مروری بر رویکرد رسانههای ایرانی به مواضع عسگراولادی
نقشه هاشمی، نگرانی احمدینژاد، نگاه خامنهای
29 Jan 2013
■ رضا حقجو
در فضای رسانه ای ایران، حبیب الله عسگراولادی نامی آشناست. عضو هیات منصفه مطبوعات است، به شدت اهل اظهارنظر، جلسه و رایزنی، با مطبوعاتی ها هم رابطه خوبی دارد ولی معمولا مصاحبه مکتوب می پذیرد. جواب هایش هم کلی و تکراری است ولی در یکی دو ماه اخیر او خودش دست به قلم شد، جزیی تر و صریح درباره اندیشه های سیاسی سال های واپسین عمرش نوشت، از موسوی و کروبی دفاع کرد و این رویه را ذخیره آخرتش دانست. این نوشته ها و اظهارنظرها بازتابی وسیع در فضای سیاسی – رسانه ایران یافت، از خطبه های نماز جمعه تا سرمقاله ها و تحلیل های مطبوعاتی و فضای مجازی. هر یک به تناسب موضع حزب پشتیبان خویش، پیرمرد موتلفه را جوری نوازش کردند، به تلخی یا شیرینی.
اصولگرایان رادیکال، خشمگین و نگران
رسانه های وابسته به طیف اصولگرایان رادیکال، چه آنها که به سپاه وابسته بودند و چه آنها که جبهه پایداری وصل هستند، با خشم و نگرانی به اظهارات عسگراولادی واکنش نشان دادند و برای توصیف او واژه ای تازه هم تعریف کردند: “همراه ساکتین فتنه”. حسین شریعتمداری در سرمقاله 2 بهمن کیهان، حرف های عسگراولادی را رد کرد و نوشت: “سران فتنه 88 و مديران آمريكايي و اسرائيلي و انگليسي و در يك كلمه مديران غربي و عبري و عربي آنها، سر و ته يك كرباسند.” البته نوشته شریعتمداری در مقایسه با یادداشت 28 مهرماه که طرح عسگراولادی را “ادامه کودتای مخملی نافرجام” دانسته بود و او را متهم کرده بود ” همان ساز بدصدا را با نوای به ظاهر خوشایند دیگری می نوازید”، لحنی آرام تر داشت. سایت رجانیوز به عنوان ارگان اصلی طیف جبهه پایداری اما واکنشی تندتر به اظهارات عسگراولادی نشان داد و با لحنی تهدیدآمیز نوشت که عسگراولادی “دارای نقشی در پازل طراحی شده توسط اکبر هاشمی رفسنجانی برای بازگرداندن مطرودین ملت به عرصه سیاسی کشور شده است؛ نقشی که ظاهرا دوربرگردان است اما میتواند زمینهساز حذف خود ایفاگر نقش از معادلات سیاسی کشور نیز شود.” رجانیوز همچنین با “هاشمی پسند” توصیف کردن حرف های عسگراولادی خواست که در فهم نظرات آیت الله خامنه ای، راه جنتی را برود. سایت 598 هم با برجسته کردن حمایت رسانه و چهره های اصلاح طلبان و سایت هاشمی از مواضع عسگراولادی، مواضع وی دشمن پسند دانست. سایت بولتن نیوز با توصیف عسگراولادی به عنوان “سخنگوي خودخوانده نظام”، این اظهارات را طرحی برای ربودن دل هاشمی دانست و نوشت: “جناح راست سنتي علقههايش به هاشمي رفسنجاني را تحت هر شرايطي نميتواند از دست بدهد” ولی این طرحش “پيش پا افتاده و برخاسته از يك ذهن سياسي عقب مانده” است که تنها به بقای سیاسی خویش فکر می کند. سایت ندای انقلاب هم با ابراز نگرانی از اینکه سخنان عسگراولادی خواسته یا ناخواسته مقدمهای میشود برای شانتاژ رسانهای معاندین نظام و دلیل تام و متقن اصحاب فتنه برای بازگشت موسوی و کروبی به عرصههای سیاسی کشور، تاکید کرد که “مردم ایران برای نادیده گرفتن و یا احیانا قبول توبه موسوی و کروبی، نگاهشان به صلاحدید رهبر انقلاب است و اینگونه موضعگیریها تاثیری در اراده و عزم ملت ایران ندارد.” رسانه های نزدیک تر به سپاه اما در این ماجرا موضعی دوگانه علیه عسگراولادی داشتند و اغلب سعی کردند با بازتاب مخالفت سایر نهادهای اصولگرا مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ائمه جمعه، جبهه پایداری و جامعه روحانیت، حرف های او را جدا از طیف اصولگرایان بدانند و در گام بعد با بهره گیری از سخنان آیت الله خامنه ای به بی اعتبارسازی اظهارات عسگراولادی بپردازند. سردار یدالله جوانی، رئیس سابق اداره سیاسی سپاه در یادداشتی در هفته نامه صبح صادق، همچنین خواستار گفت و گوی دلسوزان نظام با عسگراولادی برای توجیه وی و تصحیح مواضعش شد.
