نگاهی به سیاستهای ایران و روسیه در قبال سوریه
خاورمیانه آبستن حوادث بزرگ در سال جدید
30 Dec 2011
■ سرکیس نعوم*
همه چیز حاکی از این است که علیرغم فشارهای روز افزونی که حکومت ایران از داخل و خارج با آن مواجه است، دست از حمایت خود از نظام بشار اسد بر نداشته و چتر دفاعی خود را بر سر سوریه نگاه خواهد داشت.
در اینجا نکته مهمتری به چشم میخورد و آن نقش روسیه به عنوان یک ابرقدرت منطقهای و جهانی است که بار دیگر وارد جنگ سرد با آمریکا شده و در پی کسب امتیازات جهانی بزرگی برای خود است. روسیه سیاست خود را اینگونه تنظیم کرده که با تمام وزنش در شورای امنیت و محافل بینالمللی، منطقهای و نظامی از سوریه دفاع کرده و هر اندازه که بشار اسد به سلاح برای مقاومت در برابر انقلابیون نیاز دارد، در اختیارش قرار میدهد با این ملاحظه که حجم صادرات سلاح روسیه به سوریه باعث نشود که دمشق تبدیل به خطری برای تلآویو شود.
انگیزه روسیه در این موضعگیری به سابقه همپیمانی استراتژیکش با سوریه از زمان اتحاد جماهیر شوروی ربطی ندارد؛ بلکه روسیه دریافته که منطقه خاورمیانه با انفجار انقلابی آن ظرف یک سال گذشته و مشکلات متنوعی که با آن دست به گریبان است، باعث اهتمام جهان و نگرانی آن شده است. روسیه این فرصت را برای خود مهیا میبیند که از شرایط آشفته منطقه استفاده کند تا امتیازهای زیادی از آمریکا از طریق مذاکره یا مواجهه غیرمستقیم بگیرد.
منابع بلندپایه و آگاه آمریکایی که از سیاستهای کشورشان در قبال خاورمیانه و روسیه اطلاع دارند میگویند که دو نکته وجود دارد که باعث نگرانی رهبران روسیه شده است. مهمترین نگرانی، افزایش نقش ترکیه در کشورهای اسلامی و عربی است که در گذشته بخشی از دایره نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بودند. آنچه که این نگرانی را روزافزون میکند این است که حاکمان کنونی ترکیه از یک حزب اسلامی میانهرو هستند که به دموکراسی ایمان دارند و بدین ترتیب به الگویی برای بسیاری از کشورهای منطقه تبدیل شدهاند.
همه میدانند که «اسلام» و «دموکراسی» دو خطری بودند که شوروی را به شدت تهدید میکردند و عضویت ترکیه در ناتو و سپس همپیمانی این کشور با آمریکا و نزدیک شدنش به اروپا (که این روزها دیگر عضو اروپا محسوب میشود)، ترکیه را تبدیل به خطری بالقوه برای روسیه کرد.
نکته دومی که روسیه را نگران میکند، احساس شکست مسکو در مقابل واشنگتن پس از استقرار سپرهای موشکی آمریکا در خاک برخی از همسایگان روسیه از جمله ترکیه است. روسیه به شکل همزمان هم احساس ترس دارد و هم احساس میکند که مورد هدفگیری واقع شده و آمریکا و همپیمانانش تلاش دارند تا این کشور را محاصره کرده و آن را ضعیف کنند.
سیاست ایران در قبال سوریه فعلا دچار بحرانی عمیق است؛ اما هر چه هست نباید فراموش کرد که حزبالله لبنان همپیمان اصلی ایران در منطقه به حساب میآید، پس حتی اگر ایران مجبور شود پشت نظام اسد را خالی کند؛ هرگز نمیتواند این حرکت را بدون برنامهریزی برای ادامه حمایت از حزبالله و همپیمانی با آن انجام دهد
رهبران روسیه به هیچ وجه از توضیح آمریکاییها در این زمینه که هدف از استقرار سپرهای موشکی، مقابله با تهدیدهای ایران است؛ قانع نشدهاند.
دو نگرانی عمدهای که ذکر شد در کنار برخی از دیگر مسائل جزئیتر باعث شده تا روسیه تصمیم بگیرد تا نقشی فعال در بحران سوریه و برخی از کشورهای عربی ایفا کند. در واقع هدف روسیه در این جنگ، دستیابی به پیروزی نیست؛ بلکه قصد دارد تا به پیمانی با آمریکا دست پیدا کند که منافع مسکو در آن تامین شده و نقشش به عنوان یک بازیگر مهم بینالمللی تثبیت شود.
منابع آمریکایی میگویند که واشنگتن از این امر به خوبی آگاه است ولی تاکنون آن را تجاهل کرده؛ هر چند روسیه اصرار دارد که چنین توافقی دیر یا زود محقق میشود و از مهمترین شروط دستیابی به این توافق هم، فراگیر بودن آن است بطوریکه تمامی مسائل مورد اختلاف میان مسکو و واشنگتن را در بر گیرد.
