تاثیر انقلاب سوریه بر منطقه
نگرانی ایران از “بهار” پس از سقوط اسد
20 Feb 2013
■ رامی الخلیفه العلی
مشکلات ایران روز به روز افزایش پیدا میکند. فشارهای بینالمللی در مورد پرونده هستهای که به خصوص در سایه اظهارنظرهای تند احمدینژاد در این سالها افزایش یافته در کنار بحران اقتصادی که گریبان کشور را گرفته به اندازه کافی بزرگ هستند. بهای ریال ایران به سرعت رو به سقوط دارد و بسیاری از مردم با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. تحریم بینالمللی نیز وضعیت را بدتر از قبل کرده و اگر در کنار این موارد، فساد روز افزون دولت را نیز قرار دهیم؛ پی به وضعیت فاجعهبار حاکم بر ایران میبریم. هر کدام از این امور به تنهایی میتواند شرایط انفجار در کشور ایجاد کند؛ به خصوص اینکه جنبش سبز نیز چندان دور نیست؛ جنبشی که با توسل به آتش و آهن خاموش شد، اما تاریخ ثابت کرده که راهحلهای امنیتی میتواند اوضاع را آرام کند، ولی بحرانها را حل نمیکند.
در این بین انقلاب سوریه نیز رخ داد تا نگرانی نظام ایران افزایش یافته و بحران عمیقتر شود. سوریه همپیمان اصلی ایران در خاورمیانه است و عمر این همپیمانی به سه دهه میرسد. حکومت سوریه در واقع نخ تسبیح طرح استراتژیک ایران در منطقه است، طرحی که از تهران تا حومه جنوبی بیروت گسترده شده و ایران از طریق آن تلاش کرده قدرت خود را در منطقه افزایش دهد. بدین ترتیب سقوط نظام سوریه باعث میشود تا حزبالله به عنوان نوک پیکان این طرح استراتژیک در محاصره قرار گرفته و تنها شود. فروپاشی سوریه تنها بر این کشور تاثیر نگذاشته بلکه روند سیاسی در عراق که ایران سعی کرده با دقت پیگیری و ترسیم کند را نیز به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. عراقیها در واقع منتظر نشدند تا انقلاب سوریه به پیروزی برسد و در بسیاری از مناطق غربی این کشور، قیامهایی علیه حکومت مالکی در جریان است که وارد دومین ماه خود شده و از نقطهای به نقطهی دیگر کشیده میشود.
اگر نظام سوریه سقوط کند، استراتژی منطقهای ایران نیز مانند قصری از شن دچار فروپاشی میشود. مهمتر اما این نکته است که بهاری که از ایران شروع شد، بار دیگر سر بر میآورد
به شکل خلاصه میتوان گفت اگر نظام سوریه سقوط کند، استراتژی منطقهای ایران نیز مانند قصری از شن دچار فروپاشی میشود. مهمتر اما این نکته است که بهاری که از ایران شروع شد، بار دیگر سر بر میآورد. حکومت ایران در دفاع از سوریه علیرغم وضعیت اقتصادی نابسامان خود، سیل پول را روانه این کشور کرده و در کنار آن به حمایت تسلیحاتی نیز از سوریه میپردازد، بطوریکه ارتش آزاد سلاحهایی را در سوریه مصادره کرده که ساخت ایران بودهاند. متخصصان نظامی ایران نقش بزرگی در کمک به حکومت اسد ایفا کرده و تجربه خود در سرکوب جنبش سبز را به سوریه منتقل کردهاند. طرف دیگر سکه که از کمک مالی و نظامی دست کمی ندارد، ارائه تجربههای ایران در پارازیت انداختن بر روی امواج ماهوارهای و کنترل اینترنت و موبایل است که در سوریه نیز اجرا میشود.
مردم منطقه پس از جنبش سبز، تلاشهای خود برای کسب حقوق و دفاع از آزادیشان را شروع کردند تا نظامهای استبدادی به گذشته بپیوندند. در این میان نظام ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و دقیقا به این دلیل که چنین امری را نیز دریافته، سوریه را استان سی و پنجم خود خوانده و از آن به عنوان آخرین سنگر دفاع میکند؛ چرا که در صورت سقوط این سنگر، دامنه انقلاب مردمی به دیگر کشورها از جمله ایران نیز خواهد رسید.
در اینجا باید بپرسیم که چه بر سر اظهارات ژوئن گذشته اسماعیل کوثری عضو کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران آمد، وقتی که گفت نظام سوریه در صورتی که مورد حمله و تجاوز خارجی قرار گیرد، تنها نخواهد ماند، در حالی که اسراییل اخیرا منطقه جمرایا در حومه دمشق را هدف ضربه نظامی قرار داد؟

کلیدواژه ها: ائتلاف, اسد, انقلاب, ایران, رامی الخلیفه العلی, سوریه |