محورهای رسانه های اصولگرای رادیکال: وضعیت موسوی و کروبی نزد نظام فرقی نکرده و آنها مجرم هستند / تنها آیت الله خامنه ای می تواند درباره آنها تصمیم بگیرد / درخواست بازگشت آنها توسط عسگراولادی، طرح هاشمی است / موضع عسگراولادی نه تنها موضعی اخلاقی نیست بلکه طرحی سیاسی برای بقای موتلفه در فضای سیاسی است.
اصولگرایان سنتی، محتاط و گریزان
رسانه های مهم طیف اصولگرای سنتی مانند روزنامه رسالت، روزنامه تهران امروز و سایت خبرآنلاین اما مواضعی توام با احتیاط در قبال سخنان عسگراولادی داشتند. حسین انتظامی در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت که “پیرمرد، چشم ماست”، سلوکش اخلاقی است و باید داوری سیاسی صرف درباره این ماجرا نداشت و حرمت او را حفظ کرد. روزنامه رسالت در یادداشت های متعدد از جمله به قلم کاظم انبارلویی کوشید که محورهای مدنظر عسگراولادی را تبیین کند و مهم تری هدف این رویه را چنین توصیف کرد: “فضای سیاسی کشور را در آستانه انتخابات از حالت منازعه در آوریم و یک رقابت جدی، قانونمند و اخلاقی را تعریف کنیم.” هفته نامه و سایت شما نیز چنین رویه ای را در پی گرفتند و به طور مداوم با تاکید بر سوابق، سعی بر تحصیح و تبیین و در عین حال تفکیک مواضع وی از مواضع حزبی کردند. ادبیات این طیف رسانه ها به گونه ای بود که گزکی به دست منتقدان و مخالفان ندهد. طیف اصولگرای منفردی که در حاشیه اصولگرایان سنتی زیست می کنند، مانند رسانه های وابسته به محسن رضایی از جمله تابناک و روزنامه ملت ما نیز به صورت محتاط، کوشیدند با سکوت از این بحث عبور کنند و بیشتر تماشاچی باشند تا بازیگر.
محورهای رسانه های اصولگرای سنتی: هدف عسگراولادی تطهیر موسوی و کروبی نیست / هدف اصلی حرکت، تفکیک بین خوش خیم و بدخیم های اصلاح طلب و جداکردن اصلاح طلبان از سبزهاست/ حرمت عسگراولادی را حفظ کنید / مواضع حزبی و فردی تفاوت دارد
دولتی ها، راضی و فرصت طلب
رسانه های نزدیک به دولت به ویژه دو رسانه اصلی یعنی روزنامه ایران و سایت شبکه ایران در روزهای اخیر با برشمردن حرف های عسگراولادی به عنوان یک فرصت تاریخی، تسویه حسابی جدی با موتلفه ای ها کردند. روابط دو طیف پس از انتشار یادداشت امانی، معاون حزب موتلفه که تیم مشایی را با گروه هایی چون مجاهدین خلق و فرقان یکی دانست و احمدی نژاد را بنی صدری دیگر خواند، به شدت تیره شد و با شدت گرفتن واکنش ها علیه عسگراولادی، این دو رسانه با انتشار یادداشت های متنوع تلاش کردند موتلفه را حزبی مرموز و عقب مانده در صحنه سیاسی که قدرت تشخیص اولویت ها را ندارد و دارای روابط پشت پرده با انگلیسی هاست، معرفی کند و اسنادی هم در این زمینه افشا کردند. سلسه مناظرات مکتوب بین عبدالرضا داوری و حزب موتلفه و همچنین سرمقاله های روزنامه ایران و جوابیه های حزب موتلفه نیز به طور دایم بر انتخاباتی بودن چنین پروژه ای و ربط آن با اهداف انتخاباتی هاشمی تاکید شد. این رسانه ها همچنین تاکید داشتند که سوی دیگر این پروژه اصلاح طلبانه و برای تشدید فضای ضد احمدی نژاد در فضای سیاسی کشور است: “فعالین فتنه این روزها دائما با لحنی طلبکارانه و مدعیانه، از آقای عسگراولادی و دوستانشان میخواهند بابت حمایت از دولت احمدینژاد توبه نمایند.”
