است که بارها مستقیم و غیرمستقیم، مورد اشاره رییس دولت و حامیانش قرار گرفته است. در مواردی هم بخشی از این اسناد منتشر شده تا دیگر گروههای اصولگرا تصور نکنند که دست احمدینژاد و دیگر یارانش، خالی است.
نکتهی سوم اطمینان احمدینژاد از ادامه روند حمایتهای رهبر جمهوریاسلامی از او است. گرچه وجود درگیری میان این دو در یک سال گذشته انکارناپذیر است، اما رهبر جمهوری اسلامی به دلایل مختلف اجازه نخواهد داد که اصولگرایان، سرنوشتی چون ابوالحسن بنیصدر ـ نخستین رییس جمهوری اسلامی ـ را برای وی رقم بزنند. دلیل نخست آن است که رهبر جمهوری اسلامی مایل نیست رییسجمهوری را که انتخابش با اعتراضهای فراوانی روبهرو بوده، چند ماه مانده با پایان دوره، از کار برکنار کند. این کار پیش و بیش از هر چیز، نشانهای دال بر ضعف و بحران در نظام تلقی خواهد شد. بسیاری از اصولگرایان تاکنون تاکید کردهاند که آیتالله خامنهای تمایل دارد دوران زمامداری محمود احمدینژاد، به حالت طبیعی خود به پایان برسد. از بارزترین نشانههای این مساله میتوان به احکام آیتالله خامنهای برای متوقف کردن طرح سوال از احمدینژاد و همچنین روند استیضاح وزرا اشاره کرد.
برکناری احمدینژاد، از سویی باعث تضعیف جایگاه رهبر جمهوریاسلامی در میان روحانیون سنتی و منتقد دولت احمدینژاد خواهد شد. علاوه بر هاشمیرفسنجانی، بخشی از روحانیون سنتی حوزه علمیه قم و همچنین مراجع تقلید از جمله منتقدان سرسخت احمدینژاد در سالهای گذشته بودند. اخباری که از آخرین سفر آیتالله خامنهای به قم منتشر شده، نشان دهنده تلاش رهبر جمهوریاسلامی برای قانع کردن روحانیون قم جهت حمایت از احمدینژاد بود.
این دلایل احمدینژاد را از ادامه کار خود در مقام رییسجمهوری طی ماههای آتی، مطمئن کرده است. او با اطمینان از این مساله، از چنین نقطهای استفاده میکند تا خواستههای خود را به حاکمیت تحمیل کند. او با چند مانور نشان داد که قادر به انجام چه کارهایی برای رسیدن به خواستههای خود است و به این شکل اراده خود را برای رسیدن به اهدافش نشان داد. او با توجه به سرنوشتی که دیگر روسای جمهور سابق جمهوری اسلامی در دوران زمامداری آیتالله خامنهای پیدا کردهاند، متوجه شده است که در صورت اتمام دوران ریاستجمهوری، دستاش از منابع قدرت در جمهوریاسلامی کوتاه خواهد شد. به همین دلیل در تلاش است که به هر شکل ممکن جای پای خود را در قدرت برای سالهای آینده محکم سازد.
همین مساله است که اکنون باعث هراس اصولگرایان شده است. آنها از سویی برای برخورد با محمود احمدینژاد دستشان بسته است و از سوی دیگر، اکنون متوجه شدهاند که مانع ایجاد کردن بر راه احمدینژاد برای رسیدن به خواستههایش، ممکن است عواقب جدی برای حاکمیت در پی داشته باشد.
درگیری میان محمود احمدینژاد و اصولگرایان، در ماههای منتهی به انتخابات میتواند باعث بروز درگیریهای جدیتری در سطوح فوقانی حاکمیت شود. درگیریهایی که به هر شکل کاهش مشروعیت و اقتدار جمهوری اسلامی را باعث خواهد شد. مسالهای که در زمان انتخابات برای حاکمان، پذیرفتنی نخواهد بود. از سوی دیگر، تنها راه پرهیز از درگیری، گردن نهادن به خواستههای محمود احمدینژاد است که آن نیز بخشهای زیادی از حاکمیت را ناراضی خواهد کرد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد که رهبر جمهوری اسلامی تلاش خواهد کرد تا حد ممکن رقابتهای انتخاباتی را کنترل شده و با حضور نیروهای خودی برگزار کند، شاید به اینگونه قادر به کنترل اوضاع کشور و سپردن زمام امور به دست یک “نیروی خودی” از سویی و جلوگیری از بروز شکافها و ایجاد بحران در جمهوری اسلامی شود این مسالهای است که با توجه به دورخیز احمدینژاد و یارانش برای رسیدن به قدرت، کمی سخت به نظر میرسد. باید منتظر ماند و دید که آیتالله خامنهای چه تدبیری در این زمینه خواهد اندیشید.

کلیدواژه ها: آرش بهمنی, احمدینژاد, اصولگرایان, انتخابات, خامنهای, ریاست جمهوری |