اما ایران در این بین چه نقشی ایفا میکند؟
تهران اندکی پس از شروع اعتراضهای مردمی در سوریه، تصمیم گرفت تا حزبالله لبنان و حماس فلسطین را به عنوان میانجی بین نظام بشار اسد و انقلابیها قرار دهد تا بدین ترتیب قبل از اینکه شرایط پیچیده شود؛ راهحلی ثابت و قابل اطمینان حاصل شود.
این تلاش اما با مخالفت قاطع حکومت سوریه مواجه شد؛ چرا که دولت اسد در ابتدا گمان میکرد که بر بحران کنترل کامل داشته و اجازه نخواهد داد وضعیت بدتر شود.
اقدام دوم ایران، چند ماه بعد از شروع و اوجگیری بحران سوریه بود و دقیقا مشابه ابتکارعمل اول بود با این تفاوت که ایران این بار مذاکراتی جدی با حزبالله و حماس داشت تا به توافقی در مورد آینده این دو حزب سیاسی ـ نظامی در سایه سقوط احتمالی نظام بشار اسد دست یابد. در این اقدام، ایران بیشتر بر این موضوع تکیه داشت که حزبالله و حماس با بسیاری از رهبران انقلاب سوریه ارتباط دارند و میتوانند از این ارتباط استفاده کنند تا آینده خود را تضمین نمایند.
این اقدام نیز با شکست مواجه شد؛ چرا که ایران این شرط غیر قابل مذاکره را مطرح کرد که در صورت حمایت از انقلاب سوریه، باید تضمین داشته باشد که نقشش در حکومت آینده سوریه تغییر نخواهد کرد و از همان امتیازهای سابق بهرهمند خواهد شد یعنی اینکه کماکان از سوریه به عنوان گذرگاه سلاح به لبنان، پایگاه آموزش نیروهای حزبالله و حماس و کانونی برای حمایت از این دو حزب استفاده خواهد کرد.
نکته جالب اینجاست که پیش از آنکه انقلابیون سوریه بخواهند به ارائه این تضمینها فکر کنند، حماس با آن مخالفت کرد و برای این مخالفت نیز دلایل عدیدهای مطرح کرد از جمله اینکه حماس نمیداند بحران سوریه چه وقت و چگونه حل خواهد شد و چه کسانی قرار است بعدها بر سوریه حکومت کنند و برنامه حاکمان جدید چه خواهد بود. اضافه بر آن، حماس به اطلاع رساند که به هیچ وجه قادر نیست به ملت سوریه که از این حزب حمایت کرده و آن را در آغوش گرفتند، پشت کند.
با افزایش روزافزون بحران سوریه این سوال جدی مطرح شده که آیا ایران آماده است تا اندک اندک دست از حمایت از نظام بشار اسد بردارد و خود را برای احتمال دوم که سقوط این نظام است، آماده کند؟
هنوز هیچ پاسخی برای این سوال مهم پیدا نشده و گمان میرود که سیاست ایران در قبال سوریه فعلا دچار بحرانی عمیق است؛ اما هر چه هست نباید فراموش کرد که حزبالله لبنان همپیمان اصلی ایران در منطقه و چه بسا جهان است و بازوی افتخارآفرین تهران در منطقه به حساب میآید، پس حتی اگر ایران مجبور شود پشت نظام اسد را خالی کند؛ هرگز نمیتواند این حرکت را بدون برنامهریزی برای ادامه حمایت از حزبالله و همپیمانی با آن انجام دهد.
در سایه سیاستها و اختلافهای پیچیده میان مسکو و واشنگتن و سردرگمی ایران در قبال بحران سوریه و آینده حزبالله و حماس و همچنین حضور اسراییل در منطقه؛ خاورمیانه آبستن حوادث بزرگی در سال جدید خواهد بود.
منبع: روزنامه النهار لبنان
* سرکیس نعوم، تحلیلگر برجسته و مطرح لبنانی است. وی سرمقالههای روزنامه معروف النهار لبنان با 75 سال سابقه انتشار را مینویسد. در سبک روزنامهنگاری لبنانیها، آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، ارتباط با محافل قدرت و نفوذ در میان آنهاست تا اطلاعات دست اولی از این طریق منتشر شود. بدین ترتیب هر کدام از تحلیلگران برجسته لبنانی که با توجه به آزادی مطلق مطبوعات در این کشور، نمونهای منحصر به فرد در خاورمیانه به حساب میآید؛ با توجه به میزان ارتباطات خود، سعی دارد اطلاعات جمعآوری شده را کنار هم قرار داده و تصویری از پشت پرده حوادث را به مخاطب نشان دهد. معروف است که سرکیس نعوم، ارتباط بسیار نزدیکی با محافل قدرت در آمریکا دارد. وی هر سال یک ماه کامل را به آمریکا سفر میکند و در بازگشت سلسله مقالاتی را به شکل روزانه در النهار منتشر میکند که در آنها اطلاعات خود از سیاستهای منطقهای و جهانی آمریکا را در اختیار خوانندگان خود قرار میدهد. ایران در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی تلاش کرد تا با دو دعوت رسمی از سرکیس نعوم برای سفر به تهران به وی نزدیک شود؛ اما نعوم در بازگشت، هر دو سفر خود به ایران را کاملا ناکام توصیف کرد.

کلیدواژه ها: النهار, انقلاب, ایران, حزبالله, روسیه, سرکیس نعوم, سوریه |