محورهای رسانه های دولتی: هدف عسگراولادی انتخاباتی و در ارتباط با اهداف هاشمی است / موسوی و کروبی، سران فتنه هستند و شایسته مجازات / چنین مواضعی سبب شده که اصلاح طلبان طلبکار شوند و از اصولگرایان بخواهند به خاطر حمایت از دولت احمدی نژاد عذرخواهی کنند
اصلاح طلبان، خوشحال و همراه
رسانه های طیف اصلاح طلب در این میان، نگاه کاملا همراه، موافق و خوشحالی به موضوع داشتند. چهار رسانه اصلی اصلاح طلبان یعنی شرق، اعتماد، بهار و آرمان، با طرح مکرر موضوعات مورد توجه عسگراولادی، بارها در تیتر و عکس یک به این موضوع توجه نشان دادند. این رسانه ها در مجموع با بازتاب مواضع چهره های اصلاح طلب در این باره، کوشیدند اهمیت نقش آفرینی میانه روها در طیف اصولگرا را تقویت کنند، نادرستی مواضع رادیکال ها را یادآور شدند، چنین رویه ای را سبب ساز گسترش فضای گفت و گو و بازگشت اصلاح طلبان به فضای سیاسی بدانند و در حاشیه هم کوشیدند با نظرخواهی و همراهی برخی دیگر از اصولگرایان چون اکرمی یا عباسپور تهرانی، دامنه حمایت از عسگراولادی را افزایش دهند که چندان موفق نشدند. عدم انعکاس قوی نظرات مخالف عسگراولادی و برجسته سازی مخالفت وی با دولت احمدی نژاد که برای تقویت شخصیت اجتماعی این سیاستمدار صورت گرفت، از دیگر رویکردهای رسانه ای اصلاح طلب در ماجرای عسگراولادی بود. در این مسیر رسانه های اصلاح طلب حتی بیش از رسانه های اصولگرا به سابقه طولانی سیاست ورزی عسگراولادی، نقشش در انقلاب و اعتبار سیاسی و اجتماعی اش توجه نشان دادند و در عین حال یادآوری کردند که این مواضع اخلاقی، ناشی از درک درونی بخشی از جریان اصولگراست که سال هاست رخ داده و اندک اندک و به تدریج در حال آفتابی شدن است. چنین نگرشی در میان رسانه های شبه اصلاح طلب مانند مردمسالاری و آفتاب یزد و یا رسانه های اصولگرای منفرد مانند سایت بازتاب امروز نیز مشهود بود.
محورهای رسانه های اصلاح طلب: استقبال گسترده از نقد درون گفتمانی اصولگرایان و غلبه یافتن میانه روی / تقبیح رادیکالیسم و یادآوری آسیب های دوران احمدی نژاد / نگرانی اصولگرایان رادیکال در قبال این مواضع، ناشی از ضعف سیاسی و اجتماعی آنها و هراس از فراگیری این مطالبات است.
جمع بندی محتوایی
بررسی رویکرد رسانه ای داخل ایران که در واقع نشان دهنده بخش عمده از نظرات جناحی است، چند محور را به خوبی نشان می دهد:
الف) اکثریت جناح اصولگرا، کماکان بر تمرکز دهی همه امور به آیت الله خامنه ای و محوریت مطلق وی اصرار دارند. در عین حال لایه رادیکال نگران تحمیل مواضع سیاسی برخی اصولگرایان بر وی بوده و در هنگام بروز چنین وضعیت هایی مانند طرح مسئله رابطه ایران و آمریکا، با سرعت و شدت وارد عمل می شوند تا میدان نبرد را به سود خویش تغییر دهند. در این مسیر نمادسازی هم می کنند، مانند جنتی و چهره های پیشگام هم دارند، مانند احمد خاتمی یا علم الهدی. لایه سنتی نیز به طرز محسوسی نگران مواضع احتمالی رهبر جمهوری اسلامی است و چون قدرت پیش بینی چنین مواضعی را ندارد، از توان اتخاذ یک تصمیم هماهنگ و شفاف برخوردار نیست.
ب) در فضای شکننده کنونی، سخن گفتن از مرزهای اخلاقی یا انسانی برای تغییر فضای سیاست ورزی چندان معنا و اعتبار ندارد. از منظر اصولگرایان، ارایه دهنده هر طرحی برای برون رفت ایران از مشکلات کنونی، محکوم است به بازیگری از سوی چهره ای پشت پرده. حبیب الله عسگراولادی نیز در سطحی به بازی در میدان هاشمی رفسنجانی محکوم شد و در سطحی دیگر به رابطه با انگلیسی ها.
ج) طیف رادیکال اصولگرا کماکان بر حربه حذف مخالفان خویش از صحنه سیاسی اصرار دارد، ولو این چهره سابقه اصولگرایانه ای چون عسگراولادی داشته باشد، در این شرایط به روشنی مشخص است که انتظار بازگشت برای اصلاح طلبان بیهوده است.
د) نوع بهره برداری رسانه های دولتی نشان می دهد برخی شعارهای آنها در حوزه فرهنگی و مذهبی، تاکتیکی بیش نیست و خصومت عمیق با اصلاح طلبان و هاشمی هنوز در ذهن این گروه جاری است. در عین حال، آنها به شدت نگران تنها شدن در عرصه سیاسی هستند و می کوشند با تقویت رادیکالیسم سیاسی و قطبی سازی، دامنه تحرک اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو را محدود کنند.

کلیدواژه ها: احمدینژاد, خامنهای, رضا حق جو, عسگراولادی, هاشمی |
