پیامدهای تحریم بر اقتصاد و جریان نفت ایران
تحریمهای نفتی، راههای فرار و راههای مقابله
10 Jul 2012
■ کامیار بهرنگ
کمتر از یک هفته است که تحریم های نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران آغاز شده است. این تحریم ها که برای وارد آوردن فشار به حاکمیت ایران برای توقف برنامه های هسته ای خود اعمال شده است، حاشیه های چندگانه ای را همراه دارد. از سویی رسانه های وابسته به حاکمیت در تلاش هستند این تحریم ها را بی اثر و حتی سرمنشا خیر نشان دهند، اما از سوی دیگر تاثیرات کوتاه مدت این تحریم ها در افزایش قیمت ها در ایران به وضوح دیده می شود. تشکیل جلسه ی هیات اقتصادی دولت برای ارائه راه کارهای مبارزه ی با تبعات تحریم نشان می دهد که ادعای دولت مبنی بر کاغذ پاره بودن قطعنامه ها بی راه بوده و دولت در دست اندازی سنگین افتاده است.
اما این تنها تمام ترکش های تحریم نیست و موضوع را در ابعادی دیگر نیز باید بررسی کرد.
بستن تنگه ی هرمز
دولت ایران از تنگه ی هرمز به مثابه یک سلاح نظامی استفاده می کند و هرگاه زیر فشار قرار می گیرد از بستن این تنگه به منظور توقف ارسال نفت خام از این گذرگاه به جهان خبر می دهد. پیشتر نمایندگان مجلس اعلام داشته بودند در صورت آغاز تحریم ها طرح بستن تنگه هرمز را به رای خواهند گذاشت. فرماندهان سپاه در این مورد با قدرت بسیار سخنرانی می کنند اما این به واقع تنها ظاهر داستان است. ایالات متحده آمریکا صراحتا از استفاده ی نیروی نظامی برای خنثی کردن این تهدید سخن به میان آورده است، دولت عربستان سعودی به دنبال خرید زیر دریایی های اتمی است که به واسطه ی آن جدا از بالا بردن قدرت نظامی خود، بتواند با واسطه ی این قدرت از دریای سرخ به عنوان راهی برای دستیابی به آب های آزاد و انتقال نفت خام استفاده کند. از سوی دیگر گولف تایمز خبر می دهد که پروژه ۲۰۰ میلیارد دلاری امارات عربی متحده برای ایجاد کانال جایگزین و دسترسی مستقیم به دریای عمان مراحل نهایی خود را برای اجرا می گذارند. تمام این مولفه ها را در نظر نداشته باشیم، مهمترین بخش غیر عملی بودن این طرح آن است که تنگه ی هرمز شاهراه ارتباطی و مسیر صادرات نفت خود ایران است و بسته شدن این تنگه در کوتاه مدت به معنی عدم صدور بخش بزرگی از نفت خود ایران خواهد بود. با تمام این تفاصیل جامعه ی اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا این احتمال را بسیار ضعیف و در صورت اجرای آن زمان این عملیات را نیز کوتاه می داند.
از سوی دیگر بنا بر معاهدات بینالملل و کنوانسیون حقوق دریاها ۱۹۵۸ که ایران رسماً به آن پیوسته است، تنگه هرمز جزو آبراههای بینالمللی است که شامل حق عبور بیضرر کشتی است. حتی ایران حق بازرسی نفت کش ها به منظور کاهش سرعت جابجایی نفت از تنگه هرمز را ندارد و باید توجه داشت که بخش بزرگی از ترانزیت از طریق کناره ی عمان صورت می گیرد که ایران حق هیچ دخالتی در آن محدوده را ندارد، بنابراین تنها راهکار موجود نا امن کردن این تنگه با توسل به راهکارهای نظامی است که با توجه به حضور سنگین نیروهای آمریکایی در منطقه نیز عملا کم تاثیر خواهد بود.
بالا بردن قیمت نفت
دولت بر این باور بوده است که با اعمال تحریم علیه ایران، قیمت جهانی نفت بالا خواهد رفت و این افزایش قیمت به واقع می تواند جبران نزدیک به ۱۵ درصد نفتی باشد که دیگر به اتحادیه اروپا صادر نمی شود. دولت در ایران ۲ راه کار دیگر را برای دور زدن تحریم ها و یا به حداقل رساندن زیان های آن در نظر گرفته است. اول افزایش ذخایر شناور نفتی از نفت تحریمی (به فروش نرسیده) و دوم استفاده از قدرت لابی خود در اوپک برای کم کردن میزان تولید و یا حداقل ثابت نگاه داشتن همین میزان به منظور بالا بردن قیمت نفت خام.
