مصر به یک «فرعون» نیاز دارد
16 Apr 2012
■ عبدالرحمن الراشد
انقلاب، هم مى تواند طناب نجات باشد، و هم طناب دار!
در پى نامزد شدن “خيرت شاطر” براى رياست جمهورى مصر از سوى حزب “اخوان المسلمين”، خيلى ها هشدار دادند که بايد مواظب بود اين فرد، فرعون جديدى براى مصر نشود. حال اين سوال مطرح مى گردد که آيا فرعون اصولاً شخصيتى از پيش مردود است و بايد از آن برحذر بود؟
گمان نکنم کسى جز بى عقلان در اين امر بديهى شک کند که فراعنه عظيم ترين فرمانروايان مصر بوده اند و اين کشور و سرزمين در سايه ى حکومت آنها يکى از درخشنده ترين و موفق ترين مراحل تاريخ تمدن بشرى را به جهانيان عرضه کرد، مرحله اى که بيشترين شگفتى و حس کنجکاوى و پژوهش را در انسانها بر مى انگيزد.
اگر قسمت مصر آن شود که يک فرعون راستين نصيبش گردد، ما با نيروى سترگ رو به رشدى مواجه خواهيم شد که نظام ناموفق به ارث رسيده را پس از نيم قرن خاموشى و خمودى به نظام خيزش و خروش بدل خواهد کرد.
مى دانم که تعبير “فرعون” در فرهنگ ما جنبه ى منفى ناسزاگونه اى به خود گرفته است. فراعنه ى تمدن ساز، دانش گستر، امنيت و آرامش آفرين و بنا کننده ى اهرام را فراموش مى کنيم و تنها به فرعونى مى انديشيم که سمبل ظلم و بيگارى و بى عدالتى است. يعنى تنها آن کس را بياد مى آوريم که در کتب مقدسه ذکر شده و از طغيانگرى اش گفته شده است. اين فرد، تنها يکى از دهها فرعون از خاندانهاى فراعنه است که بر مصر حکم راندند. آنها هم مانند همه ى شاهان، هم مردم آزار در بينشان بود و هم انسان مصلح و مفيد.
مى خواهم بگويم که مصر در وضع کنونى اش نياز به فرعونى دارد که قدرى قاطعيت داشته باشد و آرمانگرا باشد و اهميت موقعيت کشورش را دريابد. وگرنه، شاهد حاکميتى در مصر خواهيم بود که بروکراسى بدفرجام گذشته را دوباره پى خواهد گرفت.
به هر حال، آنان که از پيدايش فرعونى مى ترسند که “بر روى زمين گردنکشى کرده و مردم را به دسته هاى پيرو مبدل ساخته است” بايد مطمئن باشند که در سايه “نظم نوين حکومت در مصر” نمى توان پيدايش يک فرعون ددمنش را به اين سادگى ها فرض کرد.
اکنون ديگر، اختيارات را در دست يک فرد نمى گذارند. اگر جامعه ى مصر به قواعد جديد بازى دموکراسى عمل کند، به يقين رئيس جمهورى جديد مصر حتى در سطح حسنى مبارک رئيس جمهور برکنار شده، اختيارات نخواهد داشت. زيرا در کشاکش مسئوليت ها و اختيارات در بين نهادهاى مختلف رياست جمهورى، نخست وزيرى، پارلمان و شايد ارتش، در هر کارى که مى بايست انجام شود، راه يکه تازى بر او و يا سايرين بسته خواهد بود.
چه “شاطر” رئيس جمهور شود، چه عمرو موسى، چه سليمان، يا صباحي و يا اسماعيل و غيره، چالشهاى پيش روى حکومت آينده ى مصر بسيار سنگين است.
انقلاب، هم مى تواند طناب نجات باشد، و هم طناب دار. کشور مصر هم اکنون در آستانه ى ورشکستگى وحشتناکى است، اما کسى نمى خواهد از اين وضعيت سخن بگويد. اين کشور هم چنين بر لبه ى پرتگاه آشوب و هرج و مرج است. شايد اين هرج و مرج را درگيريهاى يک اعتصاب يا بست نشينى و يا زد و خورد تماشاگران دو تيم، شعله ور سازد. شايد حتى نزاع هواداران دو نامزد انتخابات، موجب درگرفتن فتنه شود.
اين وضعيت در حالى است که توان و ساختار حکومت و دستگاههاى اجرايى آن – از جمله نيروهاى امنيتى و انتظامى – رشد و تکامل بسيار کندى را از خود نشان مى دهند. به هر حال راهى طولانى در پيش است، حتى پس از انتخاب رئيس جمهورى و تعيين کابينه ى جديد و تهيه ى قانون اساسى و تصويب آن. زيرا انتظارات مردم خيلى بالاتر از توان دولت و حتى کل ساختار حکومت دموکراتيک جديد است.
شراکت پيچيده اى بين نهادهاى قانونگذارى و اجرايى و نهاد رياست جمهورى در مصر وجود دارد. در جو دموکراتيک، وضع مصر ما را به ياد وضعيت لبنان مى اندازد. پارلمان از يک سو، رياست جمهورى از سوى ديگر و نخست وزير در طرف سوم و نيز انواع نهادها و گروههاى ذينفوذ در جامعه! در توان همه ى اينها و هر يک از اينها است که کار مشترک را به شکست بکشاند. مگر آنکه يک نيرو از اين ميان قادر باشد به تنهايى کار مفيدى از پيش بَرَد.
بى شک مصريان، به مرد با زنى نياز دارند که داراى شخصيتى فوق العاده و مورد احترام جامعه باشد. زيرا تنها چنين فردى مى تواند مصر را از وضع کنونى خويش به ساحل نجات برساند.
منبع: العربیه فارسی

کلیدواژه ها: العربیه, عبدالرحمن الراشد, فرعون, مصر |
