نگاهی به طرح جدید افزایش جمعیت
جمهوری اسلامی و دکترین آغا محمدخان قاجار
3 Aug 2012
■ آیدا قجر
اکنون اما؛ این موضوع بار دیگر و این بار پس از صحبت های آیت الله خامنه ای مورد توجه دولتمردان ایران قرار گرفته است؛ دولتمردانی که ظرف سی سال گذشته اکثرا با پاک کردن صورت مساله سعی در حل مشکل داشتند، ولی این بار نه تنها در صدد حل معضلی نیستند؛ بلکه در حال آفرینش مشکلی جدید هستند که تا سال ها دامنگیر جامعه ایران خواهد بود.
تاکید بر بیشتر شدن فرزند مقابل خواسته مردم کاشان مبنی بر دریافت امکانات و شاید استقلال؛ ناخودآگاه به لبنان راهی مان میکند؛ در روزگاری که شیعیان این کشور نادیده گرفته می شدند، طرح ازدیاد جمعیت برای بالا رفتن تعداد شیعیان مطرح شد تا اکنون که هر چند شیعیان جمعیت قابل توجهی از کشور لبنان را تشکیل می دهند، اما در جامعه متنوع و باز لبنان، کیفیت را فدای کمیت کرده اند.
اما امروز در ایران نه به دلیل در اقلیت قرار گرفتن قومیت یا گروهی مذهبی؛ بلکه به بهانه سالمند شدن جامعه تصمیم به اجرای طرح افزایش جمعیت گرفته شد تا در این راستا بودجه «تنظیم خانواده» حذف شده و جای خود را به بودجه «سلامت و باروری» بدهد؛ بلکه به گفته آیت الله خامنه ای جمعیت ایران به 150 تا 200 میلیون نفر برسد.
ظرف بیست سال گذشته، طرح کنترل جمعیت در ایران به خوبی پیش رفت به طوری که امروز نرخ رشد جمعیت ایران به 1.3 درصد رسیده است که برای بسیاری از جوامع در حال توسعه یا توسعه یافته، رقمی ایده آل است.
زمانی که ما با یک جامعه سنتی و مذهبی یا در حال گذار مواجه هستیم، شاهد تناقضات بسیاری خواهیم بود. دولت جمهوری اسلامی در تامین امکانات رفاهی و آموزشی، برطرف کردن معضلاتی چون بیکاری و ازدیاد کودکان کار نتوانست موفق عمل کند. نرخ بیکاری در کشور هر روز بالاتر رفت به طوری که برای کم کردن این نرخ سعی شد با تفکیک جنسیتی رشته های دانشگاهی از تعداد دانشجویان کاسته شده تا بیکاران کمتری را در سال های آینده شاهد باشیم.
داریوش قنبری، نماینده مجلس شورای اسلامی نرخ بیکاری در ایران را 30 درصد اعلام کرد و مدعی شد «آمارهای اشتغال زایی از سوی دولت برای انحراف اذهان عمومی است. در آمارهای رسمی تعداد بیکاران سه میلیون نفر بدون در نظر گرفتن زنان و دانشجویان اعلام شده است».
از آنجایی که کشور ما هویت مذهبی و سنتی را به شکل نهادینه در خود دارد، نمی توان موضوع حذف زنان نه فقط از جامعه بلکه از آمار رسمی کشور را بی دلیل ارزیابی کرد.
طرح های تصویب شده در دولت احمدی نژاد ظرف هفت سال گذشته هر چقدر تابلویی از مشارکت سیاسی زنان را با خود یدک بکشد، اما در عمل نشان از حذف و خانه نشینی بیشتر آنان دارد و تصویب طرح “باروری” یکی دیگر از نشانه های آن است.
از آنجایی که پایه های مشروعیت نظام بر اقشار فرودست با پایبندی بیشتر به مذهب قرار دارد؛ خانه نشینی زنان و ترغیب آنان به بچه دار شدن با کمک گرفتن از رسانه ها را از راه های موثر برای به حاشیه راندن زنان می داند. ازدیاد جمعیت خصوصا در اقشار فرودست جامعه، پایگاه قدرتی برای نظام جمهوری اسلامی خواهد شد
در سالهای اخیر، طرح هایی مانند دورکاری (اشتغال از منزل و خارج از محیط کار)، کم کردن ساعات کاری زنان، مرخصی های طولانی مدت برای زایمان و استخدام دو زن به عنوان یک کارمند در محیط کار نشان از تعصب حکومت مذهبی در برابر حضور بیشتر زنان در جامعه است.
این تعصب حکومت را به مقابله می کشد و از آنجایی که پایه های مشروعیت این نظام بر اقشار فرودست با پایبندی بیشتر به مذهب قرار دارد؛ خانه نشینی زنان و ترغیب آنان به بچه دار شدن با کمک گرفتن از رسانه ها را از راه های موثر برای به حاشیه راندن زنان می داند. ازدیاد جمعیت خصوصا در اقشار فرودست جامعه، پایگاه قدرتی برای نظام جمهوری اسلامی خواهد شد.
آن عده از جوانانی که به بحران اقتصادی و بیکاری واقف بوده و در حال گذار از سنت به مدرنیته هستند با تبلیغات حکومتی که آن را قبول ندارند، تسلیم نخواهند شد. قشر نخبه جامعه نیز به دلیل آگاه بودن از خطرات تصمیمی چون ازدیاد جمعیت، تن به این روش نخواهد داد و در نتیجه تنها قشر متوسط به پائین جامعه باقی خواهد ماند که از برنامه های صدا و سیما و اظهارات خطیبان جمعه تاثیر می پذیرد.