بودجه ی سال ایران بر اساس بشکه ای ۸۵ دلار طراحی شده است، این میزان با توجه به عدم کارشناسی در پیش بینی قیمت ارز در بازار تا سقف ۱۱۰ دلار باید بالا رود تا بودجه ی ریالی ایران دچار کسری نشود. اما ورود بازار نفت به بشکه ای زیر ۱۰۰ دلار برای ایران منطقه ی بحران است
اما این دو نظر در حال حاضر با موانع اساسی مواجه است. اول آنکه با توجه به هزینه ی بسیار زیاد تحویل نفت کش عظیمی که از کره جنوبی خریداری شده است، مشخص نیست ایران توانایی پرداخت هزینه ۱۷ نفتکش دیگر را دارد و یا حتی در کره جنوبی حاضر به ادامه ی همکاری در این قرارداد می باشد یا نه. از سوی دیگر بنا به گزارش آژانس بین الملی انرژی در سال گذشته نزدیک به ۴۰ درصد میزان تولید و صادرات نفت ایران کاهش یافته است، این کاهش به معنی کاهش شدید نقدینگی ارزی دولت است و به طبع آن عدم امکان مبادلات غیر ریالی است. کارشناسان اقتصادی ایران بر این باورند که این افزایش ذخیره ی شناور می تواند قدرت چانه زنی برای پیدا کردن مشتری های جدید و سرعت فروش و تبدیل آن به ارز را بالا برد، اما در این میان از دست دادن مشتری های متعدد نشان می دهد که این سرمایه گذاری نمی تواند کمکی برای ایران باشد.
از سوی دیگر افزایش قیمت نفت می تواند کوتاه مدت باشد و ایران نشان داده است که لابی قوی در اوپک ندارد و این در مصاحبه های وزیر نفت و تلاش او برای تشکیل جلسه ی اضطراری مشهود است. به این نکته باید توجه داشت که بودجه ی سال ایران بر اساس بشکه ای ۸۵ دلار طراحی شده است، این میزان با توجه به عدم کارشناسی در پیش بینی قیمت ارز در بازار تا سقف ۱۱۰ دلار باید بالا رود تا بودجه ی ریالی ایران دچار کسری نشود. اما ورود بازار نفت به بشکه ای زیر ۱۰۰ دلار برای ایران منطقه ی بحران است. بخش دیگر بحران به بیمه ی نفتکش ها بازمی گردد، در این میان ایران برای فرار از تحریم ها و یافتن مشتری های جدید، قیمت واقعی نفت را با تخفیف و کسر قیمت بیمه (هزینه ی بیمه را شرکتهای بیمه ایرانی تامین می کنند) عرضه می کند و به واقع قیمت نفت را حتی از همان ۸۵ دلار هم کمتر می کند.
نفت در برابر کالا
از آنجاییکه منبع بزرگ ارزی ایران دیگر هیچ ورودی برای کشور ندارد، ایران برای حل این نقصان و در قبال موارد مورد نیاز وارداتی خود با کشورهایی چون چین، پاکستان و سریلانکا توافق کرده است که در قبال فروش نفت اقلامی چون گندم، چای و برنج دریافت نماید. این در حالی است که اقتصاد داخلی ایران و بخش کشاورزی طی ۸ سال گذشته زیر بار شدیدترین فشار ها بوده است و از جشن خودکفایی گندم، ایران مجددا به وارد کننده گندم تبدیل شده است.
تغییر ثبت نفتکش ها
ایران مدتی طولانی نفتکش های خود را در قبرس و مالت ثبت کرده بود و به واسطه ی تحریم های جدید به اجبار به سوی کشورهای آفریقایی و حتی کشوری در اقیانوسیه رفته است که جمعیت آن نزدیک به ۱۱ هزار نفر است. ۱۵ نفتکش از ۳۹ نفتکتش متعلق به ایران در مجمع الجزایر تووالو (Tuvalu) در اقیانوس آرام و جایی است که بین استرالیا و هاوایی ثبت شده. ۱۰ نفتکش دیگر در زنگبار ثبت شده اند، اما همه ی این تغییرات نمی تواند راهی برای عبور جدی از تحریم باشد، چرا که در مرحله ی نخست، شناسنامه ی این نفتکش ها تغییر نکرده است و می توان آنها را در هر جایی و با هر نامی پیگیری و رصد کرد و از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا به تانزانیا هشدار داده است ادامه ثبت نفتکش های ایرانی در زنگبار می تواند به کاهش روابط واشنگتن و دارالسلام ختم شود.
با توجه به تمام مولفه های بالا به نظر می رسد اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا به صورت هدفمند تحریم ها را برنامه ریزی و اجرا کرده اند و حاکمیت ایران نمی تواند به سادگی از آنها فرار کند و اثرات مخرب آن را بر اقتصاد داخلی اش کمرنگ کند.

کلیدواژه ها: ایران, تحریم, تنگه هرمز, نفت, کامیار بهرنگ |