تفکیک جنسیتی در رشته های دانشگاهی که مدت ها مورد بحث بود، امروز به اجرا در آمده است به طوریکه تعدادی از مسئولان و روحانیون مدعی شده اند “به جای رشته های مهندسی برای زنان، تربیت فرزند و مادری تدریس شود”. طبق این مدعا، دولت و سیستم آموزشی آن خواهد بود که برای زنان و مردان؛ علاقه، تحصیل و شغل آینده را انتخاب می کند.
راهکارهایی مثل مرخصی های طولانی مدت، استخدام دو زن به جای یک کارمند، ساعات کاری کمتر و از همه مهم تر، دورکاری برای کارفرمایی که به تولید خود می اندیشد، راهی است تا زنان را کمتر استخدام کرده یا شغل های پائین تری را در اختیار آنها قرار دهند. اشتغال بیشتر زنان به معنای دوری آنها از سنت و باورهای مذهبی خواهد بود و این دقیقا همان چیزی است که نظام جمهوری اسلامی از آن ناخشنود است و در نتیجه فشار بر فعالان جنبش زنان را افزایش می دهد.
به نظر می رسد که این فشار تا اندازه ای نیز در کسب اهداف خود موفق بوده بطوریکه در نتیجه فشارها از هم گسیختگی جنبش زنان را در داخل و خارج شاهد بوده ایم. این از هم گسیختگی ارتباط مستقیم فعالان جنبش زنان را با اقشار متوسط رو به پائین جامعه که پایگاه مشروعیت و قدرت نظام هستند، قطع کرد. در نتیجه سرکوب خاموش حکومت همچنان ادامه دارد تا جامعه ای که در حال گذار است را به ایده آل قدرت که همانا سنت است بازگرداند.
ازدیاد کودکان کار، یکی دیگر از نتایج تصمیمات و راهکارهای اشتباه جمهوری اسلامی است. عدم وجود امکانات آموزشی ـ بهداشتی باعث رشد آمار کودکان کار می شود به طوریکه کوچه و خیابانی خالی از حضور آنان نیست.
به گزارش رسانه های دولتی، نرخ ابتلای کودکان کار و خیابان در ایران به ایدز 45 برابر اندازه معقول در یک جامعه است، بطوریکه یک سوم کودکان مبتلا، بین 10 تا 14 سال و دو سوم زیر 18 سال دارند. طبق این گزارش ها، بیش از 32 درصد کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار می گیرند.
فرشید یزدانی از فعالان حقوق کودک، سواد آموزی را مهم ترین اصل برطرف کردن این معضل می داند اما وقتی مسئولان از ممنوعیت سخن گفتن از ایدز در مدارس صحبت می کنند یا معتقدند مساله ایدز ربطی به آموزش و پرورش نداشته و تنها مساله وزارت بهداشت است، چگونه می تواند فرهنگ سازی کرد؟
اینکه با این آمارها و معضلات دیگری مثل بهداشت و آموزش طور می تواند شعار ازدیاد جمعیت را سر داد، جای سوال جدی دارد.
برخی از مسئولان نیز جدا از اشتباه خواندن برنامه بیست سال گذشته مبنی بر کاهش تعداد فرزند، ماهواره و تبلیغات غرب را عامل موثری در کنترل جمعیت می دانند.
محمدجواد محمودی، رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در تیرماه سال جاری و در گفتگو با وبسایت خبرآنلاین گفت: “زنانی که در 24 سالگی ازدواج کرده اند، تا 35 سالگی امکان زایمان 4 فرزند را دارند اما به دلیل فرهنگ بد که ناشی از ماهواره است تا 30 سالگی به دنبال تفریح و گذران وقت شده و بچه دار نمی شوند”.
از صحبت های محمودی می توان این طور نتیجه گرفت، زنانی که بچه دار نشده اند “اتلاف وقت” کرده و از وظیفه یا بهتر بگوییم بهره بردن از زمان و وقت غافل مانده اند.
برای قدرتمند کردن پایگاه قدرت میان قشر فرودست جامعه که همچنان بر سنت و مذهب خود تکیه داده اند، حذف حضور فعال زنان از عرصه جامعه یکی از راهکارهاست؛ چه، در باور دولتمردان ایران، زن وظیفه ای جز مادری و همسری نداشته و اجتماع برایش خطرناک بوده و اجازه تعرض مردان را می دهد
بحران اقتصادی گسترده ناشی از تحریم های بین المللی، صف های مرغ و گوشت، قیمت بالای لبنیات، میوه و سبزیجات و در نتیجه پایین آمدن کیفیت تغذیه در سطح جامعه نشانه های این سیاست اعلام نشده است که جمهوری اسلامی سعی دارد جامعه را به سوی فقر و وابستگی بیشتر به حکومت پیش ببرد. فقر و وابستگی بیشتر در کنار تحریم ها و احتمال جنگ، چاره ای جز پناه بردن به حکومت باقی نمی گذارد و هر اندازه جمعیت کشور بالاتر رود بر فقر مردم نیز اضافه شده و در نتیجه حکمرانی راحت تر خواهد شد تا بدین ترتیب دویست و سی سال پس از شروع حکومت آغا محمدخان قاجار، به دکترین حکومتی وی باز گردیم که به برادر زاده اش گفت: «اگر می خواهی در ایران حکومت کنی، باید سعی کنی تا مردم گرسنه و فقیر باشند».

کلیدواژه ها: آیدا قجر, جمعیت, خامنهای |
